Week 40-44 Flashcards
1
Q
rhetoric
A
فصاحت و بلاغت
2
Q
clique
A
دسته، گروه، محفل
3
Q
extol
A
ستودن
4
Q
mentor
A
مربی
5
Q
facile
A
آسان
6
Q
cant
A
حرف مکارانه
7
Q
umbrage
A
رنجش
8
Q
magnanimous
A
سخاوتمند، بخشنده
9
Q
vilify
A
بهتان زدن، بدگویی کردن
10
Q
elucidate
A
روشن کردن، توضیح دادن
11
Q
vapid
A
بی روح، بی مزه
12
Q
unwieldy
A
گنده، نخراشیده
13
Q
proximity
A
نزدیکی، مجاورت
14
Q
lassitude
A
سستی، بی حالی
15
Q
augment
A
افزودن
16
Q
fatuous
A
از خود راضی، بی شعور
17
Q
contort
A
پیچاندن
18
Q
repertoire
A
کارنامه، فهرست آماده برای نمایش
19
Q
imperceptible
A
غیر قابل مشاهده، غیر محسوس
20
Q
wickedness
A
شرارت، تبه کاری، عیب
21
Q
curry
A
چاپلوسی کردن، قشو کردن
22
Q
pall
A
پرده ای از دود، بیذوق و بی میل شدن
23
Q
succulent
A
آبدار، با طراوت
24
Q
satiety
A
سیری، بی نیازی
25
intrinsic
ذاتی، باطنی
26
potpourri
مخلوط گل های معطر، خوشبو کننده، مخلوط جالب
27
sanction
تحریم، تصویب
28
denote
علامت گذاری کردن، نشان دادن
29
allude
اشاره کردن
30
insidious
دسیسه آمیز
31
propriety
نزاکت، ادب
32
advent
ظهور، پیدایش
33
impious
بی دین
34
proffer
پیشنهاد کردن، عرضه کردن
35
spate
هجوم رخدادهای بد، طغیان رودخانه
36
shibboleth
پیش پا افتاده، رسومات منسوخ
37
bogus
قلابی، ساختگی
38
substantiate
ثابت کردن با دلیل و مدرک
39
nutritive
مغذی
40
raucous
بلند و ناهنجار
41
allegation
اتهام
42
quandary
سرگردانی
43
callous
سخت جان
44
expedient
مقتضی
45
negligible
ناچیز، بی اهمیت
46
blase
خسته کننده
47
ennui
ملالت، خستگی
48
comely
خوشگل و زیبا
49
frenetic
هیجانی، اتشی
50
artifice
حقه زیرکانه
51
diversity
تنوع
52
qualm
تردید، عدم اطمینان
53
expurgate
حذف کردن، تصفیه اخلاقی کردن
54
begrudge
غبطه خوردن، مضایقه کردن
55
artless
طبیعی، بی تزویر
56
gratuity
پاداش، انعام
57
manifest
بیانیه، اعلامیه
58
delve
حفر کردن، کاوش کردن
59
capricious
دم دمی مزاج
60
requisite
لازمه، شرط لازم
61
replenish
دوباره پر کردن
62
roster
سیاهه وظایف، فهرست
63
stunted
از رشد بازمانده
64
atrophy
لاغر، تحلیل رفته
65
maim
چلاق کردن
66
ameliorate
بهتر کردن، اصلاح کردن
67
cynic
بدگمان به نیکوکاری بشر
68
unctuous
بیش از حد دوستانه
69
benevolent
خیرخواه، دل پاک
70
subservient
دنباله رو بقیه، تابع
71
iniquity
شرارت
72
largess
گشاده دستی
73
criterion
معیار
74
repent
توبه کردن
75
mollify
نرم کردن، فرونشاندن
76
mercenary
مزدور، اجیر شده
77
pariah
منفور
78
aloof
کناره گیر
79
pragmatic
عملگرا
80
vestigo
بقایا، به جا مانده
81
guise
ماسک
82
nullify
لغو کردن، بی اثر کردن
83
deluge
سیل
84
futility
پوچی، بیهودگی
85
carnage
قتل عام
86
technology
تکنولوژی
87
libel
افترا، تهمت
88
defamatory
افتراآمیز
89
plaintiff
شاکی، مدعی، خواهان
90
canard
داستان دروغیف خبر دروغ
91
deprecate
قبیح دانستن، نپذیرفتن
92
reputed
مشهور، خوشنام
93
frail
سست، بی مایه ، شکننده
94
potent
قوی، نیرومند
95
excoriate
انتقاد کردن
96
devout
مذهبی، خرمقدس
97
diminutive
کوچک، خرد
98
profuse
فراوان، لبریز
99
dulcet
خوش آهنگ، ملیح
100
impromptu
بی مطالعه، بداهتا
101
malevolent
بدخواه