loqate darse 6 farsi 3 Flashcards

1
Q

نفیر

A

فریاد و زاری به صدای بلند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

اشتیاق

A

میل قلب است به دیدار محبوب؛ در متن درس، کشش روح انسان خداجو در راه شناخت پروردگار و ادراک حقیقت هستی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

ایدونک

A

ایدون که: ایدون: این چنین

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

بدحالان

A

کسانی که سیر و سلوک آنها به سوی حق، کند است.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

بی گاه شدن

A

فرا رسیدن هنگام غروب یا شب

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

پرده

A

در اصطلاح موسیقی یعنی آهنگ و نغمه های مرتب، حجاب

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

تاب

A

فروغ، پرتو

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

تریاق

A

پادزهر، ضد زهر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

حریف

A

دوست، همدم، همراه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

بر حسب

A

مطابق، طبق

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

خوش حالان

A

رهروان راه حق که از سیر به سوی حق شادمان اند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

دستور

A

اجازه، وزیر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

دمساز

A

مونس، همراز، دردآشنا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

سور

A

جشن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

شرحه شرحه

A

پاره پاره؛ شرحه: پارهٔ گوشتی که از درازا بریده باشند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

شیون

A

ناله و ماتم، زاری و فریاد که در مصیبت و محنت برآرند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

ظن

A

گمان، پندار

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

مستغرق

A

مجذوب، شیفته؛ مستغرق گشتن: حیران و شیفته شدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

مستمع

A

شنونده، گوش دارنده

20
Q

مستور

A

پوشیده، پنهان

21
Q

نفیر

A

فریاد و زاری به صدای بلند

22
Q

نیستان

A

نی زار، جایی که نی فراوان روییده باشد.

23
Q

فراق

A

دوری، هجران، جدایی

24
Q

نیست باد

A

نابود باد )در مصراع دوم(

25
Q

بی روزی

A

بی نصیب، درویش، بینوا.

26
Q

اسلوب

A

شیوه، گونه، طرز

27
Q

فرزانه

A

دانشمند، حکیم

28
Q

كل شيء يَرجعَ الی اصله:

A

هر چیزی سرانجام به اصل و ریشهٔ خود باز می گرد د.

29
Q

تجلی

A

پدید آمدن، نمایان شدن، هویدایی

30
Q

قرب

A

نزدیکی، نزدیک شدن، متضاد بعد

31
Q

عرضه دهد

A

بیان کند.

32
Q

جفت

A

همدم، همراه، قرین، نظیر، همسر

33
Q

نای

A

نی، گلو

34
Q

حدیث

A

سخن، خبر

35
Q

هوش

A

زیرکی و آگاهی

36
Q

مَر

A

نشانه ای که برای زینت کلام یا تکمیل وزن یا برای محدود کردن همراه با «را» به کار میرفته است.

37
Q

بی روزی

A

درویش، بینوا، در متن درس به معنی بی بهره از عشق و معرفت است.

38
Q

رهنمون

A

راهنما، هدایتگر

39
Q

سرزیر

A

سرافکنده

40
Q

صائب

A

راست و درست، به حق، درستکار

41
Q

مصداق

A

نمونه، گواه، مثال

42
Q

اسلوب

A

گونه، راه، روش، شیوه، سبک

43
Q

نحوی

A

منسوب به نحو؛ دستوری، ساختاری

نحو: اسلوب، روش و ساختار، به طور خاص برای اسلوب و ساختار دستوری جملات به کار میرود.(

44
Q

فرزانه

A

خردمند

45
Q

زیب

A

زینت، زیور

46
Q

نساء

A

زنان

47
Q

سلیم

A

درست و بی عیب، ساده دل