Antropologia C Flashcards
(177 cards)
centrifugo
گریز از مرکز
caos primordiale
هرج و مرج اولیه
la speranza risiede nella sconfitta della morte nell’eschaton.
risiede
امید در شکست مرگ در آخرت نهفته است.
ساکن است
Lo snodo decisivo
Lo snodo
decisivo
نقطه عطف تعیین کننده
محل اتصال
هاب
مفصل
اتصال
لولا
مفصل بندی
چرخشی
تقاطع
بند انگشت
میله
نقطه اتصال
دروازه
گره
نقطه عطف
مفصل بندی شده است
محل ملاقات
محوری
مهم
تعیین کننده
قاطع
il medio giudaismo
یهودیت میانه
si complica con l’influenza greca
complicarsi
با نفوذ یونانی پیچیده تر می شود
در هم می شود
بغرنج
پیچیده شدن
پیچیده شود
به هم ریخته شدن
مجتمع
دشوار شود
سخت شدن
le prime chiare testimonianze
اولین شهادت روشن
si riflette nella complessità delle sue concezioni sulla morte
در پیچیدگی تصورات او از مرگ منعکس شده است
concezioni
تصورات
ایده ها
i concetti adottati
مفاهیم پذیرفته شده
incide sulla risposta
incidere
بر پاسخ تاثیر می گذارد
شبیه سازی کنید
تاثیر می گذارد
مستندات
نفوذ
تراشیدن
برش
تاثیر دارد
حکاکی کردن
تأثیر
هک کردن
تحت تأثیر قرار گیرد
تاثیر می گذارد
قطع به
دست انداز
خراش
نیزه
نقطه
آتش
تک نگاری
un cammino sbarrato
sbarrato
sbarrare
یک مسیر مسدود شده
مسدود
عبور کرد
خط کشیده
سوار شد
مشمول
خیره شدن
agog
کاملا باز شد
سوار شدن
bendy شوم
چک کردن
مانع شدن
مسدود کردن
کافه
عبور از
سد
سوار شدن
صلیب
پیچ
ضربه زدن
مانع
sbarra
· بارفیکس · ميله
Lo snodo decisivo
نقطه عطف تعیین کننده
adotta termini e concetti greci
adottare
اصطلاحات و مفاهیم یونانی را می پذیرد
اتخاذ کردن
گرفتن
پیاده سازی
ساختن
پذیرفتن
معرفی می کند
بعهده گرفتن
استخدام کردن
وضع
عبور
انتخاب کنید
پیش بینی
استقرار
پرورش دادن، پروردن
انتخاب کنید
si riflette nella complessità delle sue concezioni
در پیچیدگی مفاهیم او منعکس شده است
i concetti adottati
مفاهیم پذیرفته شده
Gesù all’origine
عیسی در مبدأ
ai tempi di Gesù
در زمان عیسی
La disputa sulla risurrezione
اختلاف بر سر قیامت
smonta l’obiezione
l’obiezione
smontare
اعتراض را برطرف می کند
Obiezione!
اعتراض دارم!
باز کردن
پیاده کردن
Ho provato a smontare il suo racconto.
تلاش کردم تا داستانش رو کنکاش کنم
سعی کردم داستان او را از بین ببرم.
پیاده کردن
از بین بردن
برداشتن
پیاده شدن
باز کردن
جدا کردن
پیاده کردن
درهم شکستن
نوار
باد کردن
پیاده شدن
برهنه کردن
کوبیدن آف
بیا پایین
قطعه قطعه کردن
ناامید شده
تسخیر کردن
دلسرد کردن
پایین آوردن
جدا از هم
proveniente dal giudaismo o meno
از یهودیت آمده یا نه
Fa la differenza?
آیا فرقی می کند؟
مگه فرقی هم می کنه؟
un pubblico specifico
یک مخاطب خاص
un pubblico
pubblico
یک مخاطب
عمومی
Tennero consiglio per arrestare con un inganno Gesù
آنها شورایی تشکیل دادند تا عیسی را با فریب دستگیر کنند