Morale Flashcards

(569 cards)

1
Q

clemenza

A

تمایل به بخشش
رقت قلب
بسیار مهربان

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

mitigare

A

آرام کردن – دلجویی – کم کردن
تخفیف دادن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

pena

A

مجازات – جزا – حکم مجازات – رنج جسمی یا اخلاقی – مجازات جهنم – اندوه – آدم بیچاره

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

castigo

A

مجازات

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

colpevole

A

گناهکار

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

spregiativo

A

تحقیر کننده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

crudeltà

A

قصاوت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

nell’imposizione

A

در تحمیل کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

nell’imposizione di pene

A

در اعمال مجازات

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

sevizia

A

شکنجه – زجر دادن – عذاب دادن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

ferocia

A

وحشی گری – درنده خویی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

compiacersi

A

خوشحال می شود -

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

tormento

A

عذاب – اذیت - رنج

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

maltrattare

A

بد رفتاری کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

Per eccesso

A

بیش از حد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

eccesso

A

اضافی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

mitezza

A

ذات ملایم

مهربانی – ملایمت – نرمی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

imprudentemente

A

بی احتیاط

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

imporre

A

تحمیل کردن – مجبور کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

modestia

A

تواضع
– شکسته نفسی – افتادگی

یعنی در حد خودش و حدی که هست رفتار کند. یعنی خودش رو بزرگ جلوه نده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
Q

