زبان Flashcards

(555 cards)

1
Q

abandon

A

رهاکردن،ترک کردن،ول کردن،دست کشیدن،قیدچیزی را زدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

Keen

A

تیز،برنده،مشتاق،شدید،حساس،قوی،
((دقیق))

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

Jealous

A

حسود،غیرتی،متعصب،غبطه خور

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

tact

A

تدبیر،کاردانی،درایت،ظرافت و شعور،خوش زبانی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

oath

A

سوگند،قسم،فحش،ناسزا،توهین،دشنام

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

vacant

A

خالی،تهی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

hardship

A

سختی،گرفتاری،مشقت،درد،رنج،مشکل

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

gallant

A

دلیر،شجاع،مودب و با احترام با زنان

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

data

A

داده ها،اطلاعات،حقایق

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

unaccustomed

A

خونگرفته،انس نگرفته،عادت نداشتن،عجیب،نامانوس

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

bachelor

A

مجرد،مردمجرد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

qualify

A

واجد شرایط بودن یا شدن،صلاحیت پیداکردن،شایستگی داشتن،استحقاق یافتن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

spread

A

پهن کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

cloak

A

شنل

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

nobleman

A

نجیب زاده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

impressed

A

تحت تاثیر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

situation

A

موقعیت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

under his breath

A

زیر لب ،زمزمه کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

flirting

A

لاس زدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

corpse

A

جسد،جنازه،نعش،مرده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
Q

conceal

A

مخفی کردن،پنهان کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
22
Q

dismal

A

غم انگیز،دلتنگ کننده،افسرده کننده،(هوا)گرفته و غمزده،نومید کننده،دلگیر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
23
Q

frigid

A

خیلی سرد،(رفتار)سرد و بی اعتنا،غیرصمیمی و خشک،منجمد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
24
Q

