Bioetica A3 Flashcards

(208 cards)

1
Q

le Questioni Dibattute Oggi in Materia di Aborto

A

مسائل مربوط به سقط جنین امروز مورد بحث قرار گرفت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

le Questioni Dibattute Oggi

A

موضوعات مورد بحث امروز

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

in Materia di Aborto

A

در مورد سقط جنین

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

è spostato il focus dall’animazione al concetto di umanizzazione

A

تمرکز از انیمیشن به مفهوم انسانی سازی تغییر می کند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

Umanizzata

A

انسانی شده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

riconoscimento della dignità personale

A

به رسمیت شناختن کرامت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

appartenenza biologica alla specie umana

A

تعلق بیولوژیکی به گونه های انسانی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

la fecondazione dell’ovulo

A

لقاح تخمک

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

Argomentazioni

A

استدلال

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

tra feto e nato

A

بین جنین و متولد شده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

Lo zigote

A

زیگوت، از یونانی باستان
ζυγωτός (zygōtós):
متحد یا یوغ، سلولی است که از طریق لقاح یا از ادغام دو سلول تخصصی (گامت‌ها، نر و ماده)، معمولاً هاپلوئید (n) در یک سلول به دست می‌آید. سلول با درجه پلوئیدی بالاتر، معمولاً دیپلوئید (2n).

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

un patrimonio genetico unico

A

میراث ژنتیکی منحصر به فرد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

risultante dalla combinazione dei cromosomi di entrambi i genitori.

A

ناشی از ترکیب کروموزوم های هر دو والدین.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

Questo patrimonio determina l’individualità

A

این میراث فردیت را تعیین می کند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

La morula

A

مورولا مرحله ای است که ارگانیسم در مراحل اولیه بارداری طی می کند. از مجموعه ای از سلول ها تشکیل شده است که در مراحل اولیه رشد جنینی، در طی تقسیم بندی زیگوت تشکیل می شود. این نام از شکل خوشه ای این دانه گرفته شده است که شبیه یک شاه توت کوچک است.
una piccola mora.

تا اول روز چهارم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

l’interazione tra scienze biologiche

A

تعامل بین علوم زیستی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

influenzato da nuove scoperte scientifiche

A

تحت تأثیر اکتشافات علمی جدید

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

blastocisti

A

بلاستوسیست یک فاز جنینی مخصوص پستانداران است که به دنبال مرحله مورولا می باشد. در مراحل اولیه فرآیند جنین زایی، با ظهور بلاستوکول تشکیل می شود. به طور کلی ما از بلاستوسیست ها از روز چهارم تا چهاردهم پس از لقاح صحبت می کنیم.
Fase embrionale
بلاستوسیست یک جنین 5/6 روزه است که دارای ساختار سلولی پیچیده ای است که از حدود 200 سلول تشکیل شده است. مرحله بلاستوسیست مرحله رشد قبل از لانه گزینی جنین در رحم مادر است.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

embrione

A

Fase iniziale fino all’ottava settimana

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

feto

A

Dall’ottava settimana fino alla nascita

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
Q

primi stadi di sviluppo

A

مراحل اولیه توسعه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
22
Q

vivendo autonomamente dal concepimento all’impianto

A

زندگی مستقل از لقاح تا لانه گزینی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
23
Q

Dopo quanto tempo l’ovulo fecondato dallo spermatozoo si annida nell’utero?