comportarsi

A

رفتار كردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
22
Q

moti

A

حرکتها

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
23
Q

apparato

A

تجهیزات
- اندام ها

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
24
Q

l’intemperanza

A

بی اعتدالی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
25
abbassando
پایین آوردن
26
insensibilità
عدم حساسیت
27
un fine onesto
هدف صادقانه
28
recupero
بهبود خواهم یافت
29
l’aumento
افزایش
30
si rifuggono
فرار می کنند – اجتناب می شود
31
essenza
ذات
32
possediamo
ما مالک هستیم – ما دارا هستیم
33
altrettanti
همچنین – به تعداد – همان قدر – به همان اندازه
34
fluiscono
آنها جاری می شوند
35
attestate
گواهی
36
incessantemente
بی وقفه
37
fermezza
استحکام
38
distinzione
فرق - تمیز - تشخیص
39
viene affermato
بیان شده است
40
immediato
آنی
41
assenso
رضایت
42
cooperano
همکاری می کنند
43
il dubbio volontario
شک ارادی
44
il dubbio involontario
شک غیر ارادی
45
l’eresia
بدعت – مزخرف – ایده جدید بر خلاف دیدگاه عمومی و عقیده اکثریت
46
apostasia
انکار و رها کردن - ارتداد
46
scisma
شقاق – جدایی
47
bestemmia
کفر – توهین به مقدسات - ناسزا
48
l’ottusità
کسالت کندی
49
trascura
بی توجهی – سهل انگاری – شلخته
50
ritenere
در نظر گرفتن
51
l’esitazione
تردید
52
obiezioni
اعتراض – ایراد – سرزنش -
53
curanza
اهميت دادن
54
l’ostinata negazione
انکار سرسختانه
55
ostinata
یک دنده – سمج- خود رای – سرسختانه
56
a lui soggetta.
تابع او
57
appoggiandoci
با تکیه بر – حمایت کردن -اتکا - پشتیبانی
58
ispirano
الهام میگیرند
59
assume le attese
انتظارات را در نظر می گیرد
60
assume
فرض می کند – در نظر می گیرد
61
salvaguarda
حفاظت – حراست
62
scoraggiamento
دلسردی
63
dilata
متورم – منبسط شدن – گشاد شدن
64
slancio
جهش – جهش ناگهانی
65
dall’egoismo
از خودخواهی – خود پرستی
66
disperazione
ناامیدی – یاس - درماندگی
67
proviene
ناشی می شود
68
l’acidia
ترش رو
69
pigrizia spirituale
تنبلی روحانی
70
lussuria
شهوت - هوس
71
presunzione
جسارت – اعتماد به نفس اغراق آمیز به خود – تصور تخیلی از خود – حدس – فرض
72
vanagloria
به رخ کشیدن – غرور تمایل بیش از حد و بیهوده برای ستایش و تحسین مداوم که منجر به لاف زدن از شایستگی ها و توانایی ها می شود
73
superbia
غرور – تکبر نظر بیش از حد از خود و توانایی های خود را با نگرش برتری متکبرانه و امنیت اشکار ⬨ در دین کاتولیک، یکی از هفت گناه مرگبار.
74
punizione
مجازات - عذاب
75
all’indigente
فقیر - نیازمند
76
compassione
رحم - شفقت
77
ammonizione
اخطار - اندرز
78
sforziamo
تلاش می کنیم
79
privatamente
به صورت خصوصی
80
l’odio
نفرت
81
l’accidia (o pigrizia spirituale)
تنبلی (یا تنبلی معنوی)،
82
l’invidia
حسادت - حسد
83
diffamazione
افترا
84
disappunto
ناامیدی
85
la contesa
بحث و جدل – مشاجره - درگیری
86
la rissa
جنگ
87
la sedizione
فتنه - شورش
88
lo scandalo
رسوایی
89
parallele
موازی
90
l’oggetto
هدف
91
obiettivo
مقصود هدف
92
proporzionate
متناسب
93
proporzionate
متناسب
94
disposti
مایل بودن
95
l’autoconservazione
حفظ خود
96
alimenti
غذایی
97
nuocere
صدمه
98
impedire
مانع
99
operazioni
عملیات
100
si eleva
بالا می رود
101
l’astinenza
پرهیز
102
consimili
مشابه
103
differisce
متفاوت است
104
temperanza
محبت اعتدال
105
è evidente
واضح است
106
congiuntamente
به طور مشترک
107
la capacità intrinseca
توانایی ذاتی
108
intrinseca
ذاتی
109
omonime
همنام ها
110
omonime acquisite.
نام های اکتسابی
111
si radicano
ریشه می گیرند
112
più intensi
شدیدتر
113
progressivamente
به تدریج
114
mozione
حرکت - جنبش
115
