8 Flashcards

Question

choir کو وا یر

Answer 1

گروه کر

Answer 2

خنده دار

Answer 3

پیچیده کردن بغرنج کردن

Answer 4

رد کردن، نپذیرفتن کاهش زوال تنزل کردن شیب داشتن

Answer 5

ماموریت کار محول شده

Answer 6

دستکش

Answer 7

معتکف تارک دنیا

Answer 8

منصفانه به درستی به حق

Answer 9

مورد تفکر قرار دادن اندیشیدن در باره ی

Answer 10

ازپیش حفظ کردن، رزرو کردن منبع

Answer 11

متن نمایشنامه

Answer 12

باشدت به‌هم زدن، به‌هم کوفتن

Answer 13

پلکان راه پله

Answer 14

هنرنمایی کردن

Answer 15

نقش اصلی

Answer 16

رنجور

Answer 17

بود در استانه ی

Answer 18

راهرو

Answer 19

اتمسفر جو محیط

Answer 20

مولف نویسنده

Answer 21

خراب شدن (مثلا ماشین) مختل شدن

Answer 22

محموله بارکشتی

Answer 23

متصل شدن متصل کردن وصل کردن

Answer 24

و غیره

Answer 25

پذیرایی پذیرایی کردن رفتار کردن با

Answer 26

بیکار بیهوده

Answer 27

زدن(سویچ چراغ)

Answer 28

اگاه ساختن اگاهی دادن

Answer 29

زدن(سویچ چراغ)

Answer 30

نخود فرنگی

Answer 31

نگه داشتن، حفظ کردن، ابقا کردن

Answer 32

وضع وضعیت حالت ایالت بیان کردن

Answer 33

بدبخت، بداقبال تاسف آور

Answer 34

درخشان روشن باطراوت پرنشاط

Answer 35

استفراغ کردن

Answer 36

پایین اوردن

Answer 37

دنبال کردن خط اهن

Answer 38

بلند‌همتی، جاه‌طلبی

Answer 39

امبولانس

Answer 40

به سرعت راندن سرعت

Answer 41

شدن: get sick اوردن: get some tea رسیدن: get to home get school:رفتن بدست اوردن: get money have/hase/had got: باید دریافت کردن: get no answer got it:درک کردن، فهمیدن

