Celpip Reading Flashcards
(167 cards)
1
Q
Envisioned
A
متصور شد
2
Q
Broaden
A
گسترش دادن
3
Q
Conundrum
A
معما
4
Q
Liasing
A
برقراری ارتباط
5
Q
Grim
A
ناگوار، وحشتناک
6
Q
Perish
A
نابود کردن
7
Q
Prevalent
A
شایع، رایج
8
Q
Extinction
A
انقراض
9
Q
Demise
A
مردن، نابودی
10
Q
Dwindling
A
تدریجی کاهش یافتن، تحلیل رفتن
11
Q
Sovereign government
A
دولتهای مستقل
12
Q
Intervene
A
مداخله
13
Q
Foster
A
پرورش دادن
14
Q
Deplore
A
ابراز تاسف
15
Q
Rhetoric
A
لفاظی، قدرت نطق و بیان
16
Q
Discourse
A
مباحثه، سخنرانی، سخن
17
Q
Biodiversity
A
تنوع زیستی
18
Q
Skeptical
A
مشکوک
19
Q
Abandon
A
رها کردن
20
Q
Proponents
A
طرفدار
21
Q
Confounding
A
گیج کننده
22
Q
Dialect
A
گویش، لهجه
23
Q
Deemed, deem
A
در نظر گرفتن، تلقی کردن
24
Q
Revitalize
A
احیا کردن
25
Hamper
مانع شدن
26
Fraught
مملو، پر
27
Sake of
به خاطر
28
Arbitrary
دلخواه، اختیاری
29
Reconciliation
آشتی، اصلاح
30
Indulgent
بخشنده، مهربان، و آسان‌گیر
31
Contrasted opinions
نظرات متضاد
32
Summed up
خلاصه کرد
33
Possession
مالکیت،دارایی
34
Counterfeit
بدلی، تقلبی
35
Annexation
الحاق، انضمام
the action of annexing something, especially territory.
36
Archipelago
مجمع الجزایر
37
Hailed
مورد استقبال قرار گرفت
38
Fiscal
مالی
39
Accolade
تمجید
40
Resounded
طنین انداز شد
41
Junket
آشفتگی، آشغال،
42
Spur
تحریک کردن، تشویق کردن، انگیزه
43
Bilateral
دو طرفه
44
Skirted
دامن زد، دور زدن، از کنار چیزی رد شدن
45
Glimmer of hope
بارقه امید
46
Tantalizing
وسوسه انگیز
47
Spearhead, spearheading
رهبری کردن
48
Proportion
قسمت، تناسب، سهم
49
Contends that
ادعا می کند که
50
Cab driver
راننده تاکسی
51
Admits
اعتراف میکند
52
The laid-back attitude
نگرش آرام
53
In favour of
به نفع
54
Proposition
پیشنهاد
55
Insinuates
القا می کند، تلقین میکند
56
Incentive
مشوق، انگیزه
57
Tersely dismissive
به شدت رد کننده، نادیده انگیز
58
Digitally mediated age
عصر دیجیتالی
59
Communion
اشتراک، مستقیم، صمیمیت
60
Fellow human
همنوع
61
Terrain
زمین، نوع زمین
62
Fostering
پرورش دادن
63
Fellowship
معاشرت، بورسیه تحصیلی
64
Dirt trail
مسیر خاکی
65
Stunning
خیره کننده
66
Exhilarating
نشاط آور
67
Affiliate
وابستگی، وابسته، پیوستن
68
Innate
ذاتی
69
Castigated
محکوم شد
70
Consequences
عواقب
71
grievance
شکایت
72
Unsympathetic
بی احساس، بی همدردی
73
Touted
تبلیغ شده
74
Negligent
سهل انگاری
75
Rival
رقیب
76
Hastily
با عجله
77
Applauded by
مورد تشویق قرار گرفت
78
Emissions
انتشارات
79
Exhaust
اگزوز
فرق داره با exhausted که به معنی خسته هست
80
