Bioetica A2 Flashcards

(387 cards)

1
Q

principi personalisti

A

اصول شخصیت گرایی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

è considerato fine

A

به عنوان یک هدف در نظر گرفته می شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

offrono criteri per scelte etiche

A

معیارهایی را برای انتخاب های اخلاقی ارائه دهید

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

obblighi prima facie

A

تعهدات اولیه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

Hanno acquisito autorevolezza normativa

A

آنها اقتدار نظارتی را به دست آورده اند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

autorevolezza normativa

A

مرجع نظارتی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

Compatibilità tra i principi

A

سازگاری بین اصول

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

possono essere in conflitto

A

ممکن است درگیری داشته باشد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

si deve scegliere quello con maggiore valore gerarchico

A

شما باید یکی را انتخاب کنید که ارزش سلسله مراتبی بیشتری دارد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

le parti di un’entità complessa

A

قطعات یک موجودیت پیچیده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

sono subordinate all’unità.

A

تابع وحدت هستند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

Esposizione del principio di totalità

A

شرح اصل کلیت

Esposizione
قرار گرفتن در معرض بیماری
نمایشگاه
نمایش داده شود
نشان می دهد
منصفانه
ارائه
نمایشگاه
رو به رو
بیانیه
ویترین
موقعیت
توضیح
جنبه
توضیح دادن
مسابقه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

L’obbligo di preservare la vita

A

تعهد به حفظ زندگی

L’obbligo
تعهد
نیاز
وظیفه
باید
نیاز دارند
ضروری
اجبار
الزام آور
تحمیل
مسئولیت
بدهی
موظف است
مورد نیاز است
اجباری
نیاز دارد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

formano un’unità sostanziale

A

یک واحد قابل توجه تشکیل دهید

اساسی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

Direttive pratiche

A

رهنمودهای عملی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

estirpare o rimuovere

A

ریشه کن کردن یا حذف کردن

estirpare
ریشه کن شد
ریشه کن کردن
جمع کردن
از بین بردن
حذف کنید

rimuovere
حذف کنید
از بین بردن
محافظت نکردن
پاک کن
جابجا کردن
برداشتن
حذف نصب کنید
از بین بردن
جدا کردن
بیرون آوردن
پوست کندن
پاک کن
پاک کردن
اخراج کردن
استخراج کنید
برهنه کردن
اسکوپ کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

che serve il bene dell’unità

A

که در خدمت خیر وحدت است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

se impedisce il bene dell’organismo

A

اگر مانع خیر و صلاح ارگانیسم شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

Mutilazione

A

مثله کردن
معلول کردن
ختنه کردن
قصابی
ضرب وشتم
بریده شدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

sterilizzazione

A

عقیم سازی
عقیم کردن
ضد عفونی کردن
استریل کننده
اخته کردن
عقیم کردن
استریل کردن
استریل شده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
Q

se conformi a specifiche condizioni

A

اگر با شرایط خاصی مطابقت داشته باشند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
22
Q

intrinsecamente disoneste

A

ذاتا نادرست است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
23
Q

proporzionati al male da scongiurare

A

متناسب با شر که باید دفع شود

proporzionare
نسبت
متناسب

scongiurare
جلوگیری کند
اجتناب کنید
هشدار دادن
دور کردن
سر بردار
خاموش بماند
درخواست کنید
جنگلبان
القا کردن
قسم خوردن
التماس کردن
التماس می کنم
فرار می کند
دفاع کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
24
Q