Answer 42

قوزک پا

Answer 43

کلبه اتاقک الونک

Answer 44

تقویم

Answer 45

مداوم مکرر پیوسته

Answer 46

نماینده گروه اعزامی مشروط

Answer 47

مهلت اخرین فرصت ضرب العجل

Answer 48

به کار بردن اعمال کردن

Answer 49

پهلو در پهلو واقع شدن

Answer 50

علاقه مند مشتاق

Answer 51

گرامی داشتن عزیز شمردن

Answer 52

قدغن کردن

Answer 53

تضعیف کردن صدمه رساندن به

Answer 54

ناشکیبا بی طاقت

Answer 55

نیمه ی وسطِ mid-summer

Answer 56

حمل کردن

Answer 57

تغذیه ماده غذایی

Answer 58

خوش بین

Answer 59

صعود کردن به

Answer 60

بزرگ عظیم

Answer 61

ادم مبتدی و ناشی

Answer 62

بیشتر از حد کافی، مفصل

Answer 63

سابقه پس زمینه پیشینه

Answer 64

ثبت کردن وقایع در روزنامه

Answer 65

مس مسی

Answer 66

بیماری

Answer 67

رسوم اجدادی

Answer 68

مبتلا کردن

Answer 69

خاریدن خارش کردن

Answer 70

متون ادبیات،

Answer 71

هزاره هزار سال

Answer 72

افسانه اسطوره

Answer 73

ترفیع دادن به، ارتقا دادن (درجه و رتبه و غیره) گسترش دادن

Answer 74

ربط دادن مربوط دانستن

Answer 75

مبلغ خلاصه

Answer 76

تحویلدار

Answer 77

به روز کردن

Answer 78

قابل اعتماد، معتمد، موثق

Answer 79

زهر سم

Answer 80

هم رتبه

Answer 81

به‌هرحال، باوجودآن، به‌هرجهت، اگرچه، گرچه، هرچند بااینکه، باوجوداینکه، ولو، ولی

Answer 82

موسسه خیریه خیریه

Answer 83

تجارت بازرگانی

Answer 84

محکوم کردن مجرم شناختن

Answer 85

راحت، دنج، گرم و نرم گرم و دوستانه

Answer 86

تهی کردن، خالی کردن، به ته رسانیدن Use up

Answer 87

اقتصاد مقرون به صرفه

Answer 88

فرمانروایی، امپراتوری، حکمرانی

Answer 89

ملکه شهربانو

Answer 90

مراعات کردن ملاحظه کردن

Answer 91

سرجاده ایستادن وباشست جهت خود را نشان دادن برای سواری مفتی مجانی سوار شدن

Answer 92

دست انداختن، تمسخر کردن Tease

Answer 93

خنثی، بی‌طرف، بدون جانبداری

Answer 94

آزار کردن، دائماً مزاحم شدن و اذیت کردن به ستوه اوردن

Answer 95

افسوس، ترحم

Answer 96

کم کردن، کاستن، تقلیل دادن، ساده کردن، تنزل دادن Lessen

Answer 97

خشم، غضب خلق و خو

Answer 98

سلطنت تخت پادشاهی

Answer 99

وحدت یگانگی

Answer 100

قهرمان

Answer 101

اسباب، آلت، وسیله

Answer 102

فرو ریختن

Answer 103

در عوض

Answer 104

خریداری کردن Buy

Answer 105

نمایان شدن

Answer 106

بی اشتباه صحیح

Answer 107

انالیز کردن

Answer 108

شهاب سنگ

Answer 109

اختلاف، مشاجره، بحث

Answer 110

تحول یافتن

Answer 111

فاکتور عامل

Answer 112

وراثتی

Answer 113

همسان یکسان

Answer 114

خردمند روشنفکر بسیار باهوش

Answer 115

در نظر گرفتن به حساب اوردن

Answer 116

اکثریت

Answer 117

پستاندار

Answer 118

تکثیر کردن زیاد شدن

Answer 119

فرزند دستاورد

Answer 120

آفت کش حشره کش

Answer 121

تنظیم کردن نظم دادن

Answer 122

تقویت کردن، استحکام بخشیدن، محکم کردن

Answer 123

مبتلا دچار stricken airplane: هواپیمای دارای نقص فنی

Answer 124

وسیع پهناور

Answer 125

فردگیاه خوار

Answer 126

برخورد کردن با اصابت کردن به

Answer 127

انبوه متراکم

Answer 128

اشپزی

Answer 129

خاکی سفالی گلی

Answer 130

بزرگی وقار

Answer 131

چیره شدن تسلط یافتن

Answer 132

دشمن ستیزه جو

Answer 133

اشتباه

Answer 134

چنین هم The governor who is likewise a lawyer.

