گلستان - دیباچه Flashcards

(44 cards)

1
Q

جزم

A

تصمیم کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

معتکف

A

حال حرف نزدن، یا از مردم دیگر خودش جدا می کنید

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

عادت مألوف و طریق معروف

A

فرهنگ…

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

آزردن

A

خسارت رساندن، آزار رساندن، آسیب زدن - یعنی نتیجه ‌ی زدن کسی دیگر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

راه صواب

A

راه درست

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

اولوالباب

A

خردمند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

نیام

A

جای شمشیر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

کام

A

دهان

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

نقض

A

خراب شدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

نقض رأی اولوالباب که ذوالفقار‌ علی در () و زبان سعدی در ()

A

نقض رأی اولوالباب که ذوالفقار‌ علی در نیام و زبان سعدی در کام

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

دو چیز به طیرهٔ عقلست

A

دو چیز در برابر‌‌ حکمت هست

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

محاوره

A

گفت‌وگو

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

مروّت

A

شجاعت و تقوا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

بحکم ضرورت سخن گفتیم

A

البته… حتماً…

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

تفرّج کردن

A

نگاه کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

صَولت

A

شدت، با قوی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

دولت (معنی دیگر)

A

مال، ثروت… «ایام‌ دولت وَرْد رسیده»

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

ورد

A

گل، مثل گل‌محمدی

19
Q

جامه

20
Q

نیکبختان

A

ثروتمندان

21
Q

نم

A

خیس، تر، برانی - صفات برای داشتن آب

22
Q

لآلی

23
Q

عذار

24
Q

خُرّم

25
درآویختت
آویزن کردن - وقتی که چیزی‌‌ زیر چیزی دیگر پیوسته می شود
26
سایه
چیزی‌که پشت چیزی‌است در برابر خورشید
27
بامدادان
شروع خورشید | وقتی که خورشید می اید
28
غالب
نیروی پر از قدرت و نمی توانید آن را رد کنید
29
دامن
لباس که روی پای می پوشید | امروز فقط خانم‌ها می پوشند
30
بقائی
ابدیت، | وقتی که هرگز تمام می شود
31
وفائی
عهد نجات می دهد
32
پاید
بقائی، چیزی که باقی می ماند
33
نزهت
Diversion
34
فسحت
Expansiveness
35
تصنیف کردن
درست کردن موسیقی یا دستان
36
خزان
نامه دیگر‌‌برای فصل پاییز
37
تطاول
صفت کسی که خشمگین است
38
طیف
Stridency
39
مبدل کردن
تبدیل کردن، نغیر‌کردن
40
حکایت
دستان
41
آویختن
گرفتن | او در‌ دامنم آویخت
42
بیاض
رونوشت پاک | Clean copy
43
متکلمان
کسانی که حرف‌ی را می زنند
44
مترسل
کسی‌که با کسی دیگر همیشه به خودشان‌ می‌نویسد