Diritto canonico Flashcards
(214 cards)
Le aggregazioni umane
تجمعات انسانی
comunità politiche
جوامع سیاسی
Comunità Intermedie
جوامع متوسط
tutelano valori
از ارزش ها محافظت کنید
contesto politico
زمینه سیاسی
Dittature
دیکتاتوری ها
Costituzione repubblicana
قانون اساسی جمهوری خواه
diritti inviolabili
حقوق خدشه ناپذیر
Costituzione
قانون اساسی
formare associazioni ecclesiali
تشکیل انجمن های کلیسایی
esperienze oppressive
تجربیات ظالمانه
Approccio Storico-Giuridico
رویکرد تاریخی-حقوقی
costituire associazioni
تشکیل انجمن ها
soggetto giuridico autonomo
شخص حقوقی خودمختار
comprendere il fenomeno associativo
درک پدیده انجمنی
Coesione Sociale
انسجام اجتماعی
Coesione
انسجام
با هم بودن
چسبندگی
اتحاد
جمعی بودن
منسجم
valori condivisi (mores)
ارزش های مشترک (آداب و رسوم)
iūs , iūris
خونده میشه یوس
یوریس
- diritto, legge, ordinanza, legalità, validità, legittimità
- tribunale, corte, giudizio, giustizia, giusto, equità
- حق، قانون، حکم، قانونی بودن، اعتبار، مشروعیت
- دادگاه، دادگاه، قضاوت، عدالت، عادلانه، انصاف
Ius -> diritto (قانون)
Codice ->
یک بند از قانون. میتواند شامل چند تا lexباشد
Lex -> legge
(یک نکته یا بند قانونی)
Codificazione delle consuetudini da parte dei decemviri
تدوین گمرک توسط decemvirs
Codificazione
کدگذاری
تدوین
قانون نویسی
کد نویسی
رمزگذاری
کد
تثبیت
رمزنگاری
مدون شده است
consuetudini
عرف و سنت و هنجار
آداب و رسوم
عادات
تمرینات
سفارشی
مرسوم
سنت ها
consuetudine
سفارشی
عادت
تمرین کنید
سنت
سنتی
کنوانسیون
استفاده
عادی
آشنایی
کار انجام شده
هنجار
معمول بودن
مصرف کردن
عرف
حقوق عرفی
عادت
گفتگو
lēx, legis
- legge, diritto, legislazione, precetto, costituzione
- regola, norma, principio
- قانون، حق، تشریع، حکم، قانون اساسی
- قاعده، هنجار، اصل
Ius -> diritto (قانون)
Codice ->
یک بند از قانون. میتواند شامل چند تا lexباشد
Lex -> legge
(یک نکته یا بند قانونی)
decemviri
magistratura romana composta di dieci membri
دادگاه رومی متشکل از ده عضو
evolvendo nel tempo fino a distaccarsi da una comunità circoscritta.
در طول زمان تا زمانی که از یک جامعه محدود جدا شود، تکامل می یابد.
در طول زمان تکامل یافت تا اینکه خود را از یک جامعه محدود جدا کرد.
Res publica
Cosa pubblica” o “affari pubblic
“امور عمومی” یا “امور عمومی”