Answer 135

دارو drug medicine

Answer 136

ستم کردن بر در مضیقه قرار دادن

Answer 137

ناشناخته گمنام تاریک نامفهوم

Answer 138

پوست کندن

Answer 139

نسخه تجویز

Answer 140

پیشرفت، پیشروی، ترقی

Answer 141

شنی ماسه ای

Answer 142

کمبود، کسری، مضیقه

Answer 143

چیره دست حاذق

Answer 144

شفا دهنده

Answer 145

ناگهان آغاز کردن یا شدن

Answer 146

فرار کردن از گریختن از

Answer 147

فرار کردن flee

Answer 148

التماس کردن

Answer 149

باوجوداین، بااین‌حال

Answer 150

فرستادن

Answer 151

a vehicle flies in sky

Answer 152

فرد نامدار

Answer 153

قطعی قاطع

Answer 154

محترم با ارزش

Answer 155

اخلاقی

Answer 156

منقرض از بین رفته

Answer 157

پرطاقت بادوام

Answer 158

بنیاد موسسه

Answer 159

حسادت رشک

Answer 160

کوچ‌کردن مهاجرت کردن

Answer 161

پرورش دادن تغذیه کردن بار اوردن تربیت کردن

Answer 162

بالای سر

Answer 163

اصل قاعده کلی

Answer 164

روستایی

Answer 165

دنج منزوی

Answer 166

گونه نوع قسم

Answer 167

مرداب باتلاق

Answer 168

طی کردن پیمودن

Answer 169

جانورشناسی

Answer 170

چه مزخرف چه بی معنی

Answer 171

عادی، معمولی، متداول

Answer 172

بنابراین، ازاین‌رو

Answer 173

سبب علت سبب شدن

Answer 174

زمینه، موقعیت، فضا

Answer 175

در نظر گرفتن تعیین کردن معرفی کردن انتخاب کردن

Answer 176

تحریف کردن

Answer 177

بندرگاه اسکله

Answer 178

اصلی واقعی

Answer 179

چربی گریس

Answer 180

دانش بصیرت

Answer 181

حذف کردن

Answer 182

متعادل کردن، جبران کردن، خنثی کردن

Answer 183

پوشاندن

Answer 184

دست دوم

Answer 185

مهارت

Answer 186

شکاف درز سوراخ

Answer 187

ترفند

Answer 188

مفید سودمند

Answer 189

زادگاه

Answer 190

گنجایش

Answer 191

محوطه

Answer 192

مقایسه ای قابل مقایسه

Answer 193

جامع کامل مفصل

Answer 194

نگهداری کردن، از صدمه محفوظ داشتن

Answer 195

حیاتی سرنوشت ساز

Answer 196

گذاشتن واریز کردن ودیعه گذاشتن

Answer 197

انباشته

Answer 198

بارش برف

Answer 199

توزیع کردن

Answer 200

عجیب و غریب غیر معمول

Answer 201

توزیع کردن

Answer 202

خط استوا

Answer 203

توزیع کردن

Answer 204

خط استوا

Answer 205

شکل ساختمان تشکیل

Answer 206

بسامد فرکانس فراوانی

Answer 207

هدف بی طرف بی طرفانه عینی

Answer 208

راهبرد

Answer 209

پوشیده شده از درخت، خیلی انبوه

Answer 210

سود، فایده، استفاده، کمک

Answer 211

، (اصطلاح) تعریف کردن، (کلمه) معنی کردن

Answer 212

ترسیدن از

Answer 213

منبسط کردن، توسعه دادن، بسط دادن، پهن کردن منبسط شدن

Answer 214

اساسی بنیادین

Answer 215

وحشتناک هولناک

Answer 216

باورنکردنی

Answer 217

درنگ کردن، تأخیر کردن ادامه یافتن The smell of the food fingered

Answer 218

به بیان دیگر نوشتن، به بیان دیگر گفتن بازنویسی یا بازگویی کردن

Answer 219

بلا آفت

Answer 220

فعلاً

Answer 221

تصادفی

Answer 222

شورش اشوب

Answer 223

ناگهان آغاز کردن یا شدن

Answer 224

باشتاب نوشتن، بد نوشتن، خط‌خطی کردن، خرچنگ قورباغه نوشتن

Answer 225

زیارتگاه

Answer 226

انزوا

Answer 227

کنار امدن تا کردن

Answer 228

مطلق محض

Answer 229

فراخواندن احضار کردن

Answer 230

بدتر شدن یا کردن، وخیم شدن یا کردن

Answer 231

به نظم اوردن

Answer 232

نامزد

Answer 233

محرمانه

Answer 234

مشارکتی

Answer 235

بهتر کردن

Answer 236

عصر دوران

Answer 237

قرون وسطایی

Answer 238

راهنما

Answer 239

آمیختن، ترکیب کردن

Answer 240

تعامل داشتن،

Answer 241

فرجه وقفه

Answer 242

متحرک سیار

Answer 243

تعدیل کردن اصلاح کردن

Answer 244

موازی

Answer 245

پدیده اثر طبیعی

Answer 246

الوده کردن

Answer 247

دست انداختن

Answer 248

قلمرو

Answer 249

مسابقات قهرمانی

Answer 250

ترابری حمل و نقل

Answer 251

براورد مطالعه رای گیری

Answer 252

مرتب کردن

Answer 253

قبض صورت حساب

Answer 254

بی نظمی اسفتگی هرج و مرج

Answer 255

ثابت قدم با ثبات راسخ

Answer 256

گردباد

Answer 257

تباهی، سرنوشت (شوم)، زوال, نابودی

Answer 258

جنگی نظامی رزمی

Answer 259

طبیعی

Answer 260

مرغ و خروس ماکیان

Answer 261

با دست و پا بالارفتن، تقلا کردن، به زحمت جلو رفتن قاتی پاتی کردن

Answer 262

مطلق محض خالص نازک

Answer 263

گروهبان

Answer 264

نظر، عقیده، اعتقاد

Answer 265

پارچه نساجی

Answer 266

طوفان گردباد

Answer 267

گردباد

Answer 268

شیون کردن، ناله کردن

Answer 269

رخت و لباس پوشاک

Answer 270

مضر نامطلوب

Answer 271

تجزیه پذیر

Answer 272

boxed gift

Answer 273

خفه کردن

Answer 274

مناسب راحت

Answer 275

دور ریختن دور انداختن

Answer 276

دلفین

Answer 277

کشنده

Answer 278

میزان وقوع

Answer 279

شهری شهرداری

Answer 280

استفاده بیش از حد

Answer 281

تفریح سرگرمی بازافرینی احیا

Answer 282

بازیافت کردن

Answer 283

قابل استفاده مجدد

Answer 284

دوزندگی

Answer 285

سیر لبریز پر شده

Answer 286

حزن انگیز غم انگیز

Answer 287

استفاده کردن، مورد استفاده قرار دادن، بهره‌برداری کردن

Answer 288

بالا امدن هویدا شدن

Answer 289

اسطوره ای

8 Flashcards

(351 cards)