inhabit

A

سکونت داشتن،اقامت داشتن،ساکن بودن،زندگی کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
25
numb
بی حس ،كرخت،خواب رفته،بهت زده،مات و مبهوت
26
peril
خطر،مهلكه،مخاطره
27
recline
تكيه دادن،لم دادن،دراز كشيدن
28
shriek
جيغ كشيدن،جيغ زدن،جيغ
29
sinister
شوم،نحس،بديمن،شرور،شيطاني،اهريمني،ترسناك
30
tempt
اغواكردن،وسوسه كردن،برانگيختن،دعوت كردن
31
wager
شرط،شرط بندی
32
Cemetery
قبرستان
33
Terror
وحشت
34
typical
نمونه وار،عادی،معمول،نمونه،نمادین
35
minimum
کمترین حد ممکن،کمترین مقدار،کمینه،حداقل
36
scarce
کمیاب،نادر،نایاب
37
annual
سالانه،سالی یک بار،سالنامه،یک ساله
38
persuade
متقاعد کردن،وادار کردن،قانع کردن،ترغیب کردن
39
essential
اساسی،لازم،ضروری،واجب،خیلی مهم
40
blend
هم زدن،مخلوط کردن،ترکیب کردن،درهم آمیختن،ترکیب
41
Visible
نمایان،قابل مشاهده،هویدا،مرئی،پیدا
42
expensive
گران قیمت،گران،پرهزینه
43
talent
استعداد،توانایی،قابلیت ذاتی
44
devise
ابداع کردن،تدبیر کردن،اختراع کردن،طرح ریزی کردن،نوآوری کردن
45
wholesale
عمده فروشی،به قیمت عمده فروشی ،گسترده
46
costume
لباس
47
wage
دستمزد،حقوق
48
moisture
رطوبت
49
desert
کویر
50
convention
گردهمایی
51
take place in
برگزاری در
52
encyclopedia
دایرة المعارف
53
sink
غرق شدن
54
barely
به سختی
55
Excite
به هیجان آوردن،برانگیختن
56
noted
برجسته،مورد ملاحضه
57
try out
امتحان کرد
58
burglar
سارق،دزد
59
scheme
نقشه ،طرح،توطئه
60
strike
اعتصاب
61
dispute
مشاجره،جر و بحث
62
contrary
برعكس،مخالف،درعوض
63
commercial
بازرگانی،تجاری
64
quarrel
دعوا،نزاع،مشاجره
65
owner
صاحب،مالک،
66
huge
بسیار بزرگ عظیم
67
vapor
بخار،مه،رطوبت،نم
68
makeup
ترکیبات
69
Swamp
باتلاق
70
altitude
ارتفاع
71
eliminate
ازبین بردن،حذف کردن،کنارگذاشتن،به حساب نیاوردن،برداشتن
72
villain
آدم شرور،جنایتکار،پست و شرور (دردسر)
73
well
چاه
74
dense
غلیظ،متراکم،فشرده،انبوه،ضخیم،چگال
75
row
پارو زدن
76
utilize
بهره برداری کردن از،استفاده کردن،به کارگرفتن
77
eager
مشتاق
78
leftover
پسماند
79
humid
مرطوب،نمدار،نمناک
80
complain
شکایت
81
theory
نظریه،فرضیه،تئوری
82
descend
فرود آمدن،پایین آمدن،ارتفاع کم کردن
83
Circulate
به جریان انداختن،جریان داشتن،چرخیدن،گردش کردن،پخش شدن
84
pipe
لوله
85
enormous
بسیاربزرگ،عظیم،زیاد،عظیم الجثه
86
crab
خرچنگ
87
hanging
به دار آویختن،دار زدن،معلق کردن
88
predict
پیش بینی کردن،پیشگویی کردن
89
Vanish
غیب شدن،ناپدید شدن،ازبین رفتن،غیبت کردن،محو شدن
90
witch
جادوگر
91
strange
عجیب
92
evaporate
تبخیرشده
93
experiment
آزمایش،تحقیق
94
graduate
فارغ التحصیل
95
thick
غلیظ
96
foretell
پیش بینی کردن
97
attitude
نگرش
98
trade
تجارت
99
tradition
سنت ،رسم و رسوم ،آداب ،عرف،آیین
100
rural
روستایی،دهاتی
101
burden
بار،محموله،تعهد،سنگینی
102
Campus
محوطه ی دانشگاه،فضای جلوی دانشگاه
103
majority
قسمت عمده،بخش عمده،اکثریت،اکثر
104
assemble