A

چقدر طول می کشد تا تخمک بارور شده توسط اسپرم خودش را در رحم کاشته شود؟

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
24
Q

la vagina

A

واژن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
25
il canale cervicale
کانال دهانه رحم
26
un ovocita
یک تخمک
27
vengono attratti in direzione dell'ovocita
آنها به سمت تخمک جذب می شوند
28
Lo spermatozoo e ovulo si incontrano a livello dell'ampolla tubarica, vicino alle ovaia.
اسپرم و تخمک در سطح آمپول لوله‌ای نزدیک تخمدان به هم می‌رسند.
29
ha bisogno di attaccarsi all'endometrio (la parete uterina) per ricevere il nutrimento necessario
باید به آندومتر (دیواره رحم) متصل شود تا تغذیه لازم را دریافت کند.
30
utilizzando l'energia del materiale tubarico circostante.
با استفاده از انرژی مواد لوله ای اطراف.
31
Si muove attivamente dalla tromba di Falloppio all'utero
به طور فعال از لوله فالوپ به رحم حرکت می کند
32
si annida nella parete uterina senza forze esterne.
بدون نیروی خارجی در دیواره رحم قرار می گیرد. annidarsi کمین کن لانه لانه سازی پنهان کردن ریشه کن نوپاها
33
Il principio dello sviluppo embrionale
اصل رشد جنینی
34
è autonomo
خودمختار است
35
derivato dal patrimonio genetico
برگرفته از میراث ژنتیکی
36
non da organi materni
نه از اندام های مادر
37
L’embrione guida il proprio sviluppo
جنین رشد خود را هدایت می کند
38
costruendo il sistema placentare per nutrizione e respirazione
ساخت سیستم جفت برای تغذیه و تنفس
39
il sistema placentare
سیستم جفت
40
Comunicazione con la madre
ارتباط با مادر
41
instaura un rapporto dialettico
یک رابطه دیالکتیکی برقرار می کند instaurare ایجاد کند ساختن ایجاد کنید راه اندازی کنید معرفی کنید توسعه دهد جعل کردن ساختن به دست آوردن نصب کنید وارد کنید فرم آوردن پرورش دهنده موسسه افتتاح یافت
42
scambiando messaggi ormonali
تبادل پیام های هورمونی
43
Unicità e coordinazione
منحصر به فرد بودن و هماهنگی
44
da una rigorosa unità
با یک وحدت دقیق rigorosa سختگیرانه سختگیر سختگیرتر تنگ شدید کامل دقیق سفت تر سختگیرترین سختگیرانه سفت و سخت خشن توسط کتاب تنگ بند پیوریتن درجه سوم قاعده مند ریاضتی
45
È errato considerare l’embrione come un semplice aggregato di cellule
این اشتباه است که جنین را به عنوان یک مجموعه ساده از سلول ها در نظر بگیریم
46
è interconnessa da un unico progetto genetico presente fin dall’inizio
توسط یک پروژه ژنتیکی واحد که از ابتدا وجود داشته است به هم متصل است
47
un nuovo essere umano dotato di potenzialità già inscritte nel suo genoma
یک انسان جدید با پتانسیل که قبلا در ژنوم او حک شده است dotato di potenzialità دارای پتانسیل
48
un soggetto umano anche nelle prime fasi di sviluppo
یک سوژه انسانی حتی در مراحل اولیه توسعه
49
Analogìa con il neonato
قیاس با نوزاد تازه متولد شده
50
è un essere umano in sviluppo
یک انسان در حال رشد است
51
un ciclo vitale continuo e coerente
یک چرخه عمر مداوم و منسجم coerente سازگار منسجم نگه داشتن منطقی در نتیجه خود سازگار متجانس با هم پیوست از یک قطعه قوام انسجام
52
è un processo continuo senza brusche interruzioni
این یک فرآیند مداوم و بدون وقفه ناگهانی است brusco ناگهانی تیز خشن بی ادب بی رحمانه صریح کوتاه کردن خشن شیب دار پرشتاب کوتاه تکان دهنده پوچ تند شکسته شد ساینده غیر تشریفاتی پوسته دار برس interruzione وقفه شکستن اختلال قطع شدن قطع کردن شکست فسخ متوقف کردن شکستن توقف برش دادن خرابی تعلیق قطع شکاف سقط
53
"persona" meritevole di dignità ontologica
«شخص» که شایسته کرامت هستی شناختی است