benefici gratuiti
مزایای رایگان
116
Predispongono
آنها آماده میشوند
117
lui si poserà
او ژست خواهد گرفت او فرم خواهد گرفت
118
comunicati
ارتباط دارند
119
sintetizza
ترکیب کردن- خلاصه کردن
120
affermazioni
ادعا - بیانیه
121
sorretta
پشتیبانی – حمایت – دلداری - دلجویی
122
permanenti
دائمی
123
conferiscono
آنها ارائه می دهند
124
conferire
اعطا کردن – مشارکت کردن – درد و دل کردن
125
attribuire
نسبت دادن – منصوب کردن
126
assegnare
گماشتن – محول کردن – اختصاص دادن
127
ultraumano
فوق بشری
128
enigma
معما
129
Apprendere
فرا گرفتن
130
svelatamente
رونمایی کرد
131
svelare
پرده برداری اشکار کنید: به وضوح نشان دهید: کشف کنید
132
pregustazione
پیش مزه کردن بیعانه
133
menziona
ذکر کردن – نام بردن – متذکر شدن – اشاره کردن
134
spunterà
ظاهر خواهد شد
135
spuntare
آراستن – جوانه زدن – روییدن – سبز شدن
136
Opportunamente
بطور مناسب یا شایسته به راحتی – به مناسبت – به درستی
137
ambedue
هر دو
138
reverenziale
قابل احترام
139
intuizione
شهود – بصیرت - بینش
140
conviene
راحت است - بهتره
141
provenienti
از جانب ... میاد – ناشی شدن
142
maligno
خبیث – بدکار - شرور
143
Suo compito principale
وظیفه اصلی آن.... است
144
in ordine a Dio.
در رابطه با خدا به منظور خدا
145
eccitare
هیجان زده کردن – برانگیختن احساسات
146
affetto filiale
محبت فرزندی
147
favorisce
لطف می کند – علاقه مند بودن کمک کردن – مساعدت کردن – عنایت کردن
148
riverenza
احترام
149
sottomettersi totalmente
تسليم كامل
150
fedeltà
وفاداری
151
bontà
نیکی
152
benevolenza
خیر خواهی
153
dominio di sé
خویشتنداری – سلطه بر خود
154
devozione
تعلق خاطر
155
intendere
منظور داشتن
156
l’ornamento
زینت
157
Al di là della metafora
فراتر از استعاره
158
inattive
غیر فعال
159
conferite
اعطا شده
160
germi destinati
بذرهای مورد نظر
161
sbocciare
شکوفه - گل
162
opere degne
کارهای شایسته
163
culminante
اوج می گیرد
164
immuni
مصون
165
efficaci
موثر
166
preludio
مقدمه – پیش درآمد
167
il più sublime effetto
عالی ترین اثر
168
pegno della felicità eterna
وعده سعادت ابدی
169
definisce
تعریف می کند – معنی می کند
170
rilevare
تشخیص
171
avvertenza
هشدار
172
restringe
باریک می کند
173
l’entità
اهمیت – ارزش – مقدار – حد – موجودیت - وسعت
174
omissione
حذف - قصور - غفلت
175
Abitualmente
معمولا
176
trasgredire
تجاوز کردن
177
la disordinata brama
ولع آشفته
178
la disordinata brama dei beni altrui
شهوت بی حد و حصر به دارایی های دیگران
179
disprezzare
خوار شمردن
179
180
un’offesa a Dio
توهین به خدا
181
attualmente
در حال حاضر
182
ribellione
شورش
183
nuocere
صدمه
184
danneggia
آسیب می رساند
185
l’uomo gli reca offesa
مرد به او توهین می کند
186
reca
حمل می کند
187
preferendo
ترجیح دادن
188
non implica
دلالت نمی کند
189
un danno
یک آسیب
190
autodistruzione
خود تخریبی
191
in quanto raggio
به عنوان یک پرتو
192
attingendola da Dio
گرفتن آن از خدا
193
attingere
جمع آوری - کشیدن - بدست آوردن
194
gravità
جاذبه – گرانش
195
contrappone
تضادها – بر خلاف
196
analogico
قیاسی مبتنی بر قیاس است یا بر اساس قیاس حاصل می‌شود
197
privazione
محرومیت
198
bene debito
بدهی خوب
199
debito
وظیفه، تعهد اخلاقی بدهی
200
la carenza
کمبود
201
ostacolo frapposto
مانع بر سر راه
202
frapposto
در میان گذاشتن – در میان قرار دادن
203
rimedio
درمان
204
si oppone
مخالفت می کند
205
preternaturali
فراطبیعی
206
l’immortalità
جاودانگی
207
soggezione
هیبت
208
immediata
فوری
209
soggezione
هیبت
210
figlio prodigo
پسر ولگرد ولخرج
211
prodigo
ولخرج – اسرافکار – لارج – بذل و بخشش بی حد و حصر و بی حساب کتاب