دور هم جمع شدن،گردهم آمدن،مونتاژ کردن،قطعات را نصب کردن،جمع کردن
105
rioter
آشوب طلبان
106
explore
بررسی کردن،تحقیق کردن،کندو کاو کردن،مطالعه کردن،کاوش کردن
107
topic
عنوان،موضوع،مبحث
108
debate
مناظره،مباحثه،بحث و گفتگو
109
Instead of
در عوض
110
evade
فرار کردن،گریختن،طفره رفتن،شانه خالی کردن،کنار کشیدن،دوری کردن
111
beard
ریش
112
investigate
بررسی کردن،تحقیق کردن،رسیدگی کردن
113
probe
دقیق بررسی کردن،خوب جستجو کردن،تحقیق کردن
114
reform
اصلاح کردن،سر و سامان دادن،بهبود دادن
115
riot
شورش
116
teenagers
نوجوانان
117
approach
نزدیک شدن(به کسی یا چیزی)،مواجه شدن،برخورد کردن
118
detect
متوجه شدن،آشکار کردن،کشف کردن،دریافتن،فهمیدن،پی بردن
119
defect
عیب ،نقص،ایراد،اشکال،نقصان
120
employee
کارمند،حقوق بگیر،کارگر،مستخدم
121
neglect
بی اعتنایی کردن،توجه نکردن،غفلت کردن،بی توجهی کردن،کوتاهی کردن
122
deceive
گول زدن،فریب دادن،گمراه کردن TXT: cیه دونه حرف خودش رو بین دوتا حرف e
123
undoubtedly
بدون تردید،بی شک،بی تردید،قطعا
124
popular
محبوب،مردمی،عامه پسند،پرطرفدار،مشهور
125
thorough
کامل،دقیق،به تمام معنی،جامع
126
client
مشتری،موکل،مراجع
127
comprehensive
جامع و کامل،مفصل،همه جانبه،فراگیر،گسترده
128
defraud
گول زدن،فریب دادن،کلاهبرداری کردن
129
spirit
روحیه
130
steering
فرمان
131
carry
حمل کردن
132
pilgrim
زائر
133
miniskirt
دامن کوتاه،مینی ژوپ
134
Customer
مشتری
135
outcome
نتیجه
136
tax
مالیات
137
rate
نرخ
138
fee
هزینه،حق الزحمه
139
quite
کاملا،نسبتا زیاد
140
brake
ترمز
141
Postpone
به تعویق انداختن،به تاخیر انداختن
142
Consent
رضایت دادن،موافقت کردن،اجازه دادن،راضی شدن،پذیرفتن
143
massive
عظیم،بزرگ،سنگین،همه جانبه،درشت،توپر
144
Capsule
کپسول،محفظه،روکش کوچک
145
Spy
جاسوس
146
equipment
تجهیزات
147
Preserve
محافظت کردن،مراقبت کردن،نگاه داری کردن
148
denounce
محکوم کردن،سرزنش کردن،به باد انتقاد گرفتن
149
unique
یگانه،یکتا،منحصر به فرد،بی همتا،بی نظیر،بی دلیل
150
Torrent
سیلاب،سیل،رگبار،توفان
151
Charge
اتهام
152
resent
رنجیدن از،دلخور شدن،بیزار شدن،عصبانی شدن،آزرده خاطر شدن
153
Crew
ملوان
154
molest
اذیت کردن،آزار دادن،مزاحم شدن،به هم ریختن
155
Subway
مترو
156
Lifeguard
نجات غریق ها
157
gloomy
دلتنگ،افسرده،غمگین،تیره و تار،تاریک,ابری
158
unforeseen
پیش بینی نشده،غیره منتظره،غیرمترقبه
159
diver
غواصان
160
suppose
فرض کردن
161
constitution
قانون اساسی
162
mistreat
دشنام دادن ،بد رفتاری کردن
163
exaggerate
اغراق کردن مبالغه کردن غلو کردن گزافه گویی
164
amateur
آماتور،غیرحرفه ای،تازه کار،مبتدی
165
mediocre
متوسط معمولی نه خوب نه بد
166
Composition
انشاء
167
Variety
تنوع مجموعه ی متنوع نوع گونه گوناگونی
168
Valid
معتبر موجه منطقی موثق درست
169
Witness
شاهد
170
Foreman
سرکارگر
171
Survive
زنده ماندن نجات یافتن جان سالم به در بردن باقی ماندن دوام آوردن برجا ماندن