54
Teoria della segmentazione
نظریه تقسیم بندی segmentazione تقسیم بندی بخش رخ کانال سازی تکه تکه شدن
55
Fino all’annidamento, le cellule dell’embrione possono dividersi (gemelli monozigoti)
تا زمان لانه گزینی، سلول های جنین می توانند تقسیم شوند (دوقلوهای تک تخمی)
56
non essendoci un’“individualizzazione” completa
از آنجایی که هیچ "فردی سازی" کاملی وجود ندارد
57
Questi dati portano alcuni a mettere in dubbio che l'embrione possa essere considerato "persona" prima dell'annidamento.
این داده ها باعث می شود برخی شک کنند که آیا جنین را می توان قبل از لانه گزینی به عنوان "شخص" در نظر گرفت.
58
annessi fetali
زائده های جنین
59
l’encefalizzazione
فرآیند دوم مربوط به تمایل به انسفالیزاسیون، یعنی افزایش حجم مغز نسبت به اندازه فرد است.
60
Parallelo con la morte
به موازات مرگ
61
formazione dell’encefalo
62
associato alla formazione dell’encefalo
مرتبط با تشکیل مغز
63
morte cerebrale
مرگ مغزی
64
Attività cerebrale
فعالیت مغز
65
della corteccia cerebrale
از قشر مغز
66
organi sensoriali
اندام های حسی
67
sistema nervoso
سیستم عصبی
68
la personalità emerge solo settimane dopo il concepimento
شخصیت تنها چند هفته پس از لقاح پدیدار می شود
69
Conclusione cauta
نتیجه گیری محتاطانه
70
Teorie dello Sviluppo Biologico e della Socializzazione
نظریه های رشد بیولوژیکی و جامعه پذیری
71
L'ilemorfismo
L'ilemorfismo (o ilomorfismo o ileformismo), termine composto derivato dal greco antico ὕλη (hyle, «materia») e μορϕή (morfé, «forma»), vuole significare che ogni ente materiale è costituito da materia e forma. In particolare all'ilemorfismo fa riferimento la dottrina aristotelica dell'anima. هیلومورفیسم (یا هیلومورفیسم یا هیلوفرمیسم)، یک اصطلاح ترکیبی مشتق شده از یونان باستان ὕλη (hyle، «ماده») و μορφή (morfé، «شکل»)، به این معنی است که هر موجود مادی از ماده و صورت تشکیل شده است. به ویژه، آموزه ارسطویی روح به هیلومورفیسم اشاره دارد.
72
un’assurdità filosofica
یک پوچی فلسفی
73
Critica ai criteri biologici
انتقاد از معیارهای بیولوژیکی
74
non basta per definire la persona umana
برای تعریف شخص انسان کافی نیست
75
requisiti di autocoscienza
الزامات خودآگاهی
76
riassunti sotto il concetto di autonomia
خلاصه شده تحت مفهوم خودمختاری
77
individui con gravi disabilità mentali
افراد دارای معلولیت ذهنی شدید
78
possiedono valore morale intrinseco
دارای ارزش اخلاقی ذاتی باشند
79
diritti inalienabili
حقوق مسلم
80
Cavie
خوکچه هندی
81
anencefalia
ناهنجاری بدفرم بسیار جدی، ناسازگار با زندگی، به دلیل عدم رشد مغز و استخوان های جمجمه. آنسفالی یک ناهنجاری مادرزادی است که در آن نوزاد بدون بخش هایی از مغز و جمجمه متولد می شود.
82
esperimenti scientifici
آزمایش های علمی
83
in cure intensive
در درمان فشرده
84
Feti indesiderati
جنین های ناخواسته
85
una soglia intellettiva
یک آستانه فکری
86
chi ha un concetto di sé continuato nel tempo
کسانی که تصوری از خود دارند که در طول زمان ادامه داشته است
87
capacità di instaurare relazioni
توانایی ایجاد روابط
88
riconoscimento sociale o parentale
شناخت اجتماعی یا والدین
89
è attribuito da individui
توسط افراد نسبت داده می شود
90
diritti di persona gli esseri umani
حقوق بشر
91
una bassa qualità di vita
کیفیت پایین زندگی
92
l'eutanasia potrebbe essere giustificata per il bene complessivo.
اتانازی را می توان به نفع کلی توجیه کرد.
93
possa essere misurato in termini di felicità totale
می تواند از نظر شادی کل اندازه گیری شود
94