liberarsi da una trappola

A

رهایی از تله

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
25
quando vi è un pericolo esterno
هنگامی که یک خطر خارجی وجود دارد
26
Senso lato
حس وسیع معنی وسیع lato سمت پایان لبه بخش جنبه جناح جنبه گسترده جامع طرفه دیواره جانبی طرفین
27
Senso stretto
حس دقیق معنی دقیق stretto بستن باریک تنگ تنگه سختگیر سفت شد سفت تر سختگیر صدا نزدیک باریک تر باریک ترین قوی تشکیل شده است سختگیرترین تنگ تکان داد صمیمی فوری فشرده
28
Complicità nel male
همدستی در شر Complicità همدستی لوازم جانبی توطئه همدست رفاقت تبانی کمک کند دخالت کمک کننده گزارش دهید حمایت کمک و شرط بندی
29
La specializzazione
تخصص اصلی تایید متخصص آموزش تمرکز کنید تخصصی
30
la suddivisione
بخش فرعی تقسیم خرابی تقسیم تقسیم کردن توزیع اشتراک گذاری جدایی پارتیشن بندی پارتیشن تخصیص بخش بندی تقسیم بندی بخش فرعی بسته بندی انشعاب
31
i singoli possono essere coinvolti in azioni ritenute moralmente errate.
افراد می توانند در اقداماتی که از نظر اخلاقی اشتباه تلقی می شوند شرکت کنند.
32
la suddivisione dei compiti
تقسیم وظایف
33
produzione di armamenti
تولید تسلیحات
34
Un chirurgo
یک جراح
35
compie un aborto coinvolge diversi professionisti
سقط جنین را انجام می دهد شامل چندین متخصص است
36
assistenti, anestesisti, infermieri
دستیاران، متخصصان بیهوشی، پرستاران
37
Omessione nel fare qualcosa
حذف برای انجام کاری
38
condivisione dell'intenzione cattiva
به اشتراک گذاشتن نیت بد
39
sempre illecita
همیشه غیرقانونی است
40
Immediata
فوری
41
nell’azione immorale
در عمل غیراخلاقی
42
Mediata
واسطه
43
Contributo tramite azioni che non sono di per sé cattive
مشارکت از طریق اعمالی که به خودی خود بد نیستند
44
salvo in assenza di consapevolezza
مگر در غیاب آگاهی
45
la proporzione tra bene e male coinvolti
نسبت بین خیر و شر درگیر
46
Contesto etico contemporaneo
زمینه اخلاقی معاصر Contesto زمینه محیط زیست چارچوب پس زمینه تنظیم اتصال بخش وضعیت مسابقه محیط اطراف سناریو نشاسته متنی
47
un accappatoio
حوله حمام که تن می کنن
48
ciabatte di gomma
دمپایی لای انگشتی پلاستیکی
49
le Terme
آبگرم
50
può avere effetti collaterali
ممکن است عوارض جانبی داشته باشد
51
diretto al conseguimento di un bene specifico
با هدف دستیابی به یک کالای خاص
52
prevedibili
قابل پیش بینی
53
Il principio del duplice effetto
اصل اثر مضاعف
54
si propone di risolvere il dilemma morale
هدف حل معضل اخلاقی است
55
può essere lecita
ممکن است قانونی باشد
56
vi è proporzione tra bene e male
بین خیر و شر نسبتی وجود دارد
57
Deve esserci debita proporzione
باید نسبت مناسبی وجود داشته باشد debita proporzione نسبت مناسب debito بدهی مسئولیت بدهکاری قرض گرفتن اوراق قرضه دو مناسب proporzione نسبت به اشتراک بگذارید پله ها رابطه بعد تمرکز متناسب
58
il male permesso il bene voluto
شر مجاز است خوبی خواسته شده کالای مورد نظر
59
non ottenibile in altro modo
به هیچ وجه قابل دستیابی نیست
60
essere solo permesso
فقط مجاز باشد
61
trova applicazione nella morale medica
کاربرد در اخلاق پزشکی پیدا می کند
62
è voluta come fine
به عنوان یک هدف در نظر گرفته شده است
63
un effetto previsto
یک اثر مورد انتظار
64
se rispettate le condizioni necessarie
در صورت داشتن شرایط لازم
65
illecito
غیرقانونی
66
è sempre considerato
همیشه در نظر گرفته می شود
67
immorale
گناهکار غیر اخلاقی شریر باطل بی وجدان بی اخلاقی فرد بد اخلاق اشتباه کثیف اسراف بی عفت ناعادلانه بی کیفیت ناشایست غیر اصولی ناپاک بریده شده
68
aggressori ingiusti
متجاوزان ناعادلانه
69
in specifiche circostanze
در شرایط خاص
70
rispetta il principio del duplice effetto
به اصل اثر مضاعف احترام می گذارد
71
L'uccisione involontaria è imprevista
قتل غیرعمدی پیش بینی نشده است
72
l'agente è consapevole
نماینده آگاه است l'agente عامل افسر عملیاتی معاون پاسبان پلیس عضو کارکنان کارآگاه دلال افسر پلیس مدیر تبلیغاتی سرباز نماینده پاسبان پلیس
73
compie l'azione cercando effetti positivi
عمل را به دنبال اثرات مثبت انجام می دهد
74
dalla bontà della causa che li produce.
با خوبی علتی که آنها را تولید می کند. bontà فضل خوبی مهربانی خوب کیفیت خوشمزه بودن طعم و مزه حسن نیت خوش طعم بودن سخاوت خوش دلی خوب سالم بودن خیرخواهی خوش طعم بودن سلامتی
75
devono soddisfare le condizioni del principio del duplice effetto.
باید شرایط اصل اثر دوگانه را داشته باشد.
76
Principio del Male Minore
اصل شر کوچکتر
77
scelta del maggior bene possibile
انتخاب بزرگترین خوبی ممکن
78
non possono mai essere perpetrati
هرگز نمی تواند مرتکب شود perpetrare مرتکب شده است ماندگار کردن متعهد شدن perpetrarsi ارتکاب
79
considerati validi
معتبر تلقی می شود
80
Trattare il paziente come fine
درمان بیمار به عنوان یک هدف
81
a vantaggio del paziente nella sua interezza
به نفع بیمار به عنوان یک کل interezza تمامیت کل کلیت پر بودن یکپارچگی کامل
82
Distribuire equamente vantaggi
توزیع عادلانه مزایا
83
oneri nella società
