Bioetica A2 Flashcards
(387 cards)
principi personalisti
اصول شخصیت گرایی
è considerato fine
به عنوان یک هدف در نظر گرفته می شود
offrono criteri per scelte etiche
معیارهایی را برای انتخاب های اخلاقی ارائه دهید
obblighi prima facie
تعهدات اولیه
Hanno acquisito autorevolezza normativa
آنها اقتدار نظارتی را به دست آورده اند
autorevolezza normativa
مرجع نظارتی
Compatibilità tra i principi
سازگاری بین اصول
possono essere in conflitto
ممکن است درگیری داشته باشد
si deve scegliere quello con maggiore valore gerarchico
شما باید یکی را انتخاب کنید که ارزش سلسله مراتبی بیشتری دارد
le parti di un’entità complessa
قطعات یک موجودیت پیچیده
sono subordinate all’unità.
تابع وحدت هستند.
Esposizione del principio di totalità
شرح اصل کلیت
Esposizione
قرار گرفتن در معرض بیماری
نمایشگاه
نمایش داده شود
نشان می دهد
منصفانه
ارائه
نمایشگاه
رو به رو
بیانیه
ویترین
موقعیت
توضیح
جنبه
توضیح دادن
مسابقه
L’obbligo di preservare la vita
تعهد به حفظ زندگی
L’obbligo
تعهد
نیاز
وظیفه
باید
نیاز دارند
ضروری
اجبار
الزام آور
تحمیل
مسئولیت
بدهی
موظف است
مورد نیاز است
اجباری
نیاز دارد
formano un’unità sostanziale
یک واحد قابل توجه تشکیل دهید
اساسی
Direttive pratiche
رهنمودهای عملی
estirpare o rimuovere
ریشه کن کردن یا حذف کردن
estirpare
ریشه کن شد
ریشه کن کردن
جمع کردن
از بین بردن
حذف کنید
rimuovere
حذف کنید
از بین بردن
محافظت نکردن
پاک کن
جابجا کردن
برداشتن
حذف نصب کنید
از بین بردن
جدا کردن
بیرون آوردن
پوست کندن
پاک کن
پاک کردن
اخراج کردن
استخراج کنید
برهنه کردن
اسکوپ کردن
che serve il bene dell’unità
که در خدمت خیر وحدت است
se impedisce il bene dell’organismo
اگر مانع خیر و صلاح ارگانیسم شود
Mutilazione
مثله کردن
معلول کردن
ختنه کردن
قصابی
ضرب وشتم
بریده شدن
sterilizzazione
عقیم سازی
عقیم کردن
ضد عفونی کردن
استریل کننده
اخته کردن
عقیم کردن
استریل کردن
استریل شده
se conformi a specifiche condizioni
اگر با شرایط خاصی مطابقت داشته باشند
intrinsecamente disoneste
ذاتا نادرست است
proporzionati al male da scongiurare
متناسب با شر که باید دفع شود
proporzionare
نسبت
متناسب
scongiurare
جلوگیری کند
اجتناب کنید
هشدار دادن
دور کردن
سر بردار
خاموش بماند
درخواست کنید
جنگلبان
القا کردن
قسم خوردن
التماس کردن
التماس می کنم
فرار می کند
دفاع کردن
liberarsi da una trappola
رهایی از تله