un neonato malformato
نوزاد بدشکل
95
la capacità di sentire dolore
توانایی احساس درد
96
piuttosto che sulla razionalità o sull'autonomia.
به جای عقلانیت یا خودمختاری.
97
la specificità dell’esperienza umana
ویژگی تجربه انسانی
98
chi stabilisca cosa rende una vita "non degna"
چه کسی تعیین می کند که چه چیزی یک زندگی را "بی ارزش" می کند
99
quali parametri soggettivi ci si basi per decidere chi meriti di vivere.
چه پارامترهای ذهنی بر اساس تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی شایسته زندگی است است.
100
Propone una "persona umana in potenza"
این یک "انسان در بالقوه" را پیشنهاد می کند
101
obbligazioni morali diverse
تعهدات اخلاقی متفرقه
102
le nostre responsabilità morali cambiano in base allo stadio di sviluppo
مسئولیت های اخلاقی ما با توجه به مرحله رشد تغییر می کند
103
Iperspecializzazione scientifica
تخصص علمی بیش از حد Iperspecializzazione فوق تخصصی شدن
104
ha frammentato il sapere
دانش تکه تکه ای دارد
105
Contrattualismo
قراردادگرایی
106
utilitarismo
فایده گرایی
107
caratteristiche dimostrabili
ویژگی های قابل اثبات
108
razionalità, sensibilità
عقلانیت، حساسیت
109
dimostrabili
قابل اثبات
110
mere capacità intellettive
توانایی های فکری صرف
111
ha ripercussioni sui diritti fondamentali
بر حقوق اساسی تأثیر می گذارد ripercussione بازتاب تاثیر واکنش متقابل انعکاس طنین پس اثر سقوط جریان در ضربه در
112
come il diritto alla vita, che diventa graduale
مانند حق زندگی که تدریجی می شود
113
Posizione del personalismo ontologico
موقعیت شخصیت گرایی هستی شناختی
114
unifica e causa le varie funzioni
عملکردهای مختلف را متحد می کند و باعث می شود
115
non limitata a funzioni empiriche
محدود به عملکردهای تجربی نیست
116
indipendente dall'esercizio di funzioni specifiche
مستقل از اعمال عملکردهای خاص
117
riconducibile al semplice "essere uomo
می توان آن را به ساده "مرد بودن " ردیابی کرد
118
prescindere dalla loro capacità di esercitare funzioni razionali o sensitive.
صرف نظر از توانایی آنها در انجام عملکردهای منطقی یا حساس.
119
Transizione da potenza a atto
گذار از قدرت به عمل
120
continua la stessa essenza di un individuo
جوهر یک فرد را ادامه می دهد essenza جوهر
121
la capacità intrinseca di relazionarsi
توانایی ذاتی برای ارتباط
122
personalità
شخصیت
123
un'entità ontologica sì stabile e radicale
موجودی هستی شناختی که بسیار پایدار و رادیکال است
124
La persona è concepita come un'entità ontologica
به عنوان یک موجودیت هستی شناختی تصور می شود
125
rappresenta l'acquisizione progressiva di qualità operative
نشان دهنده کسب تدریجی کیفیت عملیاتی است
126
avere una personalità in potenza
شخصیتی در پتانسیل داشته باشید
127
un evento istantaneo d'esistenza
یک رویداد آنی وجود
128
viene sviluppata attraverso atti personali
از طریق اعمال شخصی توسعه می یابد
129
avviene attraverso le relazioni con gli altri
از طریق روابط با دیگران اتفاق می افتد
130
non stabilisce l'essere persona
این شخص بودن را ثابت نمی کند stabilire ایجاد کند تعیین کنند مجموعه دراز کشیدن ساختن تصمیم بگیرند تعریف کند فراهم کند ارزیابی کنید رفع کنید ایجاد کنید راه اندازی کرد اتصال ترسیم کند شرط می کند مشخص کردن حل و فصل شود تحمیل کند تجویز کند ترتیب دهید
131
accoglienza e solidarietà
پذیرش و همبستگی
132
integrando i dati biologici senza trascurarli.
یکپارچه سازی داده های بیولوژیکی بدون غفلت از آنها.
133
Obiezioni al personalismo ontologico
اعتراضات به شخصیت گرایی هستی شناختی
