Collection 10 Flashcards

(69 cards)

1
Q

aspect

A

نمود، سیما، منظر، صورت، ظاهر، وضع، جنبه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

differ

A

فرق داشتن، اختلاف داشتن، تفاوت داشتن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

vast

A

پهناور، وسیع، بزرگ ، زیاد، بیکران

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

occasionally

A

گهگاه، بعضی از اوقات

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

assign

A

واگذار کردن، ارجاع کردن، تعیین کردن، اختصاص دادن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

portrait

A

تصویر، نقاشی، تصویر کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

landscape

A

دورنما، منظره ، چشم انداز، با منظره، تزئین کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

Purchase

A

خریداری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

Override

A

برتری جستن بر، برتر یا مهمتر بودن& لغو کردن، باطل کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

phase

A

مرحله ، فاز

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

inherit

A

وارث شدن، از دیگری گرفتن، مالک شدن، جانشین شدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

seldom

A

بسیار کم، بندرت، خیلی کم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

caret

A

هشتک ، نشان

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

replicate

A

تکرار کردن، برگرداندن، تازدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

idiom

A

لهجه، زبان ویژه، اصطلاح

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

parse

A

تجزیه کردن، اجزائ وترکیبات جمله را معین کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

leak

A

رخنه، سوراخ، نفوذ کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

tracking

A

پیگردی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

counterpart

A

نقطه مقابل، قرین، همکار، رونوشت، همتا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

sibling

A

هم نیا، هم نژاد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
Q

orientation

A

گرایش، جهت، آشنائی، راهنمائی، جهت یابی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
22
Q

assistant

A

دستیار، معاون، دستیار، ترقی دهنده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
23
Q

either

A

هریک از دوتا، این و آن

کلمه مخالف آن neither است یعنی هیج کدام

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
24
Q

criterion

A

ضابطه، معیار، ملاک، میزان، مقیاس

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
25
insensitive
بیحس، بی عاطفه، غیر حساس، کرخت
26
applicable
قابل اجرا
27
swipe
ضربت سخت، حرکت جاروبی
28
serve
خدمت کردن، بکار رفتن، بدرد خوردن، ( در بازی ) توپ رازدن
29
invoke
طلب کردن، بالتماس خواستن، احضار کردن
30
insertion
درج، جااندازی،‌ الحاق
31
binding
الزام آور، اجباری، صاحفی، جلد، شیرازه، انقیاد، جلد
32
occurrence
رخداد، وقوع، اتفاق، تصادف
33
factor
نماینده، فاعل، سازنده، فاکتور، عامل، ضریب
34
transformation
دگرسازی، تغییر شکل، دگرگونی
35
fragment
پاره، خرده، تکه، قطعه، باقیمانده
36
encapsulate
بصورت کپسول درآوردن، در کپسول گذاردن، در محفظه ای قرار دادن
37
appropriate
اختصاص دادن، درخور، مناسب
38
leftmost
سمت چپ ترین
39
Alternatively
متناوبا، به نوبت
40
inspect
سرکشی کردن ، بازرسی کردن
41
ellipsis
حذف، انداختگی، انداختن لغات
42
shading
سایه ( در نقشه کشی )، اختلاف جزئی ( در رنگ ومعنی وغیره )، توصیف، اصلاح
43
Brace
خط ابرو، آکولاد، آتل
44
Parentheses
کمانها، پرانتز ها
45
delimiter
حائل
46
surround
فرا گرفتن، محاصره کردن، احاطه شدن، احاطه
47
token
نشانه، نشان، علامت
48
indent
کنگره دار کردن، بر جسته کردن، دندانه دار کردن، تو رفتگی
49
wrap
پیچیدن، بستن، پوشاندن
50
depth
ژرفا، عمق، قعر، گودی
51
deliver
آزادکردن، نجات دادن، تحویل دادن، ایراد کردن (نطق وغیره )، رستگار کردن
52
article
بصورت مواد در آوردن، کالا، ماده، بند، فصل، مقاله
53
canvas
کرباس، پارچه مخصوص نقاشی، نقاشی، پرده نقاشی
54
nest
آشیانه، لانه، آشیانه ای کردن، درمحل محفوظی جای گرفتن، پیچیدن
55
dash
خط تیره، بسرعت انجام دادن، فاصله میان دو حرف
56
align
هم تراز کردن، دریک ردیف قرار گرفتن، بصف کردن
57
attribute
صفت، نسبت دادن، نشان، شهرت
58
constraint
قید، محدودیت، اجبار، اضطرار
59
dimension
اندازه، بعد، اهمیت، ابعاد
60
skeletal
اسکلتی، وابسته به استخوان بندی، کالبدی
61
outlet
دررو، فروشگاه، پریز، روزنه، مجرای خروج
62
trigger
ماشه، رها کردن، راه انداختن
63
correspond
برابربودن، بهم مربوط بودن، مانند یا مشابه بودن
64
grid
توری،‌ سیخ شبکه ای، رشته های درهم و برهم راه آهن و مانند آن، سوراخ
65
Sprite
روح، شبح، جن، الهام
66
infrastructure
پیدایش، شالوده، سازمان، زیر سازی، زیربنا
67
manipulate
بادست عمل کردن، بامهارت انجام دادن، دستکاری کردن
68
geometry
علم هندسه
69
texture
بافندگی، شالوده، تاروپود