تعهدات بارها در جامعه اتهامات در جامعه onere شارژ پایان بر عهده مسئولیت تعهد هزینه وظیفه حجم کار بار مالیات تحمل وزن تحمیل سنگینی
84
hanno avuto vasta accettazione
پذیرش گسترده ای داشته اند
85
Definizione e Interdizioni
تعریف و رد صلاحیت ها interdizione ممنوع کردن ممنوعیت رد صلاحیت ناتوانی محروم کردن منع ممنوع شد
86
Divieto di costificazione
ممنوعیت هزینه یابی costificazione هزینه یابی این توسط شرکت ها برای تجزیه و تحلیل هزینه واقعی تولید یک محصول انجام می شود. این ارزیابی دقیق هزینه صنعتی برای تعیین قیمت فروش یا ارزیابی سودآوری یک سفارش کاری ضروری است.
87
strumentalizzazione
استثمار
88
incapace di fare scelte
قادر به انتخاب نیست
89
un semplice caso clinico
یک مورد بالینی ساده
90
non deve essere trattato
نباید درمان شود
91
la realizzazione della persona
تحقق فرد
92
soggetto a conflitti con la salute
در معرض تضاد با سلامتی مستعد درگیری
93
soggetto a conflitti
مستعد درگیری در معرض تضاد قرار داشتن
94
Diritto al Consenso Informato
حق رضایت آگاهانه Informato مطلع مطلع شد اطلاع داده شد آگاه است گفت آگاه توضیح داده شد گزارش شده است توصیه کرد به خوبی آگاه است اطلاع رسانی آشنا شد هشدار داده شد در حلقه تحصیل کرده شرح داده شد سرنخ زده خصوصی سرنخ کرد روشن شده
95
in modo chiaro
به شکل واضح
96
rischi associati
خطرات مرتبط
97
può essere espresso in forma scritta
می تواند به صورت کتبی بیان شود
98
essere imposto coercitivamente
به اجبار تحمیل شود
99
coercitivamente
به زور به اجبار اجباری
100
imposto impostore impostare imporre
تحمیل شده imporre تحمیل شده است نیاز دارند اجرا کنند زور مجموعه دیکته کردن مالیات محل قرار دادن تجویز کند قرار دادن موظف کردن مشت ادعا کردن مجبور کردن ارسال کنید دراز کشیدن فشار دهید فرمان سفارش دهید impostori کلاهبرداران impostore فریبکار تقلب جعلی ساختگی تظاهر کن بالماسکه جعل هویت شبه گربه ماهی موضع گیری شارلاتان بلوفر impostare مجموعه راه اندازی کنید تنظیم کنید پیکربندی کنید رویکرد برنامه ریزی کنید سازماندهی پست فرموله شده است طرح بندی ایمیل برنامه راه اندازی دراز کشیدن برای ارسال نامه
101
imporre
تحمیل شده است نیاز دارند اجرا کنند زور مجموعه دیکته کردن مالیات محل قرار دادن تجویز کند قرار دادن موظف کردن مشت ادعا کردن مجبور کردن ارسال کنید دراز کشیدن فشار دهید فرمان سفارش دهید
102
impostore
impostori کلاهبرداران impostore فریبکار تقلب جعلی ساختگی تظاهر کن بالماسکه جعل هویت شبه گربه ماهی موضع گیری شارلاتان بلوفر
103
impostare
مجموعه راه اندازی کنید تنظیم کنید پیکربندی کنید رویکرد برنامه ریزی کنید سازماندهی پست فرموله شده است طرح بندی ایمیل برنامه راه اندازی دراز کشیدن برای ارسال نامه
104
Diritto a Non Sapere
حق ندانستن
105
purché questo sia esplicitato con chiarezza
تا زمانی که این به وضوح توضیح داده شده باشد
106
Gestione delle Situazioni di Incapacità
مدیریت شرایط ناتوانی
107
In caso di incoscienza temporanea
در صورت بیهوشی موقت
108
In caso di emergenze mediche
در مواقع فوریت های پزشکی
109
si deve attendere il recupero delle capacità decisionali
ما باید منتظر بازیابی مهارت های تصمیم گیری باشیم
110
può procedere
می تواند ادامه دهد
111
previa informazione a familiari
پس از اطلاع اعضای خانواده previa بعد از قبل از بر روی دنبال کردن قبلی قبل از پیشبرد
112
rappresentanti legali
نمایندگان حقوقی
113
Soggetti Minori e Interdetti
افراد زیر سن قانونی و افراد ممنوع Interdetti ممنوع شد ممنوع ممنوع است مات و مبهوت منع می کند ممنوعیت ها مناسک مقدس interdetto ممنوع شد ممنوع ممنوع است متحیر شده ممنوع است رد صلاحیت شد ممنوع کردن ممنوعیت مات و مبهوت خارج از محدوده بی زبان چیز ملعون منع شده است چیز نفرین شده
114
Il medico può, in casi critici, richiedere l'intervento del giudice
پزشک می تواند در موارد بحرانی درخواست مداخله قاضی کند
115
se un genitore rifiuta trattamenti necessari
اگر یکی از والدین از درمان لازم امتناع کند
116
Segretezza e Riservatezza
رازداری و محرمانه بودن
117
segretezza delle informazioni condivise col medico
محرمانه بودن اطلاعات به اشتراک گذاشته شده با پزشک
118
autorizzazione esplicita da parte del paziente
مجوز صریح از بیمار
119
necessità di tutela della salute pubblica
نیاز به حفاظت از سلامت عمومی
120
Obbligo di Segreto Professionale
تعهد به رازداری حرفه ای
121
informazioni apprese durante la pratica
اطلاعات آموخته شده در طول تمرین در طول عملی
122
le inferenze sulla situazione del paziente
استنباط در مورد وضعیت بیمار inferenza استنتاج استنباط
123
sono soggette all’obbligo di segretezza
مشمول تعهد رازداری هستند
124
Interpretazione
تفسیر
125
Non infliggere danno (non maleficenza)
آسیب نرسانید (نه بدخواهی). infliggere ایجاد کردن وارد شده است تحمیل شده است معامله تحویل دهید اهداف به بیرون خراب کردن سیلی زدن ایجاد بازدید از استنتاج
126
Prevenire il male
جلوگیری از شر
127
Rimuovere il male Promuovere il bene
شر را از بین ببرید ترویج خیر
128
Le obbligatorietà
اجباری تعهد نیاز ماهیت اجباری طبیعت الزام آور واجب بودن اجباری بودن
129
alla promozione attiva del bene
به ترویج فعال خیر
130
piuttosto che da malvagità