212
contrarre
قرار داد بستن
213
ci hanno trasmesso
ما را فرستادند – به ما انتقال پیدا کردند
214
ribadito
تکرار کرد با قاطعیت تایید کرد
215
ribadito solennemente
بطور رسمی مجدداً تأیید شد
216
avarizia
خسیس – حرص و طمع – زیاده خواهی
217
invidia
حسادت
218
iracondia
خلق و خوی خشن خشمگین
219
mansuetudine
نرمی حِلم
220
le passioni concupiscibili
امیال شهوانی
221
incontinenza
بی اختیاری
222
Risiede nella volontà
در اراده مستقر است
223
si lasci
ترک کردن – رها کردن
224
dall’impeto
توسط انگیزه – جذبه
225
assoggetta la volontà
اراده را مطیع کردن
226
assoggetta
فاعل، موضوع
227
continenza
در لاتین - خودداری توانایی متعادل کردن لذت ها خواسته ها و حس ها پرهیزگاری- خودداری
228
corrispondenti
تطابق
229
ratificata
تصویب - انعقاد
230
sfrenato
هرزه – بی بند و بار – آشفته – سرکش – متلاطم – مهار نکردنی – بی عقل
231
austerità
ریاضت شبیه جیره بندی – سخت گرفتن و کنترل شده بودن
232
vigilanza
کنترل – هوشیارانه زیر نظر داشتن - نظارت هوشیارانه
233
delicato
ظریف
234
castità
عفت - نجابت
235
l’ubriachezza
حالت مستی
236
delle bevande inebrianti
نوشیدنی های نشاط آور
237
inebrianti
مست کننده هیجان انگیز نشاط آور برق انداختن تحریک کننده جالب هست
238
in senso stretto
به طور دقیق
239
gola
شکم پرستی حلقوم - حلق - گلو
240
castità
عفت – عصمت – نجابت- پاک و سالم
241
sobria
هوشیار – حواس جمع
242
Sobrietà
قنائت – متانت هوشیاری
243
l’astinenza
پرهیز- ترک کردن
244
osceno
ناپسند قبیح – رکیک - مبتذل
245
turpe
پلیدی – پستی – بی حیایی- ننگین شرم آور – زشتی شخصیت
246
spiritualmente decoroso
از نظر معنوی شایسته
247
decoro
ادب – شان – وقار - آراستگی
248
l’amore al decoro
عشق به وقار حب نجابت
249
l’onestà
صداقت
250
certi peccati
گناهان خاص
251
una mutazione corporea
یک جهش بدنی
252
comporta
منجر می شود
253
lodevole
قابل ستایش
254
astratto
برعکس تحقق – میوه دلیلها – نتیجه عقل
255
Concreto
تحقق که بشه دید و لمس کرد
256
pudore
حیا – خجالت – شرم – شکسته نفسی – عفت - نجابت
257
inclinazione
تمایل
258
contenendoli
حاوی آنها
259
concupiscibile
شهوتناک - مستانه
260
l’appetito
در فلسفه چیزی که آرزو یا تمایل داری اشتهاء
261
tatto
لامسه - لمس
262
discrezione
احتیاط – صلاحدید – ملاحظه -
263
assecondando
افراط کردن راضی کردن، ارضا کردن، ارضای یک میل مساعدت کردن: در یک ابتکار افراط کردن ⬨ راضی کننده، برآورده کننده: کوشیده ام به هر آرزویش تن بدهم.
264
equilibrio
تعادل
265
piaceri
لذتها
266
l’attrattiva
جذابیت
267
modera
در حد متوسط – تعدیل می کند
268
moderazione
استفاده از میزان مناسب
269
non si cura
اهمیتی نمی دهد
270
disprezza
تحقیر کردن- اهانت – خوار کردن
271
temerarietà
بی پروایی
272
l’audacia
شجاعت - جسارت
273
sopportano
تحمل کردن
274
codardia
بزدلی- ترسویی
275
impediscono
جلوگیری می کند
276
fermamente
محکم – بطور استوار
277
irrobustire
سفت شدن – تشدید کردن – تقویت کردن
278
costanza
ثبات
279
perseveranza
استقامت
280
ci anima a
ما را تشویق می کند به
281
longanimità
شکیبایی – صبر - مدارا
282
calamità
بلا – حوادث – بدبختی - فاجعه آهن ربا
283
impressiona
تحت تاثیر قرار می دهد
284
si commuove
منتقل می شود متاثر شدن
285
insensibilità
عدم حساسیت
286
scoraggiamento
افسردگی – دلمردگی – سرافکندگی – دلسردی – نا امیدی
287
abbattere
خراب کردن – افسرده کردن – انداختن- تخریب کردن
288
innumerevoli
بی شمار
289
abbattimento
افسردگی – تخریب – حزن – دلمردگی
290
sopportare
اسقامت کردن – تحمل کردن – تاب آوردن
291
ificenza
زیبایی – اثر بخشی
292
opposto
مخالف
293
all’estremo
به افراط
294
sperpero
حدر دادن – اسراف کردن
