Vahid 101 Flashcards

(15 cards)

1
Q

Condicional simple:

✅ • Me encantaría ir en bici al trabajo, pero es que vivo muy lejos.

• Ya, a mí también me gustaría…

✅ • Yo nunca abandonaría un animal. Me parece muy cruel.

✅ • ¿Qué harías para mejorar la alimentación?

•	Aumentaría los impuestos de los alimentos con grasas saturadas.

✅ • Yo a veces no reciclo porque no tengo espacio en casa…

•	Pues yo creo que deberías empezar a hacerlo. Podrías comprarte una papelera de esas que están divididas y que no ocupan espacio.

✅yo que tú; no haría eso…

A

صرف فعل در Condicional ساده (برای همه افعال -ar، -er، -ir)

پسوندها به شکل مصدر فعل اضافه می‌شن:
1. yo → -ía
2. tú → -ías
3. él / ella / usted → -ía
4. nosotros / nosotras → -íamos
5. vosotros / vosotras → -íais
6. ellos / ellas / ustedes → -ían

مثال با فعل hablar (صحبت کردن):
• yo hablaría
• tú hablarías
• él hablaría
• nosotros hablaríamos
• vosotros hablaríais
• ellos hablarían

افعال بی‌قاعده در Condicional

در این افعال، ریشه فعل تغییر می‌کنه ولی پسوندها مثل قبل باقی می‌مونند:
1. tener → tendr- → yo tendría
2. poder → podr- → yo podría
3. decir → dir- → yo diría
4. hacer → har- → yo haría
5. querer → querr- → yo querría
6. saber → sabr- → yo sabría
7. venir → vendr- → yo vendría
8. salir → saldr- → yo saldría

  1. ابراز آرزو (Expresar deseos)

استفاده از فعل‌هایی مثل gustar, encantar, preferir، برای بیان خواسته‌هایی که معمولاً در حال حاضر ممکن نیستند یا دور از دسترس‌اند.
• Me encantaría ir en bici al trabajo, pero es que vivo muy lejos.
خیلی دلم می‌خواست با دوچرخه برم سر کار، اما خب خیلی دور زندگی می‌کنم.
• Ya, a mí también me gustaría…
آره، منم همین‌طور دلم می‌خواست…

نکته: این نوع جمله معمولاً بیانگر آرزویی دور از واقعیت فعلی است.

  1. نظر دادن درباره اعمال و رفتارها (Opinar sobre acciones y conductas)

برای بیان نظر شخصی درباره کاری که خودمان (یا دیگران) انجام نمی‌دهیم و نمی‌دادیم چون آن را نادرست می‌دانیم.
• Yo nunca abandonaría un animal. Me parece muy cruel.
من هیچ‌وقت حیوانی رو رها نمی‌کردم. به نظرم خیلی بی‌رحمانه‌ست.

نکته: این ساختار نوعی قضاوت اخلاقی یا اعلام موضع است.

  1. توصیف موقعیت‌های فرضی (Evocar situaciones hipotéticas)

برای پاسخ به سوال‌هایی مثل «چه کار می‌کردی اگر…؟»، یعنی موقعیت‌هایی فرضی یا خیالی.
• ¿Qué harías para mejorar la alimentación?
برای بهبود تغذیه چه کار می‌کردی؟
• Aumentaría los impuestos de los alimentos con grasas saturadas.
مالیات مواد غذایی دارای چربی‌های اشباع رو افزایش می‌دادم.

نکته: این استفاده خیلی رایج در مصاحبه، مقاله و امتحان‌های شفاهی هست.

  1. پیشنهاد یا توصیه مؤدبانه (Aconsejar, sugerir)

معمولاً با افعال poder, deber, یا tener que برای ارائه پیشنهادهایی مودبانه یا غیرمستقیم.
• Yo a veces no reciclo porque no tengo espacio en casa…
من بعضی وقت‌ها بازیافت نمی‌کنم چون تو خونه جا ندارم…
• Pues yo creo que deberías empezar a hacerlo. Podrías comprarte una papelera de esas que están divididas y que no ocupan espacio.
خب به نظرم باید شروع کنی این کار رو انجام بدی. می‌تونی یه سطل زباله از اونایی بخری که تقسیم‌بندی دارن و جاشونم زیاد نیست.

نکته: استفاده از Condicional اینجا باعث می‌شه
توصیه‌ات مودبانه‌تر و قابل‌قبول‌تر باشه.

اگه جات بودم اینکارو نمیکردم ….

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

¿Tú invitarías a comer a tu casa a personas desconocidas?

No sé, la idea está bien, pero creo que no lo haría.

A
  1. بررسی نگارشی

جملات از نظر نگارشی و دستوری کاملاً درست هستند و ساختار طبیعی و رایجی در زبان اسپانیایی دارند. نکات:
• استفاده از ضمیر “tú” در سوال، برای تأکید به‌جا و قابل قبوله، هرچند حذفش هم ممکنه.
• فعل‌ها به‌درستی در زمان condicional صرف شده‌اند:
• invitarías (از invitar)
• haría (از hacer)
• لحن طبیعی و محاوره‌ای جمله دوم (No sé, la idea está bien…) هم مناسب مکالمه است.