به جای شرارت
131
Si dovrebbe agire per eliminare i mali concreti anziché inseguire ideali futuri(Popper)
ما باید به جای تعقیب آرمان های آینده، برای از بین بردن شرارت های ملموس اقدام کنیم.
132
L'adozione di mezzi dannosi
اتخاذ ابزارهای مضر
133
non è giustificabile
قابل توجیه نیست
134
Rimozione del Male
از بین بردن شر
135
gli interventi medici terapeutici
مداخلات درمانی پزشکی
136
Benessere fisico
بهزیستی جسمی
137
Tensione verso l'armonia
تلاش برای هماهنگی Tensione ولتاژ تنش تلاش کرنش استرس قدرت فشار بخار تنگی کشش اعصاب تندی تعلیق اضطراب زور زدن سفتی تنگی
138
Salute intesa come equilibrio dinamico tra corpo, psiche e ambiente
سلامتی به عنوان یک تعادل پویا بین بدن ، روان و محیط درک می شود intendere درک کنند پیشنهاد می کند معنی دلالت کند درک شود معنی باور کنید بشنو ببینید نشان داد برداشت اشاره فکر کن تفسیر کنید درک کردن گوش کن توجه کن هدف رانندگی در در نظر داشته باشند
139
portano a incognite significative
منجر به ناشناخته های قابل توجهی شود
140
Rischi associati a terapie innovative portano a incognite significative
خطرات مرتبط با درمان های نوآورانه منجر به ناشناخته های قابل توجهی می شود
141
i benefici previsti
مزایای مورد انتظار
142
devono essere effettivamente necessari
در واقع باید ضروری باشد
143
Principio di Precauzione
اصل احتیاطی
144
Necessità di gestire situazioni di rischio
نیاز به مدیریت موقعیت های خطر
145
Criteri di protezione e cautela
سیاست های حفاظتی و احتیاط Criteri معیارها
146
non arrecare danno ad altri
به دیگران آسیب نرسانید arrecare رساندن ایجاد کردن سبب شدن
147
Diritto all'obiezione di coscienza
حق اعتراض وجدانی obiezione اعتراض ادعا شی استدلال تهوع منکر استثنا رد بی حوصلگی اما رد مخالفت می کند
148
per operatori sanitari e pazienti
برای متخصصان مراقبت های بهداشتی و بیماران
149
impegno nell'interesse altrui
تعهد به منافع دیگران interesse altrui علاقه دیگران منافع دیگران
150
doveri particolari legati a ruoli specifici
وظایف ویژه مربوط به نقش های خاص
151
doveri particolari
وظایف ویژه
152
imponendo le proprie decisioni
تحمیل تصمیمات خود imporre تحمیل شده است نیاز دارند اجرا کنند زور مجموعه دیکته کردن مالیات محل قرار دادن تجویز کند قرار دادن موظف کردن مشت ادعا کردن مجبور کردن ارسال کنید دراز کشیدن فشار دهید فرمان سفارش دهید
153
ignora la volontà del paziente
اراده بیمار را نادیده می گیرد
154
Eccesso di autonomia
استقلال بیش از حد Eccesso بیش از حد مازاد خیلی زیاد پرخوری موج سواری سرریز بیش از حد بارگذاری شده است پرخوری بیش از حد اضافی برآمدگی افراطی فراوانی بیش از حد تامین بیش از حد بیش از حد زیاده روی انبوه زیاده روی ریختن بیش از حد eccedere تجاوز کند مصرف بیش از حد فراتر بروید خیلی دور برو فراتر رفتن بازی بیش از حد فراتر رفتن بیش از حد بیش از حد پرش پیشروی زیاده روی در کارها خروجی زیاده روی کنید بیشتر از وزن
155
l’efficacia del trattamento
اثربخشی درمان
156
Proposta per la soluzione
پیشنهاد راه حل
157
una "alleanza terapeutica" con benefici reciproci
یک "اتحاد درمانی" با منافع متقابل
158
Principio di Giustizia in Sanità
اصل عدالت در مراقبت های بهداشتی
159
equa distribuzione di benefici
توزیع عادلانه مزایا
160
prevenire discriminazioni nelle politiche sanitarie
جلوگیری از تبعیض در سیاست های بهداشتی
161
Promozione della Salute
ارتقای سلامت Promozione ارتقاء تبلیغاتی پرورش دادن پیشرفت پشتیبانی کنید تبلیغات تشویق تبلیغاتی وکالت بیشتر کردن پیشنهاد ویژه پیشبرد وصل کردن ترجیح ارتفاع عبور کند حمایت مالی فشار دهی
162
Accesso Economico alle Cure
دسترسی مقرون به صرفه به مراقبت
163
Bene Comune Sanitario
خیر عمومی مراقبت های بهداشتی
164
Sostenibilità delle Risorse
پایداری منابع
165
Scelte e Priorità
انتخاب ها و اولویت ها
166
Principio di Solidarietà
اصل همبستگی
167
senza privilegiare alcuni cittadini
بدون طرفداری از شهروندان خاص privilegiare به نفع امتیاز اولویت بندی کنید ترجیح می دهند ترویج کنند اولویت دادن به اولویت دادن ویژگی ها
168
Equità nell'accesso a cure
برابری در دسترسی به مراقبت
169
basata sulle necessità individuali
بر اساس نیازهای فردی
170
non abbienti
فقیر abbiente ثروتمند پول دار مرفه ثروتمندتر دارایی رفاه حال خوش گذران
171
con oneri maggiori per chi ha più risorse
با بار بیشتری برای کسانی که منابع بیشتری دارند oneri maggiori هزینه های بالاتر onere شارژ پایان بر عهده مسئولیت تعهد هزینه وظیفه حجم کار بار مالیات تحمل وزن تحمیل تعهد سنگینی
172
Allocazione di risorse
تخصیص منابع
173
prevenzione
پیشگیری
174
Necessità di razionalizzare la spesa sanitaria
نیاز به منطقی کردن هزینه های سلامت
175
Impiego di criteri etici
استفاده از معیارهای اخلاقی impiegare استفاده کنید استخدام کردن گرفتن مورد استفاده قرار گیرد خرج کردن استقرار استخدام کنید استخدام شود خم شدن درگیر شدن اعمال اختصاص داده شده است متعهد شدن سرمایه گذاری کنید خرج کردن به بار آوردن ورزش کردن را اشغال کند
176
Necessità di un dibattito pubblico
نیاز به بحث عمومی
177
decisioni condivise
تصمیمات مشترک