295
grettezza
زیاده خواهی – حرص – تنگ نظری – پستی
296
la meschineria
پستی - کوچکی
297
monumenti
بناهای تاریخی
298
fattibili
قابل اجرا
299
indietreggiare
عقب نشینی کردن – صرفنظر کردن – ول کردن – منزوی کردن- واگذار کردن
300
intraprendere
بعهده گرفتن
301
la magnanimità
بزرگواری سخاوت صبر
302
La magnificenza
باشکوه حالت بسیار خوب، زیبا یا شایسته تحسین شدن: ابهت – بخشش – بزرگواری – بخشش – بخشندگی عظمت زیبایی اندازه هیبت
303
sfiducia
بی اعتمادی
304
malintesa
سوء‌تفاهم – تصور غلط
305
fruttificare
به بار نشستن - ثمر دادن- به ثمر رسیدن
306
pusill
چروک
307
pusillanimità
بزدلی – ترسویی
308
rinomanza
آوازه – شهرت - معروفیت
309
vanagloria
پوچی – لاف – غرور
310
procura
نمایندگی وکالت
311
procurare
ایجاد کردن – سبب شدن – تهیه کردن
312
l’ambizione
جاه طلبی
313
intraprendere
بعهده گرفتن
314
difetto
نقص – عیب – قصور – کاستی
315
mediocrità
متوسط بودن
316
incompatibile
ناسازگار
317
tendenza
روند – گرایش- میل
318
implica
شامل می شود
319
la presunzione
جسارت – چیرگی – فرض – پیش فرض
320
arduo
سخت
321
desistere
دست کشیدن
322
l’appetito irascibile e la volontà
اشتهای تندخو و اراده
323
una giusta causa
یک علت عادلانه
324
affrontare la prova
با آزمون روبرو شدن
325
fortezza
بردباری – استحکامات - صلابت
326
equità
انصاف – عدل – بی طرفی- تساوی حقوق
327
la pietà
پارسایی- تقوی رحم – دلسوزی – زحمت –
328
l’affabilità
مهربانی
329
castigo
جزا – سزا – مجازات – تنبیه
330
inflitto
وارد شده است – تحمیل شده است
331
riverenza
احترام
332
gratitudine
حق شناسی سپاسگزاری
333
dulia
(dal greco δουλεία /duːˈleia/, lett. «servitù»; in latino servitus) خادمه – کنیز یک اصطلاح الهیاتی است که در محافل مسیحی، به ویژه در کلیسای کاتولیک و ارتدوکس، برای نشان دادن افتخار داده شده به یک قدیس و اغلب به مریم
334
oltraggio
خشم
335
compiacere
جلب رضایت کردن
336
raccomandazioni
توصیه ها
337
l’usura
رباخواری
338
la frode commerciale e l’usura.
کلاهبرداری تجاری و ربا.
339
calunnia
افترا تهمت – توهین – ناسزاگویی افترا به معنای توهین به آبروی دیگران از طریق صحبت با افراد دیگر است.
340
la rapina
دستبرد – راهزنی- ربودن
341
il furto
دزدی
342
imprigionamento
حبس – زندان
343
restituire
برگشت پس دادن
344
trasgressione
تخلف
345
legittimi interessi privatamente convenuti
منافع مشروع مورد توافق خصوصی
346
i giusti redditi
درآمدهای مناسب
347
restituirne
برخی را برگرداند
348
in prestito
قرض گرفته شده است وام گرفته
349
La giustizia commutativa
عدالت جایگزین
350
La giustizia legale
عدالت حقوقی
351
distributiva
توزیعی
352
commutativa
جابجایی معاوضه
353
suddivisa
تقسیم شده است
354
legale
مجاز حقوقی
355
quali rimarrebbe imperfetta
که ناقص می ماند
356
mutua
متقابل
357
la mutua gratitudine
قدردانی متقابل
358
veracità
صداقت
359
prescrive
تجویز می کند
360
la frode e l’inganno
تقلب و فریب
361
proibisce
منع می کند
362
vicendevolmente
یکدیگر
363
cioè di santità
یعنی از تقدس
364
condotta
رفتار – کردار - اخلاق
365
promuove
ترویج می کند
366
stabilire
بنیانگذاری
367
ferma volontà
اراده محکم
368
costante
ثابت
369
la mancanza di sollecitudine
عدم نگرانی – عدم توجه
370
si astiene
خودداری می کند پرهیز می کند
371
efficacemente
به طور موثر
372
sollecitare
بيدرنگ · نصحیت کردن تاثیر کردن
373
sollecito
یادآور نگران –
374
sollecitudine
توجه دلخواهی- نزاکت
375
suppone
فرض می کند – تصور می کند
376
negligenza
غفلت سهل انگاری
377
difetti
عیوب
378
ottenebra
تاریک می شود
379
i buoni propositi
نیت خوب
380
380
futili
بیهوده – بی فایده
381
l’incostanza
