Ketab 3 Flashcards
(226 cards)
در آوردن
بر داشتن لباس از بدن
آویزان
گذشتن لباس یا چیزی دیگر در جا لباس
برداشتن
گرفتن چیزی معمولا به وسیله ی دست
انجام دادن
تمام یا موافق یک کاری یا هدف
رضایت
قبول کردن چیزی با خوشحالی
عقب افتادن
وقتی که شما کاری را انجام نمی دهید سپس شما از همکلاستان عقب افتادید
قصد داشتن
قصد دارم که… (التزامی)
برگه ی مرخصی
ورق رسمی برای اجازه یا غیبت یا تایید
مشخصات
اطلاعات و نکته های مهم درباره ی کسی یا چیزی
تحویل دادن
بردن چیزی به جایی دیگر
تایید (کردن)
وقتی که کسی شما را برای هدفت یا برنامه ات اجازه می دهد
تهیه کردن
برای سفر یا امتحان یا هدف دیگر مرتب می کند
رد کردن
تایید نمی کند، یا با یک فکر قبول نمی شود
کنجکاو
کسی که دوست دارد هر چیزی بداند و بفهمد
جستجوگر
کسی که تلاش می کند چیزی یا کسی پیدا کند
امروزه
زمان و دورانی که در آن ما زندگی می کنیم
فنآواری
چیزهای نو و پیشرفته
ناچار بودن
لازم است که… مثل: ناچارم به قم این سال برگردم
الاغ
هیوان مثل اسب که عیسا سوار آن شد
مقصد
جای که به طرف آن حرکت می کنیم، یا می خواهیم برویم
جا به جا کردن (را)
بردن چیزی از جایی به جایی دیگر
ماهواره
یک چیز فنآواری که در آسمان قرار دارد و از آن برای ارتباط استفاده می کنیم
یکدیگر
از من یا شما به کسی دیگر…
تجربه
حکمه یا علم گرفتن از کارهای زیاد یا مدت کار طولانی