178
l'utilizzo di trattamenti sanitari obbligatori
استفاده از درمان های اجباری بهداشتی
179
Comportamenti solidali
رفتار همبستگی
180
esigere risorse oltre le capacità della società
مطالبه منابعی فراتر از ظرفیت جامعه تقاضای منابعی فراتر از ظرفیت جامعه esigere تقاضا نیاز دارند ادعا درخواست کنید تماس بگیرید دقیق اصرار کنید نیاز بپرسید انتظار می رود تحمیل شده است اجرا کنند جمع آوری کنید مجبور کردن مقرر شده است گریه کن هیپ
181
Necessità di buon senso
نیاز به عقل سلیم
182
per affrontare tali tensioni
برای رسیدگی به این تنش ها روبرو شدن Tensione ولتاژ تنش تلاش کرنش استرس قدرت فشار بخار تنگی کشش اعصاب تندی تعلیق اضطراب زور زدن سفتی تنگی
183
la necessità di un equilibrio tra le diverse responsabilità e diritti
نیاز به تعادل بین مسئولیت ها و حقوق مختلف
184
Interruzione di una gravidanza prima
ختم زودتر از بارداری Interruzione وقفه شکستن اختلال قطع شدن قطع کردن شکست فسخ متوقف کردن توقف شکستن برش دادن خرابی تعلیق ناپیوستگی شکاف سقط
185
una gravidanza
بارداری فرزندآوری حاملگی زایمان ضربه زدن
186
il feto raggiunga la viabilità
جنین به شبکه جاده ای می رسد viabilità (توانایی زندگی در خارج از رحم) زیست پذیری ترافیک جاده ها زنده بودن شبکه های جاده ای عملی بودن شرایط جاده سیستم جاده ای
187
è chiamata parto prematuro
به آن زایمان زودرس می گویند
188
Espulsione di un feto vivo
اخراج جنین زنده Espulsione اخراج بیرون ریختن تبعید اخراج کردن حذف اجکتور ارسال کردن محرومیت ناک اوت اخراج دفع تبعید اکستروژن هل دادن ضربه زدن کارت قرمز پاکسازی برکنار کردن بیرون راندن
189
Fautori della legalizzazione
طرفداران قانونی شدن fautore مدافع پیشنهاد دهنده حامیان قهرمان مروج نگهدارنده حرکت دهنده توان قهرمان داستان پرچمدار
190
interruzione volontaria della gravidanza (IVG)
ختم داوطلبانه بارداری (سقط جنین)
191
evitare le connotazioni negative del termine "aborto".
از مفاهیم منفی اصطلاح "سقط جنین" خودداری کنید.
192
Spontaneo
خود به خودی
193
Procura/provocato
فراهم شده/ تحریک شده procurare فراهم کند دریافت کنید وکالتنامه بدست آوردن آوردن دادن علل منبع سعی کنید صندوق وارد شده است کسب کنید تلاش شلوغی نفوذ کردن
194
Uccisione deliberata
قتل عمد تصمیم گرفته شده deliberare عمدی تصمیم می گیرد حکومت کند حل و فصل رای دادن تصمیم بگیر اهدا کردن رایزنی ها تصمیم گیری کنند
195
Eugenetico
اصلاح نژادی
196
Indicazione sociale
نشانه های اجتماعی
197
Selettivo
انتخابی
198
anomalie genetiche
ناهنجاری های ژنتیکی
199
gravidanze multiple
حاملگی چندگانه (چند قلویی)
200
attrezzi casalinghi
ابزار خانگی
201
mammane
mammana ماما بدجنس فرشته ساز کات همسر
202
Uso di pillole
استفاده از قرص
203
contragestivi/intercettivi
ضد احتقان/رهگیری contragestivi که از لقاح تخمک و لقاح جلوگیری می کند. intercettivi جلوگیری از ادامه حرکت افراد یا اشیاء به سمت مکانی که به سمت آن می روند
204
Pillola Anticoncezionale
قرص ضد بارداری
205
interrompere la gravidanza
خاتمه بارداری
206
Dispositivi meccanici
دستگاه های مکانیکی
207
la spirale intrauterina (IUD).
مارپیچ داخل رحمی spirale مارپیچ سیم پیچ چرخه مارپیچی چشمه مو آی یو دی چرخیدن گرداب مارپیچی مارپیچ چرخش دم تشدید چرخش اسکرول کنید حلقه ها پیچ و تاب پیچ چوب پنبه I.U.D. intrauterina داخل رحمی
208
Composizione e azione
ترکیب و عمل
209
mifepristone
میفپریستون یک هورمون استروئیدی ضد پروژسترون است که از نورتیندرون مشتق شده است. مستقیماً روی گیرنده های پروژسترون عمل می کند و از عملکرد آنها به ویژه روی رحم جلوگیری می کند.
210
misoprostolo
میزوپروستول یک دارو، آنالوگ مصنوعی پروستاگلاندین E1 (PGE1) است که برای پیشگیری از زخم معده ناشی از داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی (NSAIDs)، برای درمان سقط جنین، القای زایمان و به عنوان یک داروی سقط‌کننده استفاده می‌شود.
211
emorragie potenzialmente fatali
خونریزی بالقوه کشنده emorragia خونریزی خونریزی دهنده از دست دادن خون fatale کشنده سرنوشت ساز فانی فاجعه بار سرنوشت اجتناب ناپذیر مقدر شده است مرگبار مقاومت ناپذیر محکوم به فنا غیر قابل اجتناب
212
la legalizzazione
قانونی شدن
213
Traumatizzazione
τραυματίζω «ferire» جراحت جراحتی که به سیستم اعصاب صدمه میزند
214
dolori intensi
درد شدید
215
complicazioni come emorragie e nausea
عوارضی مانند خونریزی و حالت تهوع
216
si svolge in casa
در خانه برگزار می شود
217
traumi psicologici
آسیب روانی
218
può affrontare traumi psicologici
می تواند با آسیب روانی روبرو شود
219
Diseducazione
آموزش نادرست
220
deresponsabilizzazione
مسئولیت زدایی
221
Incremento degli aborti
افزایش سقط جنین
222
riducendo la serietà della gravidanza
کاهش جدی بودن بارداری
223
sia una soluzione facile alle difficoltà
یک راه حل آسان برای مشکلات است
224
riducendo la responsabilità individuale
کاهش مسئولیت فردی
225
un metodo di pianificazione familiare
روشی برای تنظیم خانواده pianificazione برنامه ریزی
226
Aspiration (Isterosuzione
با مکش جنین را بیرون می آورند. ساکشن
227
Dilatazione