Gushed over
فوران کرد
81
Fleet
ناوگان
82
Extravagant
عجیب، غریب
83
Shrewdly
زیرکانه
84
Vessel
کشتی، رگ
Carrier vessel کشتی حامل
85
Viable
قابل دوام، ماندنی
86
Counterpart
همتایان
87
Jurisdiction
قلمرو قدرت، صلاحیت قضایی
88
Unquestionably
بدون شک
89
Shoring up
تقویت میکند. تایید میکند
90
Occupancy
اشغال، تصرف
91
By virtue of
به موجب
92
Precedent
سابقه
93
Complying
موافقت کردن، رعایت کردن، عمل کردن
94
Obligation
تعهد، وظیفه
95
Bolster
تقویت کردن
96
Sovereignty
حاکمیت، سلطه
97
Ratification
تصویب
98
Allegedly
ظاهرا
99
Detrimental
مضر، زیان آور
100
Controversy
جنجال، جدال
101
Convention
کنوانسیون، قرارداد
102
Conservation
حفاظت
103
Influence
نفوذ
104
Hostile
خصمانه، دشمن
105
Resistance
مقاومت، ایستادگی
106
Subsist
گذران کردن، زندگی کردن، زیست کردن
107
Census
سرشماری
108
Infer
حدس زدن، استنتاج کردن
109
Dwellings
خانه ها
110
Elaborate
پیچیده، با جزییات زیاد
توضیح دادن با جزییات بیشتر
111
Communal
اشتراکی
112
Anthropologist
انسان شناسان
113
Expedition
اعزام، سفر
114
Occasions
مناسبت ها
115
Diminish
کاهش دادن، کم کردن
116
Severance
جدایی
117
Intimidating
ارعاب کننده،ترساندن
118
Flock
گله، دسته پرندگان
119
Fortrees
قلعه
120
Thriving
پر رونق، رونق یافتن
121
Maritime
دریایی
122
Fortified
Fortification
مستحکم شد
استحکام
123
Domination
سلطه، تسلط، فرمانروایی
124
Excavation
حفاری
125
Ruins of
خرابه های
126
Lavishly
با وقار
127
Belligerent
جنگ طلب
128
Overshadow
تحت الشعاع قرار دادن
129
Peer relationships
روابط همسالان
130
Nowadays
امروزه
131
Yell
فریاد زدن
132
Offspring
فرزند
133
Insult
توهین
134
Fraction of
کسری از
135
Repercussions
عواقب
136
Litigation
دعوای حقوقی
137
Shun
اجتناب کردن
138
Bullied
مورد آزار و اذیت قرار گرفته
139
Bully
قلدری کردن
140
Couch
تخت، نیمکت، مبل
141
Hindrance
مانع
142
Reluctantly
با اکراه
143
Reputation
شهرت، اعتبار
144
Self-esteem
عزت نفس
145
Spiteful
کینه توز
146
Accusations
اتهامات
147
Pessimistic outlook
دیدگاه بدبینانه
148
Vengeful perspective
دیدگاه انتقام جویانه
149
Spectators
تماشاگران
150
Augment
تقویت کردن، افزودن
151
Insincere
غیرصادقانه
152
Initiative
ابتکار عمل
153
Rectify
اصلاح کردن
154
Compromise
سازش، مصالحه
155
Reservoirs
مخازن
156
Lush
سرسبز، شاداب
157
Steep
گزاف
158
Hefty fine
جریمه سنگین
159
Permeable
نفوذپذیر
160
Drain
تخیله کردن، زه کشی
161
Encroachment
تجاوز
162
Absorbs
جذب می کند
163
Synthetic
مصنوعی
164
Crave
اشتیاق، هوس
165
Burden
بار، گنجایش
166
Fatally
تا حد مرگ، مهلک
167
Flaw
نقص، کاستی