عدم ثبات
382
badante
مراقب بهداشتی پرستار بچه
383
badare
توجه داشتن به- مواظبت کردن
384
si trascura
شما غفلت می کنید
385
disprezza
تحقیر می کند
386
la sconsideratezza
بی پروایی
387
capriccio
وهم – خیال
388
stimolo
محرک
389
precipitoso
عجول – تند - شتابزده
390
irriflessivo
بی فکر – بدون تعمق
391
precipitazione
بارندگی – زوال - سقوط
392
l’imprudenza
بی تدبیری
393
buon senso pratico
حس مشترک یا عقل سلیم
394
perspicace
دوراندیش – زیرک – با بصیرت
395
il fine da conseguire
پایانی یا هدفی که باید حاصل شود
396
conseguire
رسیدن
397
più adatti
مناسب تر
398
atti preparatori
اقدامات مقدماتی
399
esercizio --- esercito
تمرین --- ارتش
400
il bene comune
مصلحت عمومی
401
compagnie
شرکت – بنگاه – همراهی – تجمعات گروهان ها- مصاحبت
402
compromettere
مصالحه کردن- به خطر انداختن- سازش کردن- توافق
403
ostacolo
مانع
404
impedimenti estrinseci
موانع بیرونی
405
precauzione ---- guardarsi, essere cauto
احتیاط – اندیشه قبلی- دور اندیشی --- محتاط بودن- مراقب بودن
406
cautela
احتیاط – دور اندیشی – حفاظت- محتاط
407
conveniente
ارزان- راحت – مناسب- به صرفه – مفید – سودبخش – راه دست
408
circospezione
احتیاط – اندیشه قبلی- دور اندیشی
409
prevedere
پیش بینی
410
procul
لاتین – در یک فاصله
411
provvidenza
مشیت – احسان – استدعا - عطیه
412
docilità
مطیع بودن متانت انعطاف – شک پذیری
413
ragione
عقل – خرد – منطق- فهم – سبب
414
prontezza
آمادگی
415
solerzia
سخت کوشی
416
sagacità
خردمندی فرزانگی – دانایی – مکر- هوشمندی
417
sconveniente
نامناسب
418
conveniente
ارزان - مناسب
419
contribuiscono
آنها کمک می کنند
420
integrano
یکپارچه می کنند
421
annesse
ضمیمه شده است الحاقی
422
insuccessi
شکست ها
423
perfetto esercizio
اجرای کامل
424
conviene ---- convenire
بهتره راحت است --- انجمن کردن · سوار کردن · هم رای بودن مناسب بودن - شایسته
425
conviene fare
بهتر است انجام شود
426
omettere
حذف کردن
427
eminentemente
به طور برجسته
428
trascurando
بی توجهی کردن غفلت کردن
429
un’illusione
یک توهم
430
tener presenti
یادت باشه در نظر گرفته شود
431
relazione intima
رابطه صمیمی
432
dirige
هدایت می کند
433
cocchiere
راننده – شوفر – شبان - هدایت گر - کاوشگر
434
cocchiere delle virtù
مربی فضایل
435
dissimulazione
تقلب
436
doppiezza
دوگانگی
437
non si confonde
گیج نمی شود
438
sulla scia di Aristotele
در پی ارسطو
439
adeguati
کافی است
440
irascibile [fortezza]
تندی خوی {استقامت}
441
concupiscibile [temperanza]
شهوت- مستحب- مستانه- شهوانی{اعتدال}
442
emettere
بیرون دادن – صادر کردن - ادا کردن
443
cardini
لولا ها
444
ottenute
به دست آمده
445
apprese
آموخته
446
collocazione
تعیین سطح-تثبیت موقعیت – تعیین محل
447
Qui si innesca
بر انگیختن – تحریک کردن – جرقه زدن – چاشنی - فیوز
448
impresa
اقدام – تاسیس – تجارت – شرکت – جد و جهد- کوشیدن
449
irascibile
زود خشم – عصبانی - عصبی
450
inclinazioni
تمایلات - گرایش
451
arduo
دشوار - سخت
452
Nella sfera --- Nella sfera sensitiva
در حوزه – در حیطه – (کره - گوی) --- در حوزه حسی
453
trascende
فراتر می رود- برتری – متجاوز بودن
454
Di per sé
به خودی خود
455
proporzionato
متناسب
456
affine ---- cui tratta è affine
خویشاوندی - مرتبط ---- که به آن می پردازد مرتبط است
457
il giusto mezzo
ابزار صحیح
458
prudenza
تدبیر احتیاط – اندیشه قبلی – دور اندیشی
459
falegname
نجار- درودگری
460
muratore
بنا – آجرچین
461
si accinge
آماده می کند – روشن می کند قرار است...
462
connaturale
طبیعی – مادرزادی- بومی- غیر اکتسابی - فطری
463
coordinate
مختصات
464
identico
همسان
465
i concetti
مفاهیم
466