تغییر اندازه بدن اتساع اتساع (lat. dilatatio؛ همچنین آلمانی Ausdehnung) به طور کلی، اتساع به معنای تغییر در ابعاد یک جسم و به ویژه در حجم آن است که به دلیل تغییر در فواصل جداکننده مولکول های آن است.
228
Raschiamento
کورتاژ
229
Evacuazione
تخلیه
230
Ricorso a Sostanze Medicinali
استفاده از مواد دارویی ricorrere توسل استفاده کنید توسل داشته باشند تجدید نظر مورد استفاده قرار گیرد اعمال شود نوبت تکیه کنید به دنبال استخدام کردن عود کند عقب افتادن مراجعه کنید درگیر شدن استناد کردن برگرداندن رخ دهد اجرا مجدد شکست بخورد بتایک
231
Isterotomia
هیسترکتومی یک روش جراحی است که در آن رحم زن به طور کامل یا جزئی برداشته می شود.
232
Aborto a Nascita Parziale
سقط جنین جزئی
233
ritardo mestruale
تاخیر قاعدگی
234
Un tubicino di plastica risucchia il contenuto dell'utero
یک لوله پلاستیکی محتویات رحم را می مکد
235
il collo dell'utero
دهانه رحم
236
deve essere dilatato
باید گشاد شود
237
La cannula ha una punta tagliente per lacerare il feto.
کانول دارای نوک تیز برای پاره کردن جنین است.
238
La cannula
لوله کوچکی از پلاستیک، فلز، گاهی اوقات لاستیکی که به هوا یا مایع اجازه می دهد از یک روزنه عبور کند، یا یک روزنه طبیعی که پس از جراحی به دست می آید.
239
lacerare
پاره کردن اشک بازگشت نماینده پاره شده شکستن سواحل شاگرد برداشتن
240
un raschiatoio
سوهان ابزاری برای صاف کردن
241
la placenta
جفت جفت عضوی برگریز است که در دوران بارداری در رحم تشکیل می شود. هدف آن تغذیه، محافظت و حمایت از رشد جنین است.
242
Richiede strumenti a pinza
به ابزار انبردست نیاز دارد
243
Non è prevista anestesia
هیچ بیهوشی ارائه نمی شود
244
si provoca la rottura della spina dorsale e schiacciamento del cranio per estrazione
باعث پارگی ستون فقرات و خرد شدن جمجمه با کشیدن می شود la spina dorsale ستون فقرات cranio جمجمه
245
la rottura della spina dorsale
شکستن ستون فقرات
246
schiacciamento del cranio
خرد کردن جمجمه
247
per estrazione
استخراج
248
Applicabile dalla 13ª settimana in poi
از هفته سیزدهم به بعد قابل اجرا است
249
Un ago viene inserito attraverso la parete addominale della madre nel sacco amniotico del feto e vengono iniettate le sostanze prescelte.
یک سوزن از طریق دیواره شکم مادر به کیسه آمنیوتیک جنین وارد می شود و مواد انتخاب شده تزریق می شود. la parete addominale دیواره شکم il sacco amniotico del feto کیسه آمنیوتیک جنین vengono iniettate تزریق می شوند
250
poi ne provocano l’espulsione mediante parto prematuro
سپس با زایمان زودرس باعث اخراج آنها می شوند provocare علل تحریک کردن باعث می شود آوردن ایجاد کنید القاء می کند تولید می کند بخند منجر به برانگیختن شروع کنید خراب کردن برانگیختن طعنه زدن
251
parto prematuro
زایمان زودرس
252
la parete addominale
دیواره شکم addominale شکم
253
Simile a un taglio cesareo
مشابه سزارین
254
l'addome e l'utero vengono aperti
شکم و رحم باز می شود
255
asportare
حذف کنید مالیات غیر مستقیم از بین بردن بیرون آوردن برداشتن تراشه کردن تعدیل کردن حذف شود فقط پاک کن
256
essere impiegate pratiche letali
در اقدامات کشنده به کار گرفته شوید
257
brutale e simile all'infanticidio
وحشیانه و شبیه نوزادکشی
258
Complicazioni immediate
عوارض فوری
259
Problemi a lungo termine
مشکلات طولانی مدت
260
menzionati come significativi
به عنوان مهم ذکر شده است
261
possono variare in gravità e entità
می تواند از نظر شدت و بزرگی متفاوت باشد
262
Queste procedure
این رویه ها این روش ها
263
le loro implicazioni mediche ed etiche rappresentano un tema complesso e delicato
پیامدهای پزشکی و اخلاقی آنها نشان دهنده یک موضوع پیچیده و ظریف است
264
legato all'aborto procurato
مربوط به سقط جنین تهیه شده procurare فراهم کند دریافت کنید وکالتنامه بدست آوردن آوردن دادن علل منبع سعی کنید صندوق وارد شده است کسب کنید تلاش شلوغی نفوذ کردن
265
Infezioni
عفونت
266
Emorragie
خونریزی
267
Perforazioni dell’utero
سوراخ شدن رحم perforazione حفاری سوراخ شدن مته مشت زدن سوراخ کردن پیرسینگ مشت زدن خسته کننده سوراخ مته گمانه پارگی به چوب بست نیش زدن سوراخ شده
268
Incidenza variabile
بروز متغیر وقوع Incidenza بروز تاثیر اثر اقساط نفوذ شیوع وقوع تحت تاثیر قرار گرفته است نسبت درصد نسبت مورد مفاهیم
269
in base alla struttura sanitaria
بر اساس مرکز مراقبت های بهداشتی ساختار بهداشتی la struttura ساختار دارایی تسهیلات هتل قاب ها ساختمان محل اقامت چارچوب بافت ها ساخت و ساز طراحی استقرار لئوتارد مهمان خانه طرح بندی درخت معماری الگوها پارچه سازمان
270
rischio più alto in strutture meno attrezzate
ریسک بالاتر در تاسیسات کمتر مجهز attrezzate مجهز شده است attrezzare تجهیز کردن لباس ها مناسب دکل متناسب شدن ابزار ابزار بالا مجموعه دکل کردن
271
farmacologici
دارویی دارو
272
Rischi aggiuntivi
خطرات اضافی
273
Complicazioni a lungo termine
عوارض طولانی مدت
274
Sterilità
ناباروری
275
Difficoltà nelle gravidanze successive
مشکلات در بارداری های بعدی
276
aborti spontanei
سقط جنین خودبخودی
277
gravidanze ectopiche
حاملگی خارج از رحمی هر جایی غیر از رحم
278
malformazioni fetali
ناهنجاری های جنینی
279
Problemi emotivi
