زبان Flashcards
(555 cards)
abandon
رهاکردن،ترک کردن،ول کردن،دست کشیدن،قیدچیزی را زدن
Keen
تیز،برنده،مشتاق،شدید،حساس،قوی،
((دقیق))
Jealous
حسود،غیرتی،متعصب،غبطه خور
tact
تدبیر،کاردانی،درایت،ظرافت و شعور،خوش زبانی
oath
سوگند،قسم،فحش،ناسزا،توهین،دشنام
vacant
خالی،تهی
hardship
سختی،گرفتاری،مشقت،درد،رنج،مشکل
gallant
دلیر،شجاع،مودب و با احترام با زنان
data
داده ها،اطلاعات،حقایق
unaccustomed
خونگرفته،انس نگرفته،عادت نداشتن،عجیب،نامانوس
bachelor
مجرد،مردمجرد
qualify
واجد شرایط بودن یا شدن،صلاحیت پیداکردن،شایستگی داشتن،استحقاق یافتن
spread
پهن کردن
cloak
شنل
nobleman
نجیب زاده
impressed
تحت تاثیر
situation
موقعیت
under his breath
زیر لب ،زمزمه کردن
flirting
لاس زدن
corpse
جسد،جنازه،نعش،مرده
conceal
مخفی کردن،پنهان کردن
dismal
غم انگیز،دلتنگ کننده،افسرده کننده،(هوا)گرفته و غمزده،نومید کننده،دلگیر
frigid
خیلی سرد،(رفتار)سرد و بی اعتنا،غیرصمیمی و خشک،منجمد
inhabit
سکونت داشتن،اقامت داشتن،ساکن بودن،زندگی کردن