134
la validità della concezione sostanzialista di persona, distinguendola da quella funzionalista.
اعتبار تصور اساسی گرایانه از شخص ، متمایز کردن آن از مفهوم کارکردگرا.
135
annidamento, segmentazione, encefalizzazione
لانه گزینی، تقسیم بندی، شکل گیری مغز
136
i gemelli monozigoti
دوقلوهای تک سلولی
137
fenotipiche fisiologiche l'identità genetica
فنوتیپی فیزیولوژیکی هویت ژنتیکی
138
Totipotenza
ویژگی سلول های تمام توان سلول های بنیادی تمایز نیافته، قادر به ایجاد هر یک از انواع سلول های تمایز یافته ای هستند که ارگانیسم را تشکیل می دهند.
139
perdura fino a 16 cellule
تا 16 سلول دوام می آورد
140
singamia
dalla penetrazione dello spermatozoo nell'ovocita با نفوذ اسپرماتوزون به تخمک
141
sincariosi
fino alla fusione dei pronuclei تا زمانی که همجوشی pronuclei ها پیش هسته ها
142
prezigote
l'ovulo fecondato prima della sincariosi تخمک بارور شده قبل از سنکاریازیس
143
non ha una vera novità biologica fino alla ricombinazione genetica
تا زمان نوترکیبی ژنتیکی هیچ تازگی بیولوژیکی واقعی ندارد
144
ancora distinguibile.
هنوز قابل تشخیص است.
145
la vita umana inizi dopo la ricombinazione genetica
زندگی انسان پس از نوترکیبی ژنتیکی آغاز می شود
146
contestano la tesi di Leone
مناقشه با پایان نامه لئون مخالفت کرد با تز لئون
147
la madre ha il diritto di interrompere la gravidanza
مادر حق دارد بارداری را خاتمه دهد
148
un intruso (il feto) in un corpo già occupato
یک مزاحم (جنین) در بدنی که از قبل اشغال شده است
149
non di coercizione
عدم اجبار
150
il risultato di comportamenti consensuali
نتیجه رفتار توافقی
151
I genitori hanno una responsabilità verso il figlio concepito
والدین در قبال فرزند باردار شده مسئولیت دارند
152
una legge naturale, non come un'invasione violenta
یک قانون طبیعی، نه به عنوان یک تهاجم خشونت آمیز
153
danno da procreazione
خسارت تولید مثل
154
embrioni/feti con disabilità è giustificato?
آیا جنین ها/جنین های دارای معلولیت توجیه می شوند؟
155
"doverosità" della loro soppressione
"وظیفه" سرکوب آنها
156
soppressione Soppresso Sorpreso Sorpresa oppressione Oppresso Oppressivo
سرکوب سرکوب شده سوپرایز شده سوپرایز ظلم مظلوم سرکوبگر - ظالم
157
preferenza razionale a non sperimentarla
ترجیح منطقی برای تجربه نکردن آن
158
giudizio a priori
یک قضاوت پیشینی
159
Possibile risarcimento
جبران خسارت احتمالی
160
danno subito da un disabile
خسارت وارده به یک فرد معلول
161
potrebbe causare danni maggiori
می تواند آسیب بیشتری ایجاد کند
162
Beneficienza Procreativa
خیریه تولید مثل
163
Promozione dei test genetici
ترویج آزمایش ژنتیک
164
come scelta consigliata
به عنوان انتخاب توصیه شده
165
respinge l’idea di un "diritto di non nascere"
ایده "حق به دنیا نیامدن" را رد می کند
166
un diritto tutelabile
یک حق قابل محافظت
167
un danno irreparabile
خسارت جبران ناپذیر
168
una cultura stigmatizzante
فرهنگ انگ زننده stigmatizzare انگ زدن محکوم کردن اجتناب کنید
169
una solidarietà sociale Solitudine
همبستگی اجتماعی تنهایی
170
implica scartare realtà esistenti
این شامل کنار گذاشتن واقعیت های موجود است
171
anziché un figlio da curare
به جای کودکی که باید از او مراقبت شود
172
mentre altri lo respingono completamente
در حالی که دیگران آن را به طور کامل رد می کنند
173
giustificherebbero tale intervento
چنین مداخله ای را توجیه می کند
174
disturbi cardiaci e psichiatrici
اختلالات قلبی و روانپزشکی
175
alternative terapeutiche valide