مشکلات عاطفی
280
depressione
افسردگی
281
sensi di colpa
احساس گناه
282
malattie psichiatriche
بیماری های روانپزشکی
283
informare adeguatamente la donna sui rischi
به اندازه کافی به زن در مورد خطرات اطلاع دهید
284
consenso informato
رضایت آگاهانه
285
cospirazione del silenzio
توطئه سکوت
286
Implicazioni economiche dell'aborto
پیامدهای اقتصادی سقط جنین
287
Alta mortalità e gravi danni
مرگ و میر بالا و آسیب های جدی
288
donne di ceti meno abbienti
زنان از طبقات پایین ceto کلاس رتبه تابستان قشر طبقه کره
289
ricorrono a pratiche pericolose
متوسل به اقدامات خطرناک
290
Condizioni squallide
شرایط کثیف بی کیفیت
291
Gravidanze giovanili
بارداری نوجوانان
292
Gravidezze derivanti da stupri
بارداری های ناشی از تجاوز جنسی stuprare تجاوز شلغم پرشور سوء استفاده نقض شده است stupri شلغم آدم ربایی تجاوز شده آدم ربایی ها تجاوزات جنسی
293
sovrappopolazione
ازدیاد جمعیت
294
fine dei tabù religiosi
پایان تابوهای مذهبی
295
Desiderio di evitare nascite di bambini con handicaps o malformazioni
تمایل به جلوگیری از تولد کودکان دارای معلولیت یا ناهنجاری
296
Trasformazione legislativa
تحول قانونگذاری
297
un delitto diletto
یک جنایت لذت بردن
298
un diritto garantito dallo Stato
حقی که توسط دولت تضمین شده است
299
attuato come servizio sociale
به عنوان یک سرویس اجتماعی اجرا می شود
300
Origini della legalizzazione
ریشه های قانونی شدن
301
hanno tassi di abortività superiori a quelli occidentali
نرخ سقط جنین بالاتری نسبت به غرب دارند
302
irrilevante
ناچیز
303
ha suscitato contrasti
تضادها را برانگیخته است
304
le leggi permissive sono arrivate più tardi
قوانین سهل گیرانه بعدا آمدند permissivo سهل گیر سست بخشنده ملایم پذیرش کننده ضعیف زیاده روی ممتنع بهانه گیری اجازه می دهد اجازه دادن بخشش زیاده روی اعطا دست بردار یک توانمند
305
sentenze della Corte Suprema
احکام دیوان عالی کشور
306
Le legislazioni variano in termini di termini
قوانین از نظر شرایط متفاوت است in termini di termini از نظر شرایط
307
Negli stati iberici (Spagna e Portogallo)
در ایالت های ایبری (اسپانیا و پرتغال) La penisola iberica شبه جزیره ایبری
308
La penisola iberica
شبه جزیره ایبری بیشتر دو کشور (اسپانیا و پرتغال)   اسپانیا   پرتغال   آندورا   فرانسه   جبل الطارق Spagna (bandiera) Portogallo (bandiera) Andorra (bandiera) Francia (bandiera) Francia Gibilterra (bandiera)
309
prevale il principio della libera decisione
اصل تصمیم گیری آزاد حاکم است
310
regola l'interruzione volontaria della gravidanza
خاتمه داوطلبانه بارداری را تنظیم می کند عادی سازی می کند regolare منظم صاف تنظیم شده است عادی مناسب تنظیم کنید تنظیم کند مجموعه حل و فصل شود کنترل کنید ثابت لحن حتی قانونی تنظیم شده است حکومت کنند استاندارد درست است تنظیم مجدد شماره گیری کنید
311
l'aborto terapeutico
سقط درمانی
312
in caso di reale pericolo
در صورت خطر واقعی
313
in determinate circostanze
تحت شرایط خاص
314
la protezione della vita umana
حفاظت از جان انسان
315
eccetto per gravi indicazioni mediche o sociali
به جز نشانه های جدی پزشکی یا اجتماعی
316
Contrari all'aborto
علیه سقط جنین مخالف
317
un grave demerito morale
یک نقص اخلاقی جدی demeritare بی ارزش بودن تقصیر
318
Pratiche Pregresse
شیوه های قبلی pregresso قبلی از قبل موجود میراث تاریخچه
319
L’aborto era praticato già dai popoli preistorici
سقط جنین قبلا توسط مردمان ماقبل تاریخ انجام می شد
320
la sua distruzione
نابودی آن
321
oltre una certa età non dovessero procreare
آنها نباید بیش از یک سن خاص تولید مثل کنند procreare تولید مثل کنند
322
si potesse procurare l'aborto prima dell'animazione
سقط جنین را می توان قبل از انیمیشن تهیه کرد
323
prima che il feto acquisisse vita e sensibilità
قبل از اینکه جنین زندگی و حساسیت پیدا کند
324
Rifiutava di somministrare farmaci per l’aborto
او از تجویز داروهای سقط جنین خودداری کرد somministrare اداره کند دادن اداره شود داده شود تحویل دهید تغذیه می کند دوز تزریق کنید جزوات خوراک قطره ای خیس کردن وزیر لایه بندی تغذیه تغذیه شود
325
contrario alla professione medica
مخالف حرفه پزشکی
326
la "vita umana" iniziasse alla nascita
"زندگی انسان" از بدو تولد آغاز شد
327
non era considerato un omicidio
این یک قتل محسوب نمی شد
328
L’embrione era visto come “parte della madre”
جنین به عنوان "بخشی از مادر" دیده می شد
329
Evoluzione Legislativa
تکامل قانونگذاری
330
le leggi divennero più severe contro l’aborto
قوانین علیه سقط جنین سختگیرانه تر شد
331
timori demografici
ترس های جمعیتی demografico جمعیتی جمعیت شناسی جمعیت شناس
332
decadimento dell’aristocrazia romana
زوال اشراف روم decadimento پوسیدگی کاهش می یابد در حال پوسیدگی انحطاط زوال لکه دار شدن تجزیه رادیواکتیو تباهی رو به کاهش است
333
prevedevano sanzioni severe
مجازات های شدید پیش بینی شده است sanzione پنالتی تحریم پایان مجازات جمله تحریم کردن تایید کپک زدن تایید تصویب جنایتکار sanzionare تحریم جریمه کردن مجازات کردن پایان رشته ها کپک زدن مجازات اعمال کند
