Week 35-39 Flashcards
1
Q
parable
A
داستان عبرت آمیز، داستان اخلاقی
2
Q
lampoon
A
کنایه، طنزآمیز
3
Q
countenance
A
سیما، قیافه
4
Q
sanctimonious
A
مقدس نما، مقدس
5
Q
equanimity
A
متانت، ملایمت
6
Q
astounded
A
شوک زده، متحیر
7
Q
effrontery
A
قباحت
8
Q
flabbergast
A
مبهوت کردن، شوک زده کردن
9
Q
debacle
A
سرنگونی، سقوط
10
Q
vivacious
A
جذاب و سرزنده
11
Q
gaunt
A
لاغر و نزار، خالی و غیر جذاب
12
Q
mien
A
سیما، ظاهر
13
Q
refute
A
اثبات کردن اشتباه کسی یا چیزی
14
Q
haggard
A
نحیف، دارای چشمان گود رفته
15
Q
pensive
A
اندیشناک، متفکر
16
Q
whet
A
برانگیختن علاقه
17
Q
stupor
A
خرفتی، بلاهت
18
Q
wince
A
از شدت درد خود را عقب کشیدن، عکس العمل در چهره به دلیل درد
19
Q
cliche
A
کلیشه، معمولی
20
Q
flinch
A
به خود پیچیدن
21
Q
genre
A
نوع، قسم
22
Q
candid
A
صاف وساده، بی تزویر، منصف
23
Q
unsavory
A
ناخوشایند، ناپسند از نظر اخلاقی
24
Q
degrade
A
پست کردن ،خفت دادن
25
venial
قابل عفو،قابل اغماض ،بخشيدنى
26
epitome
خلاصه رئوس مطالب
27
dexterity
زبردستى ،تردستى
28
grotesque
بى تناسب ،مضحک
29
compassion
دلسوزى ،رحم ،شفقت ،غمخوارى
30
repugnant
تنفرانگيز،زننده
31
acme
اوج ،قله ،منتها
32
copious
مفصل ،زياد،خيلى
33
vehemently
شدیدا، با حرارت زیاد
34
depict
به تصویر کشیدن
35
naive
بى تجربه ،خام
36
perfidious
پيمان شکن ،خائن
37
covet
ميل به تملک چيزى کردن
38
ingratiate
خود شيرينى کردن
39
penury
احتياج ،فقر،تنگدستى
40
ignominious
خجالت آور، موجب رسوایی
41
confront
روبرو شدن، مواجه شدن
42
antipathy
انزجار، بی علاقگی
43
servile
بسیار مشتاقبرای خدمت، پست
44
volition
اراده، خواست
45
sojourn
اقامت کوتاه
46
austere
ریاضت کش، بسیار ساده
47
felicitous
مناسب و درست
48
halcyon
آرام، خوب و خوش
49
tenable
قابل مدافعه، نگه داشتنی
50
superfluous
زائد
51
motivate
انگیزه ایجاد کردن
52
rationalize
با استدلال عقلی توجیه کردن
53
therapy
درمان
54
nascent
تازه پیدایش یافته
55
unadorned
بی پیرایه، بی زیور
56
erudite
متبحر
57
phobia
ترس بیجا
58
germane
وابسته، ارتباط
59
vertigo
سرگیجه
60
conducive
مساعد، منجر شونده
61
malleable
چکش خوار، نرم و قابل انعطاف
62
legerdemain
تردستی، حقه بازی
63
trend
گرایش، تمایل
64
stagnant
راکد، بدون حرکت
65
fatal
کشنده، مهلک
66
passe
از مد افتاده
67
procrastinate
وقت کشی کردن
68
facet
صورت، چهره
69
outmoded
غیر مرسوم
70
foist
تحمیل کردن
71
stigmatiz
خوار کردن، لکه دار کردن
72
capitulate
تسلیم شدن، سرسپردن
73
audacity
جسارت، بی پروایی
74
tantalize
دست انداختن
75
daring
شهامت، جرات، پردلی
76
slyly
حیله گری ، موذی گری
77
retort
جواب متقابل دادن، تلافی کردن
78
reticent
ساکت، کم گو
79
tacit
نانوشته، ضمنی
80
chicanery
مکر، حیله گری
81
docile
رام، سربراه، مطیع
82
saga
حماسه
83
belated
از موقع گذشته
84
decrepit
ضعیف و ناتوان، خیلی پیر
85
imperturbable
آرام و خونسرد
86
vacillate
دودل بودن، تردید داشتن
87
staunch
وفادار
88
opprobrium
رسوایی، ننگ
89
unconscionable
بی وجدان، گزاف
90
pandemonium
غوغا، بلوا
91
uproar
دادو بیداد، همهمه
92
flay
پوست بدن را کندن
93
demeanor
رفتار، سلوک
94
delineation
طرح، تصویر
95
vindicate
اثبات بی گناهی کردن،دفاع کردن
96
heinous
فجیع، شنیع، زشت
97
turpitude
فساد، پستی
98
infraction
تخلف، شکستن
99
callous
سخت جان، پوست کلفت
100
redress
جبران خسارت کردن
101
vituperation
ناسزاگویی، سرزنش
102
vileness
پستی، فساد