204 Flashcards
(104 cards)
0
Q
Alienate
A
بيگانه بكردن ، منحرف كردن
1
Q
Alien
A
بيگانه ، غريب
2
Q
Allude
A
اشاره كردن ، اظهار كردن
3
Q
Allegiance
A
تبعيت ، وفادارى
4
Q
Accentuate
A
تاكيد كردن، با تكيه تلفظ كردن
5
Q
Ancillary
A
كمكى ، كمك
6
Q
Ad hoc
A
تك كاره
7
Q
Appraisal
A
سنجش ، ارزيابى
8
Q
Banish
A
تبعيد كردن
9
Q
Blink
A
چشمك زدن ، سوسو زدن، پلك زدن
10
Q
Capacious
A
جادار ، فراخ
11
Q
Confer
A
مشورت كردن
12
Q
Condolence
A
همدردى ، تسليت
13
Q
Collate
A
مرتب كردن ، تطبيق كردن
14
Q
Concession
A
اعطا ، امتياز انحصارى
15
Q
Casual
A
اتفاقى
16
Q
Circumspect
A
با احتياط ، ملاحظه كار
17
Q
Contradict
A
تناقض داشتن
18
Q
Coordinate
A
هماهنگى
19
Q
Cumulative
A
جمعى ، رو به افزايش
20
Q
Derive to
A
منجر شدن به
21
Q
Duress
A
رفتار خشن وتند، اجبار
22
Q
Digressive
A
پرت ، نامربوط
23
Q
Dismay
A
ترس ، وحشت زدگى ، بى ميلى
24
Determental
مضر ، زيان آور
25
Date back
برگشتن به يك دوره زمانى مشخص
26
Due to
به خاطر
27
Demarcate
تعيين حدود كردن ، نشان گذاردن
28
Embark on
اقدام كردن ، آغاز كردن
29
Egoistical
خودخواه
30
Eulogy
ستايش ، مدح
31
Emphaty
يكدلى ، همدلى
32
Equivocal
دو پهلو ، نامعلوم
33
Exclusive
انحصارى ، تنها ، منحصربفرد
34
Expenditure
مخارج
35
Fragmentation
قطعه قطعه شدن
36
Felicitous
درخور ، لايق ، مناسب
37
Feat
كار برجسته ، شاهكار
38
Forecast
پيش بينى كردن
39
Giddy
گيج ، بي فكر
40
Genesis
پيدايش ، تكوين
41
Insatiable
سير نشدنى ، سيرى ناپذير
42
Infamous
زشت ، بدنام ، مفتضح
43
Indiscreet
بى احتياط ، بى ملاحظه
44
In contrast with
در مقايسه ، در مقابل
45
Implement
اجرا كردن ، انجام دادن ، تكميل كردن
46
Involved
درگير ، گرفتار
47
Impact
اثر
48
Integral
درست ، كامل ، لاينفك
49
Interact
متقابلا اثر كردن
50
Junior
دانشجو ى سال سوم ، تازه تر
51
Laxity
سستى ، شلى
52
Lassitude
رخوت ، خمارى
53
Lodge
منزل كردن
54
Lineage
دودمان ، اصل و نسب
55
Latent
پنهان ، پوشيده
56
Malleable
نرم و قابل انعطاف
57
Mandate
حكم ، فرمان
58
Mediation
وساطت
59
Mature
بالغ شدن
60
Milestone
فرسخ شمار
61
Nullify
بى اثر كردن ، لغو كردن
62
Obligate
متعهد و ملتزم كردن
63
Offensive
ناخوشايند
64
Outline
شكل اجمالى ، طرح كلى
65
Presumably
احتمالا
66
Preach
موعظه كردن
67
Purport
محتوا ، مفاد
68
Plunge
فرو رفتن ، فرود آمدن، غوطه خوردن
69
Paragon
معيار ، نمونه كامل
70
Paraxis
كنش ، عمل و رويه
71
Precept
حكم ، فرمان ، امريه
72
Predicament
مخمصه ، وضع نامساعد
73
Premonition
اخطار ، بر حذرداشتن
74
Prognostic
قابل پيش بينى
75
Prolong
طولانى كردن ، امتداد دادن
76
Prohibition
ممنوعيت ، منع
77
Presumption
فرض ، احتمال
78
Reprimand
سرزنش كردن ، توبيخ كردن
79
Restraint
عامل منع ، منع
80
Retrospect
نگاه به گذشته
81
Remuneration
حق الزحمه ، غرامت
82
Relentless
بيرحم
83
Revision
تجديد نظر
84
Ruin
خرابه ، ويرانه
85
Sanction
فرمان ، فتوا ، مجازات
86
Surge
تشكيل موج دادن ، خروشان بودن
87
Squabble
داد و بيداد ، نزاع مختصر
88
Sane
عاقل
89
Sluggish
تنبل و بى حال ، كساد
90
Surpassing
برتر ، فائق
91
Submission
تسليم ، واگذارى
92
Supplement
ضميمه ، مكمل
93
Specified
تعيين شده
94
Truism
چيزى كه واضح است ، بديهى
95
Thrifty
صرفه جو ، اقتصادى
96
Taciturn
كم حرف
97
Tangible
قابل لمس ، محسوس
98
Tutor
معلم خصوصى ، استاد راهنما
99
Usher
راهنمايى كردن
100
Undermine
تجليل بردن ، از زير خراب كردن
101
Unwarranted
غير قابل ضمانت ، توجيه ناپذير
102
Voluble
چرب و نرم ، خوش زبان ، روان و سليس
103
Viciousness
شرارت ، عيب