23

Question 1

Artery

Answer 1

ar‧te‧ry /ˈɑːtəri $ ˈɑːr-/ noun (plural arteries) [countable]
رشته ، شریان ، شاهرگ ، سرخرگ ، علوم
مهندسی: رگه ، روانشناسی: سرخرگ
Tube

Question 2

Deterioration

Answer 2

/dı’tıərıə’reıʃən/ noun

تباهی ، زوال ، بدتر شدن ، روانشناسی: بدتر شدن

Question 3

Elusive

Answer 3

e‧lu‧sive /ɪˈluːsɪv/ adjective
گریزان ، فراری ، کسی که از دیگران دوری
میکند
Hard to find

Question 4

Ensure

Answer 4

en‧sure /ɪnˈʃʊə $ -ˈʃʊr/ (also insure) verb [transitive]

تامین کردن ، مطمئن ساختن ، متقاعد کردن ، حتمی کردن ، مراقبت کردن در ، تضمین کردن

Question 5

Induce

Answer 5

in‧duce /ɪnˈdjuːs $ ɪnˈduːs/ verb [transitive]
اغوا کردن ، فراهم کردن ، تحمیل کردن ، تحریک کردن ، تلقین کردن ، وادار کردن ، غالب امدن بر ، استنتاج کردن ، تحریک شدن ، تهییج شدن ، کامپیوتر: القاء ، قانون ـ فقه: مجبور شدن ، روانشناسی: سبب شدن
Make it happen,cause

Question 6

Inseparable

Answer 6

in‧sep‧a‧ra‧ble /ɪnˈsepərəbəl/ adjective

لاینفک ، لایتجزا ، جدا نشدنی ، قانون ـ فقه: غیر قابل تفکیک ، روانشناسی: تفکیک ناپذیر

Question 7

Invalid

Answer 7

in‧val‧id /ɪnˈvæləd, ɪnˈvælɪd/ adjective
in‧va‧lid /ˈɪnvəliːd, -ləd $ -ləd/ noun [countable]
کان لم یکن
(adj.& n.) بی اعتبار ، پوچ ، نامعتبر  
Not correct

Question 8

Magnify

Answer 8

mag‧ni‧fy /ˈmæɡnəfaɪ, ˈmæɡnɪfaɪ/ verb (past tense and past participle magnified, present participle magnifying, third person singular magnifies) [transitive]
درشت کردن ، زیر ذربین بزرگ کردن ، بزرگ کردن ، علوم مهندسی: تقویت کردن
: magnify (to)
بزرگ کردن (نقشه یا عکس) ، معماری: بزرگ کردن

Question 9

Mainstream

Answer 9

main‧stream /ˈmeɪnstriːm/ noun
مسیر اصلی ، مسیر جویباری که دران اب جریان دارد
سبك،جنبش،مسير كلي و اصلي
Conventional,accepted,general

Question 10

Microbe

Answer 10

mi‧crobe /ˈmaɪkrəʊb $ -kroʊb/ noun [countable]

زیاچه ، میکرب

Question 11

Minor

Answer 11

mi‧nor /ˈmaɪnə $ -ər/ adjective
minor noun [countable]
کوچک ، کم ، کهاد (در ماتریس ها) ، جزیی ، صغیر (در حقوق) ، کمتر ، کوچکتر ، پایین رتبه ، خردسال ، اصغر ، شخص نابالغ ، محزون ، رشته فرعی ، کهاد ، صغری ، در رشته ثانوی یا فرعی تحصیل کردن ، کماد ، معماری: کوچکتر

Question 12

Negligible

Answer 12

neg‧li‧gi‧ble /ˈneɡlɪdʒəbəl, ˈneɡlɪdʒɪbəl/ adjective

قابل اغماض ، ناچیز ، جزئی ، بی اهمیت ، قابل فراموشی ، علوم نظامی: قابل چشم پوشی

Question 13

Paralysis

Answer 13

pa‧ral‧y‧sis /pəˈræləsəs, pəˈrælɪsəs/ noun [uncountable]
Irregular Forms: (pl) paralyses
فلج ، رعشه ، سکته ناقص ، از کار افتادگی ، وقفه ، بیحالی ، رخوت ، عجز ، قانون ـ فقه: زمین گیری ، روانشناسی: فلج

Question 14

Pest

Answer 14

pest /pest/ noun [countable]
طاعون ، بلا ، افت ، مایه ازار واسیب ، زیست شناسی: افت
Bug

Question 15

Prevail

Answer 15

pre‧vail /prɪˈveɪl/ verb [intransitive not in progressive]
چربیدن ، غالب امدن ، مستولی شدن ، شایع شدن ، بازرگانی: مسلط

[حقوق] حاکم بودن، غالب شدن، متداول بودن، جاری بودن

Question 16

Pursuit

Answer 16

pur‧suit /pəˈsjuːt $ pərˈsuːt/ noun

تعاقب کردن ، تعقیب ، پیگرد ، تعاقب ، حرفه ، پیشه ، دنبال ، پیگیری ، قانون ـ فقه: پیگرد

Question 17

Rupture

Answer 17

rup‧ture /ˈrʌptʃə $ -ər/ verb
شکستگی ، تخریب کردن ، از بین بردن ، شکافتن و سوراخ کردن به طور دایره ای ، گسیختگی ، سکستگی ، جدایی ، گسیختن ، جدا کردن ، ترکیدن ، قطع کردن ، پارگی ، گسستن ، گسستگی

Question 18

Stun

Answer 18

stun /stʌn/ verb (past tense and past participle stunned, present participle stunning) [transitive not in progressive]
سراسیمه کردن ، گیج کردن ، بی حس کردن ، حیرت زده
کردن ، گیجی
شوكه شدن

Question 19

Susceptible

Answer 19

sus‧cep‧ti‧ble /səˈseptəbəl, səˈseptɪbəl/ adjective

در معرض ، اماده ، فروگیر ، حساس ، مستعد پذیرش ، روانشناسی: مستعد ، علوم نظامی: در خطر