جایگزین های درمانی معتبر
176
può causare complicazioni
می تواند عوارضی ایجاد کند
177
La sindrome post-abortiva
سندرم پس از سقط جنین
178
una specifica patologia psichica
یک آسیب شناسی روانی خاص patologia آسیب شناسی بیماری وضعیت بی نظمی شرایط پزشکی
179
può invece aggravare i disturbi mentali
می تواند اختلالات روانی را تشدید کند
180
aumentando il rischio di problemi psichiatrici
افزایش خطر ابتلا به مشکلات روانپزشکی
181
compresi depressione e ansia
از جمله افسردگی و اضطراب
182
non ci sono indicazioni chiare per giustificarlo
هیچ نشانه روشنی برای توجیه آن وجود ندارد indicazione نشانه علامت بزنید نمایش داده شود ادعا اطلاعات بیانیه جهت مرجع دستورالعمل نشانگر تعیین مشخصات علامت گذاری توجه داشته باشید راهنمای سیگنال سرنخ اشاره گر
183
un trauma
تروما جراحت ضربه مغزی شوک آسیب زا آسیب دیده
184
l'IVG
Interruzione Volontaria di Gravidanza
185
queste sono moralmente preferibili all'aborto
اینها از نظر اخلاقی به سقط جنین ارجحیت دارند
186
può continuare fino al momento del parto senza rischi
می تواند تا زمان تحویل(زایمان) بدون خطر ادامه یابد
187
non è giustificabile quando mirato solo a salvaguardare la salute
وقتی فقط با هدف حفاظت از سلامت انجام شود، قابل توجیه نیست
188
soprattutto se la sua vita non è in pericolo
به خصوص اگر جانش در خطر نباشد
189
soprattutto
به خصوص بالاتر از همه به ویژه عمدتا بیشتر به طور خاص در درجه اول از همه مهمتر بیشتر از همه مهمتر به ویژه تا حد زیادی مخصوصا عمدتا به طور خاص اصولا نه حداقل مهم است به خصوص به طور برجسته
190
I casi di aborto terapeutico necessari sono rari
موارد سقط درمانی لازم نادر است
191
in taluni casi
در برخی موارد
192
in caso di estrema necessità
در صورت ضرورت شدید
193
rifiutando un'applicazione rigida del principio del duplice effetto
رد کاربرد سفت و سخت اصل اثر مضاعف
194
considerando un approccio al male minore
با توجه به رویکرد کمتر شیطانی
195
l’interpretazione permissiva è stata criticata dai firmatari stessi
تفسیر سهل انگاری از سوی خود امضاکنندگان مورد انتقاد قرار گرفته است permissivo سهل گیر سست بخشنده ملایم پذیرش کننده ضعیف زیاده روی مسامحه کننده بهانه گیری اجازه می دهد اجازه دادن بخشش زیاده روی اعطا دست بردار یک توانمند
196
Conferenza Episcopale Tedesca
کنفرانس اسقف های آلمان
197
Sottolinea la responsabilità del medico nella decisione in situazioni conflittuali
بر مسئولیت پزشک در تصمیم گیری در شرایط تعارض تأکید می کند
198
la contraccezione
پیشگیری از بارداری
199
Nessun contraccettivo garantisce il 100% di efficacia
هیچ پیشگیری از بارداری اثربخشی 100٪ را تضمین نمی کند.
200
Inaffidabilità
غیرقابل اعتماد بودن
201
Comportamento sessuale irresponsabile
رفتار جنسی غیرمسئولانه
202
La fiducia negli anticoncezionali
اعتماد به وسایل پیشگیری از بارداری
203
incentivare comportamenti sessuali disinibiti
رفتار جنسی مهار نشده را تشویق کنید disinibito مهار نشده سرکوب نشده
204
Mentalità di esclusione della procreazione
ذهنیت طرد تولید مثل
205
L’uso di contraccettivi
استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری
206
Strumenti abortivi mascherati
ابزارهای سقط جنین مبدل استتارشده mascherato نقاب زده مبدل شده نقاب زدن در لباس مبدل پنهان شده است استتار شده لباس پوشیده پنهان شده است ماسک کردن با حجاب نازک موم کردن سفید شده پوشش دادن لباس تکذیب کرد در ماسک در یک ماسک بالماسکه
207
Alcuni contraccettivi agiscono anche come abortivi
برخی از داروهای ضد بارداری نیز به عنوان سقط جنین عمل می کنند
208