172
Weird
عجیب و غریب غیرعادی مرموز ترسناک اسرار آمیز
173
pill
قرص
174
swallow
بلعیدن قورت دادن
175
Prominent
برجسته ممتاز مشهور مهم
176
Security
ایمنی امنیت خاطرجمعی
177
Strict
شدید
178
bulky
بزرگ حجیم گسترده وسیع جاگیر
179
reluctant
بی میل بی رغبت ناراضی بیزار
180
obvious
آشکار روشن بودن واضح بدیهی مشهود مشخص
181
Clue
سرنخ
182
Vicinity
حومه، حوالی، مجاورت، همسایگی، اطراف
183
Century
قرن سده
184
rage
عصبانیت خشم غضب
185
manner
رفتار
186
mayor
شهردار
187
press
مطبوعات
188
document
مدرک سند اوراق رسمی
189
innocent
بی گناه
190
Conclude
نتیجه گرفتن به پایان رساندن خاتمه دادن به نتیجه رسیدن تصمیم گرفتن
191
undeniable
مسلم قطعی انکارناپذیر
192
guilty
گناهکار
193
beat
شکست دادن
194
resist
مقاومت کردن ایستادگی کردن جلوی خود را گرفتن مانع شدن
195
Tight
شدید
196
Lack
فاقد بودن بی بهره بودن کمبود داشتن
197
ignore
نادیده گرفتن بی اعتنایی کردن توجه نکردن غفلت کردن
198
Challenge
به مبارزه طلبیدن زیر سئوال بردن به چالش طلبیدن مبارزه طلبی
199
miniature
مینیاتوری کوچک بسیار ریز
200
Source
منشاء منبع سرچشمه مرجع
201
excel
بهتر بودن برتری داشتن ممتاز بودن پیشی گرفتن
202
feminine
زنانه مونث ظریف و لطیف
203
Mount
بالارفتن صعود کردن سوارشدن پیشرفت و ترقی کردن
204
Platform
سکو
205
Watchman
نگهبان
206
Pony
اسب کوچک
207
Compete
رقابت کردن، مسابقه دادن مقابله کردن
208
former
سابق قبلی پیشین
209
dread
ترس داشتن از وحشت داشتن از ترسیدن وحشت ترس ترساندن
210
deserted house
خانه متروکه
211
masculine
مردانه مذکر جوانمردانه
212
menace
تهدید خطر دردسر آبروریزی Threat
213
tendency
گرایش تمایل عادت
214
algebra
جبر
215
underestimate
ناچیز شمردن دست کم گرفتن کمتر از حد ارزیابی کردن
216
admit
پذیرفتن
217
victorious
فاتح پیروز برنده
218
numerous
متعدد زیاد فراوان بی شمار
219
flexible
انعطاف پذیر قابل انعطاف خم شدنی تاشو
220
argument
بحث و جدل اظهارنظر
221
Bet
شرطبندی
222
expound
شرح دادن
223
mislead
گمراه کردن
224
concept
ایده نظر مفهوم
225
evidence
دلیل، مدرک، شواهد، نشانه
226
Solitary
تک و تنها منزوی انفرادی گوشه گیر
227
Vision
بینایی دید قدرت دید تصویر ذهنی خیال
228
frequent
مکرر پیاپی متعدد زیاد بارها مزمن مرتب
229
glimpse
نگاه مختصر انداختن نگاه اجمالی کردن نگاه گذرا و سریع انداختن
230
Shrub
بوته
231
recent
تازه اخیر جدید
232
decade
دهه ده سال
233
hesitate
تردید کردن تامل کردن درنگ کردن مردد بودن دودل بودن
234
Conflict
برخورد درگیری کشمکش اختلاف نظر مغایرت جر و بحث تضاد
235
minority
اقلیت(مذهبی،سیاسی،…) تعداد کم
236
fiction
داستان افسانه اسطوره وهم و خیال تخیلی ساختگی
237
deaf
کر
238
display
نشان دادن نمایش دادن
239
equivocal
مبهم
240
credulous
زودباور
241
conclusive
قطعی مسلم
242
Spontaneous
خود به خود یهویی
243
overlook
نادیده گرفتن
244
revok
لغوکردن باطل کردن
245
diminish
کاهش پیدا کردن عفول کردن