speculativo
نظری
467
competenti
صالح
468
conferiscono
آنها ارائه می دهند
469
le atte
عمل ها
470
nell’inclinare
در گرایش
471
rettamente
به درستی
472
PREMERE
فشار آوردن
473
sottolinea
نشان میدهد - تأکید دارد
474
attenuazione della libertà
تضعیف آزادی
475
assuefazione
خلق و خوی - روش
476
disposto
مایل - حالت
477
procurano
آنها تهیه می کنند
478
regolano
تنظیم می کنند
479
consente
اجازه می دهد
480
disposizione
اختیار- أراده – نظم – موقعیت محلی خلق و خوی
481
certezza
در جهل
482
un’imposta
یک مالیات
483
erroneamente
به اشتباه
484
diversamente
در غیر این صورت
485
ubriacarsi
مست شدن
486
rendersi conto
پی بردن به حساب شماردن
487
impegnare --- impiegare --- si impegna --- ha impiegato
به کار گرفتن – رهن کردن – مشغول کردن ---- استفاده کنید- مشغول کردن بهره برداری --- متعهد می شود – تعهد – رهن - پیمان --- او استخدام کرد- به کار گرفت
488
superficialità
سطحی نگری
489
ha trascurato
او غفلت کرد
490
errore per negligenza
خطای سهل انگاری
491
bensì
ولی
492
adesione
عضویت- پایبندی
493
danneggiare
خسارت
494
errata
اشتباه
495
proibizione
ممنوعیت
496
obiettivamente
به طور عینی- مشخصا
497
esentarci
ما را معاف کند – رها کردن – بی خیال شدن
498
ricusando
امتناع می کند
499
esigenze
خواسته ها نیازها
500
disonesta
بی صداقتی
501
sentendosi
احساس
502
coerentemente
همواره مداوم
503
adeguare
تنظیم کنید
504
sinceramente
خالصانه
505
retta o deviata
درستکار یا منحرف
506
attuazione
پیاده سازی
507
disapprovando
عدم تایید
508
si arricchisce
ثروتمند می شود – غنی می شود
509
permanente
دائمی
510
discernere
تشخیص دادن
511
è conforme
مطابق است
512
criteri soggettivi
معیارهای ذهنی
513
equivale
برابر است
514
cittadino
شهروند
515
Tramite
توسط – بوسیله - بواسطه
516
il sacrario
زیارتگاه – پناهگاه
517
nella Costituzione
در قانون اساسی
518
dignità
کرامت
519
obiettori
مخالفان
520
invalicabile
صعب العبور – غیر قابل عبور
521
indicazioni
علامت – نشانی – راهبرد- توضیحات
522
trascura le indicazioni
دستورالعمل ها را نادیده گرفتن
523
colpevolezza
قصیر – جرم - گناه
524
obbedita
اطاعت کرد
525
diventa imperativa
ضروری می شود
526
stimolare
تحریک کردن - برانگیختن
527
in gioco ---- i valori in gioco
در خطر --- ارزش های مورد بحث
528
il bene oggettivo --- oggettivo
خیر عینی --- هدف – واقعگرایانه - عینی
529
esposti
در معرض
530
indispensabile
ضروری است
531
vero bene voluto
حسن نیت واقعی
532
deve essere educata
باید تربیت شود
533
un figlio indesiderato
یک کودک ناخواسته
534
abortire
سقط
535
il feto
جنین
536
si ritiene
اعتقاد بر این است
537
erronea
غلط - اشتباه
538
la buona intenzione
نیت خوب
539
viene detta
نامیده میشود- گفته شده است
540
al caso concreto
مورد خاص - عینی
541
svolga
انجام دادن
542
non stabilisce
ایجاد نمی کند
543
applicativo
کاربرد
544
precisare
مشخص كردن
545
scolpita
حکاکی شده
546
dettame
دیکته کردن
547
sentinelle
نگهبانان
548
avvertire
آگاه می کند. با خبر می کند – هشدار می دهد
549
suole
کف پا
550
talvolta
گاهی
551
addirittura
واقعا
552
il concetto di coscienza
مفهوم آگاهی - وجدان
553
rimprovera
سرزنش
554
azioni da compiersi
اقداماتی که باید انجام شود
555
Essa rappresenta
نشان می دهد
556
consente
اجازه می دهد
557
è abituale
معمول است
558
una componente
عضو – عنصر – جزء- مولفه
559
percepisce
درک می کند
560
retto
راستگو
561
sta compiendo
در حال انجام
562
sta per porre
در شرف شکل گرفتن است-
563
un atto concreto
یک عمل ملموس یا مشخص
564
consapevolezza
آگاهی - دانش
565
agente
عامل
566
autocoscienza
خودآگاهی