334
e per chi somministrava pozioni abortive
و برای کسانی که معجون های سقط جنین را تجویز می کنند pozione معجون اکسیر پیش نویس داروها دم کردن سم
335
variegava da una pratica comune
متفاوت از یک عمل معمول
336
più restrittive
محدودتر
337
somministrazione di veleno
تجویز سم
338
Proibizione dell'aborto
ممنوعیت سقط جنین
339
Risarcimento richiesto al marito
غرامت مطالبه شده به شوهر Risarcimento جبران خسارت خسارت ادعا تسویه حساب استرداد بازپرداخت غرامت بیمه پرداخت کنید غرامت پرداخت بهبودی پاداش ترکیب رضایت
340
se si procura involontariamente un aborto
اگر به طور غیرارادی سقط جنین انجام دهید si procura او می گیرد فراهم میکند procurare فراهم کند دریافت کنید تهیه کنند بدست آوردن آوردن دادن علت منبع سعی کنید صندوق ایجاد کند کسب کنید تلاش باشلوغی نفوذ کردن
341
Legge del taglione applicabile se la donna subisce danni
قانون قصاص در صورتی قابل اجرا است که زن آسیب ببیند taglione تلافی قصاص subire رنج می برند متحمل شدن تحت گرفتن تجربه تحمل کن صورت دارند از عبور کنید حفظ کنند خرس ایستادن دریافت کنید موضوع به
342
omicidio se il feto è già formato
قتل در صورتی که جنین از قبل تشکیل شده باشد
343
legislativo dell'aborto come reato penale
سقط جنین به عنوان یک جرم کیفری
344
reato penale
جرم کیفری reato جنایت جرم جرم جنایی مجرم جنحه جرم جنایی شارژ عمل مجرمانه بازی ناپاک نقض انجام اشتباه لطیف غیر قانونی penale جنایتکار جزایی اصلاحی مجرمانه پنالتی هزینه لغو جنایت از دست دادن مصادره شدن جنایت جنایی بند جریمه احتمالی penare رنج می برند مبارزه درد یک زمان سخت
345
ha influito su epoche successive
تحت تأثیر دوره های بعدی قرار گرفت
346
La rilevanza storica di questo testo
ارتباط تاریخی این متن
347
La stima per la fecondità riduceva la necessità di proibizioni
احترام به باروری نیاز به ممنوعیت ها را کاهش داد La stima per la fecondità احترام به باروری La stima برآورد احترام برآورد احترام گذاشتن تخمین زدن ارزیابی قدردانی توجه ارزش ارزش گذاری تحسین رتبه بندی پیش بینی اعتبار محاسبه تقریب حساب کردن
348
Nel tardo giudaismo
در یهودیت پسین
349
era visto come un crimine
این به عنوان یک جرم تلقی می شد
350
Assenza di divieti espliciti
بدون ممنوعیت صریح
351
Non ci sono proibizioni chiare riguardo all'aborto o infanticidio.
هیچ ممنوعیت روشنی در مورد سقط جنین یا نوزادکشی وجود ندارد.
352
Riferimenti impliciti
منابع ضمنی
353
la vita fetale
زندگی جنینی
354
βρέφος
نوزاد Luca
355
le pozioni venefiche
معجون های سمی
356
Condanna per chi pratica venefici
محکومیت کسانی که سم می زنند
357
in contrasto con le pratiche del mondo greco-romano
برخلاف شیوه های دنیای یونانی-رومی
358
Sollevata da medici greci
توسط پزشکان یونانی بزرگ شده است
359
l'anima è infusa al concepimento o in un momento successivo?
آیا روح در زمان لقاح تزریق می شود یا در زمان بعدی؟
360
la facoltà di intendere
قدرت درک توانایی درک
361
viene influenzata da fattori esterni
تحت تأثیر عوامل خارجی است
362
Tempistiche di animazione
زمان بندی انیمیشن
363
avviene al 40° giorno per i maschi
در روز 40 برای مردان رخ می دهد
364
non ancora uomo in potenza
هنوز مردی در قدرت نیست
365
per sostenere la loro posizione
برای حمایت از موضع خود
366
Ricompensa per la morte dell'embrione non formato
پاداش مرگ جنین شکل نیافته جزا
367
suggerendo una differenza rispetto all'omicidio
نشان دهنده تفاوت با قتل
368
pene infernali
مجازات های جهنمی
369
Quindi ho saltato la sostituzione
بنابراین من از جایگزینی صرف نظر کردم
370
le donne che abortiscono
زنانی که سقط جنین می کنند
371
evidenziando la gravità del peccato
برجسته کردن سنگینی گناه
372
chi abortisce dovrà rendere conto a Dio
کسانی که سقط جنین می کنند باید به خدا پاسخ دهند dovrà rendere conto باید حساب کند
373
parricidio
قتل خویشاوندان Omicidio di un ascendente قتل پدر یا مادر یا پدر بزرگ و ...
374
considerandolo più grave dell'uccisione di un adulto
جدی تر از کشتن یک بزرگسال
375
Ammette l'aborto solo in caso di pericolo per la vita della madre
سقط جنین را فقط در صورت خطر برای جان مادر مجاز می داند
376
soppressione della natura umana
سرکوب طبیعت انسان
377
è considerato formato al 40° giorno di gestazione
در نظر گرفته می شود که در چهلمین روز بارداری تشکیل شده است gestazione بارداری حاملگی ساختن
378
fino a una certa parvenza umana
تا یک شباهت انسانی خاص
379
comunque un attentato alla vita
در هر صورت، تلاش برای زندگی
380
feto animato
جنین روح گرفته
381
Non approva mai l'aborto
او هرگز سقط جنین را تایید نمی کند
382
l'anima entra nel corpo fin dal concepimento
روح از زمان لقاح وارد بدن می شود
383
come rifiuto della vita per motivi economici
به عنوان رد زندگی به دلایل اقتصادی
384
considerando che l’animazione avviene fin dal concepimento
با توجه به اینکه انیمیشن از زمان لقاح اتفاق می افتد
385
eccetto Tertulliano che prevede eccezioni
به جز ترتولیان که استثنائات را پیش بینی می کند
386
i Padri occidentali
پدران غربی
387