246
belittle
کوچک شمردن
247
license
مجوز پروانه
248
unexceptional
عادی معمولی
249
hierarchical
بر اساس سلسله مراتب
250
constructive
سازنده
251
adopt
به فرزندی قبول کردن انتخاب کردن
252
construe
قلمداد کردن برداشت کردن
253
contribute
کمک کردن سهم داشتن
254
compliment
تعریف تمجید
255
insult
توهین
256
simultaneously
به طور هم زمان
257
interchangeably
به طور جایگزین
258
symmertical
متقارن
259
chronologically
به ترتیب وقوع زمانی
260
monotony
یکنواخت
261
accord
مطابقت
262
jeopardy
ریسک خطر
263
slippery
لغزنده
264
affordable
قابل پرداخت
265
palatable
لذیذ خوشمزه
266
memorable
خاطره انگیز
267
haste
عجله
268
apathy
بی میلی بی تفاوتی
269
collaboration
همکاری
270
intensity
شدت
271
detriment
ضرر و زیان
272
barrier
مانع سد
273
isolation
انزواع جدا افتادن
274
grateful
سپاس گزار
275
beneficial
سودمند
276
found
پایه گذاری تاسیس کردن
277
Convicted
محکوم کردن گناهکار شناختن
278
wage
به راه انداختن به جنگ وارد شدن
279
exerted
اعمال کردن به کار بستن
280
maintenance
نگهداری مراقبت
281
construction
ساخت و ساز
282
supplement
مکمل الحاقیه
283
endeavor
تلاش
284
counting
شمارش
285
weighing
سبک و سنگینی
286
relying
وابستگی حساب روی کسی باز کردن
287
imposing
تحمیل کردن
288
Consecutive
متوالی پی در پی
289
defeat
شکست
290
plusible
خوشایند قابل قبول
291
extemporaneous
فی البداهه حرفی زدن
292
rational
منطقی
293
Contentious
مشاجره آمیز مناقشه برانگیز
294
memorized
حفظ شده
295
discrimination
تبعیض پیش داوری
296
endurance
تاب و تحمل
297
magnitude
بزرگی عظمت
298
executive
مدیر اجرائی
299
replace
جایگزین کردن
300
Circumvent
دور زدن تفره رفتن
301
disguise
پنهان کردن بروز ندادن
302
justified
توجیه کردن
303
convert
تبدیل کردن
304
Capture
تسخیر کردن تصاحب کردن گرفتن
305
manifest
اشکار ساختن
306
intuition
قریحه بینش
307
Clarity
روشنی وضوح
308
indifference
بی تفاوتی
309
dubious
مشکوک
310
adverse
معکوس برعکس جانبی مخرب ناسازگار
311
derivative
اقتباسی اشتقاقی
312
Casual
غیررسمی
313
deficiency
کمبود فقدان
314
demarcation
سرحد مرز محدوده
315
demarcation
سرحد مرز محدوده
316
deterrence
بازداری مقاومت
317
demolition
تخریب
318
expose
درمعرض قرار دادن آشکار کردن پرده برداشتن
319
deserve
شایسته بودن
320
diffuse
پراکنده کردن منتشر کردن
321
remind
یادآوری کردن
322
innate
ذاتی
323
dormant
خفته خوابیده
324
diverse
متنوع گوناگون
325
indispensable
لازم ضروری
326
indeterminate
نامشخص نامعین نامعلوم
327
incompatible
ناسازگار ناجور
328
indiscriminate
بی ملاحضه
329
prosperity
رفاه رونق سعادتمندی
330
longevity
طول عمر
331
perception
درک ادراک آگاهی
332
anticipation
انتظار پیشبینی
333
exceptional
خاص غیرعادی استثنائی
334
terrestrial
زمینی مادی دنیوی
335
momentous
مهم خطیر
336
negligible
ناچیز اندک بی اهمیت
337
retain
حفظ کردن(فیزیکی) نگهداشتن
338
reverse
برعکس وارونه کردن
339
rotate
چرخاندن
340
regress
پسرفت کردن واترقیدن
341
reception
پذیرش
342
mastery
تسلط استادی
343
performance
نمایش اجرا عملکرد
344
soluble
حل شدنی
345
tangible
ملموس قابل لمس
346
demanding
طاقت فرسا سخت
347
antipathy
دشمنی کدورت
348
provoke
تحریک کردن
349
apply
به کار بستن
350
confirm
تایید کردن
351
broach
مطرح کردن
352
puzzling
گیج کننده
353
customary
مرسوم معمول
354
habitat
زیست بوم
355
intensify
تشدید کردن
356
impassive
بی احساس
357
imminent
قریب الوق‌ع
358
restoration
بازسازی ترمیم
359
decomposition
تجزیه
360
pressurization
فشار آوردن
361
to be in full swing
به حد اعلا رساندن
362
justification
توجیه
363
pretention
وانمود تظاهر
364
coincidence
تلاقی زمانی هم وقوع
365
Spontaneity
یهویی خودجوش
366
extreme
شدید فوق العاده حرفه ای
367
engage
درگیر
368
exacerbate
بدتر وخیم تر
369
dominant
مسلط چیره
370
ingenious
هوشمندانه
371
affable
خوش برخورد مهربان
372
uniform
یکپارچه یکسان
373
unanimous
متفق القول به اتفاق آرا
374
suspicion
مشکوک
375
extinguish
خاموش کردن
376
absurd
پوچ بی معنی
377
cheerleaders
تشویق کننده
378
court
دادگاه
379
witness
شاهد
380
landlord
صاحب خانه
381
buddy
دوست ، رفیق
382
subway
مترو
383
exercise
ورزش کردن
384
latitude
عرض جغرافیایی آزادی عمل
385
Murder
کشتن قتل
386
Coffin
تابوت
387
Revenge
انتقام
388
Castle
قلعه
389
Climate
آب و هوا
390
election
انتخابات
391
Crime
جرم و جنایت
392
Slum
فقیرنشین،حلبی آباد
393
pin
سوزن سنجاق
394
Stuck
چسباندن فروکردن
395
Describe
تعریف کردن شرح دادن توصیف کردن
396
adventure
ماجراجویی
397
Pleasure
لذت لذت بخش
398
maide
پیشخدمت زن
399
waterfall
آبشار
400
Stair
پله
401
Bet
شرط بستن قمار کردن
402
Legal
قانونی حقوقی
403
Exciting
هیجان انگیز
404
Trick
کلک حیله
405
Judgment
داوری رای عقل
406
Spirit
روح ارواح
407
Wore
به تن کردن
408
Loud
بلند جلف اجق وجق
409
Tie
کراوات
410
Latecomer
فرد دیر آمده
411
Wage
دستمزد
412
Moisture
رطوبت
413
desert
کویر صحرا
414
Convention
گردهمایی اجلاس کنگره
415
Publisher
ناشران
416
encyclopedia
دایرة المعارف
417
Plant
گیاه
418
Sinking
غرق شدن
419
Flour
آرد
420
Shortening
روغن
421
Delicious
خوشمزه
422
dense
غلیظ
423
quite
کاملا
424
diamond
الماس
425
butter
کره
426
Lack of
نداشتن کم داشتن
427
Scheme
نقشه طرح توطئه
428
Slaughter
قتل عام ذبح
429
Bird
پرنده
430
Labor
کارگری
431
auto
ماشین
432
quarrel
دعوا بگو مگو
433
Manufacturer
تولیدکننده کارخانه دار
434
Spring
بهار
435
Word
کلمه واژه
436
Worth
ارزش
437
Cost
قیمت داشتن
438
Trap
تله به دام انداختن
439
Bottle
بطری
440
Makeup
آرایش گریم ترکیبات
441
Swamp
باتلاق مرداب
442
Trail
کشیدن اثر
443
Stream
جریان
444
Altitude
ارتفاع از سطح دریا
445
Omit
حذف کردن
446
Track
مسیر
447
railroad
خطوط راه آهن
448
Extra
اضافی
449
Reclining
صندلی راحتی
450
Cellar
زیرزمین سردابه
451
Well
چاه
452
Leaf Leaves
برگ برگها
453
Row
پارو زدن
454
Lake
دریاچه
455
Leftover
پسمانده
456
Ocean
اقیانوس
457
Weather
آب و هوا
458
Advance
پیشرفت
459
Balloon
بالن
460
Pilot
خلبان
461
Quick
سریع تند
462
Comfortable
راحتی
463
Pipe
لوله
464
Crab
خرچنگ
465
hang
آویزان کردن اعدام کردن
466
Crowd
پرجمعیت شلوغ
467
Sword
شمشیر
468
Weatherman
هواشناس
469
Witch
جادوگر
470
String
نخ
471
evaporate
تبخیر شدن
472
Hundred
صد
473
Religion
مذهب
474
Belief
اعتقاد باور
475
Vote
رای
476
Meat
گوشت
477
Government
دولت
478
rioter
آشوب طلبان بلواگران
479
To be(am is are was were…) going to
قصد دارم
480
bureau
اداره دفتر
481
Discuss
بحث گفت و گو
482
Instead of
به جای در عوض
483
Prisoner
زندانی
484
Pretending
وانمود کردن تظاهر کردن
485
Innocent
بی گناه بی ضرر
486
Prove
ثابت کردن معلوم کردن
487
Council
شورا انجمن
488
aim
هدف
489
Messy
شلوغ کثیف آشفته
490
Wrong
غلط اشتباه
491
Steering
فرمان هدایت کردن راندن
492
Formation
پیدایش شکل دادن تشکیل
493
Fire
آتش بخاری *اخراج کردن* شلیک کردن
494
Wise
عالم خردمند
495
Science
علوم
496
Basement
زیرزمین
497
Customer
مشتری
498
Outcome
نتیجه
499
trial
محاکمه
500
Improve
بهترشدن پیشرفت بهبود بخشیدن
501
Condition
شرط شرایط
502
aunt
عمه خاله
503
tax
مالیات
504
Couple
زوج دوتا
505
Marriage
ازدواج
506
Wedding
جشن عروسی عقد
507
Weight
سنگینی وزن
508
Spy
جاسوس
509
equipment
تجهیزات
510
Protect
محافظت کردن تحت حفاظت
511
Condemn
سرزنش کردن نکوهش کردن
512
attorney
وکیل
513
Private
خصوصی
514
Consumer
مصرف کنندگان
515
advocate
مدافع طرفدار
516
equal
برابر مساوی
517
Experience
تجربه کارکشتگی
518
Stamp
تمبر
519
Collection
مجموعه کلکسیون
520
Victim
قربانی
521
Turn back
خشمگین شدن
522
Neighbor
همسایه
523
Dim
تار مبهم
524
Appearance
ظاهر ظهور پیدایش نمایش
525
engine
متور
526
Finance
امور مالی دارایی
527
Turn up
رخ دادن
528
Incurable
لاعلاج
529
elate
بالابردن برافراشته
530
Bookkeeper
دفتردار حسابدار
531
Song
شعر آوازخوانی آواز پرنده
532
hiring
اجاره کردن کرایه کردن
533
Pill
قرص
534
Swallowing
بلعیدن قورت دادن
535
janitor
نگهبان سرایدار
536
Strict
سخت گیری دقیق
537
lumberjack
چوب بر الوار اره کن
538
Govern
حکومت کردن اداره کردن
539
Museums
موزه
540
manner
حالت رفتار ادب
541
mayor
شهردار
542
include
شامل بودن من جمله
543
Conclude
به پایان رسیدن با
544
guilty
گناهکار
545
Strive
سعی کردن
546
sundae
بستنی میوه ای
547
Opportunity
فرصت
548
Fruit
میوه
549
Vegetable
سبزیجات
550
disregard
بی اعتنایی کردن بی توجهی کردن
551
realize
پی بردن فهمیدن
552
Boredom
کسالت خستگی
553
Egypt
مصر
554
Greece
یونان
555
اصطلاحات پول Century Fin Sawbuck Grand
Fin 5$ Sawbuck 10$ Century 100$ Grand 1000$