نتیجه: جمله‌ها نگارشی و گرامری کاملاً درست‌اند.

  1. ترجمه دقیق به فارسی

¿Tú invitarías a comer a tu casa a personas desconocidas?
آیا تو افراد غریبه را برای غذا خوردن به خانه‌ات دعوت می‌کردی؟

No sé, la idea está bien, pero creo que no lo haría.
نمی‌دانم، ایده‌اش خوب است، اما فکر نمی‌کنم این کار را انجام بدهم.

  1. واژگان و عبارات مهم (با ساختار زبانی)
    • invitarías:
    • فعل invitar (دعوت کردن)
    • صرف زمان condicional simple، دوم‌شخص مفرد (tú)
    • معنی: دعوت می‌کردی
    • a comer:
    • حرف اضافه a + مصدر فعل comer (خوردن)
    • ساختار: a + infinitivo → برای بیان هدف یا منظور
    • معنی: برای غذا خوردن
    • a tu casa:
    • حرف اضافه a (جهت، مقصد) + ضمیر ملکی tu + اسم casa
    • معنی: به خانه‌ات
    • personas desconocidas:
    • personas (افراد) + صفت desconocidas (ناشناس / غریبه)
    • صفت بعد از اسم، توافق در جنس و تعداد
    • معنی: افراد غریبه
    • No sé:
    • فعل saber (دانستن)، صرف شده در زمان حال، اول‌شخص مفرد
    • معنی: نمی‌دانم
    • la idea está bien:
    • la idea (ایده) + estar bien (خوب بودن از نظر کیفی یا ذهنی)
    • ساختار: estar + bien برای ارزش‌گذاری ذهنی یا موقتی
    • معنی: ایده‌اش خوبه / بد نیست
    • pero:
    • حرف ربط، معنی: اما / ولی
    • creo que…:
    • فعل creer (فکر کردن، باور داشتن)، اول‌شخص مفرد، حال ساده
    • ساختار: creo que + oración برای بیان نظر
    • معنی: فکر می‌کنم که…
    • no lo haría:
    • فعل hacer (انجام دادن)، صرف شده در condicional simple، اول‌شخص مفرد
    • lo = ضمیر مفعولی مفرد خنثی (اشاره به “la idea”)
    • معنی: این کار را نمی‌کردم / انجامش نمی‌دادم
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

Yo esto sí que podría hacerlo, mira.

¿Sí? ¿Viajarías en tu coche con un desconocido? Creo que a mí no me gustaría…

A
  1. بررسی نگارشی

جملات از نظر نگارشی و دستوری کاملاً صحیح هستند.
• “Yo esto sí que podría hacerlo, mira.”
• استفاده از ساختار تأکیدی “sí que” (به معنای «واقعاً»، «قطعاً») رایج و درست است.
• جای‌گیری ضمایر مفعولی esto و lo طبیعی و قابل قبوله.
• «mira» به‌عنوان فعل امری (برای جلب توجه) محاوره‌ای و بسیار رایجه.
• ”¿Sí? ¿Viajarías en tu coche con un desconocido? Creo que a mí no me gustaría…”
• سوال به‌درستی با فعل viajarías در زمان condicional بیان شده.
• استفاده از a mí no me gustaría ساختار معمول برای ابراز عدم تمایل یا عدم علاقه است.

نتیجه: جملات از نظر گرامر و نگارش طبیعی، رایج و صحیح هستند.

  1. ترجمه دقیق

Yo esto sí que podría hacerlo, mira.
من این یکی رو واقعاً می‌تونستم انجام بدم، نگاه کن.

¿Sí? ¿Viajarías en tu coche con un desconocido? Creo que a mí no me gustaría…
جدی؟ تو با یه غریبه توی ماشین خودت سفر می‌کردی؟ فکر نمی‌کنم من از این کار خوشم بیاد…

  1. واژگان و عبارات مهم + ساختار زبانی (لیست‌وار)

از جمله اول:
• yo
• ضمیر فاعلی اول‌شخص مفرد
• معنی: من
• esto
• ضمیر اشاره‌ی خنثی (به چیزی نزدیک یا تازه‌ذکرشده اشاره دارد)
• معنی: این
• sí que
• ساختار تأکیدی رایج
• معنی: واقعاً / قطعاً / حتماً
• podría
• فعل poder (توانستن)
• صرف زمان condicional simple، اول‌شخص مفرد
• معنی: می‌توانستم
• hacerlo
• فعل hacer (انجام دادن) + ضمیر مفعولی مستقیم lo
• معنی: انجامش بدهم / این کار را انجام بدهم
• mira
• فعل mirar در حالت امری (segunda persona)
• معنی: نگاه کن / ببین

از جمله دوم:
• ¿sí?
• تأیید همراه با تعجب یا تأکید
• معنی: واقعاً؟ / جدی؟
• viajarías
• فعل viajar (سفر کردن)
• صرف در زمان condicional simple، دوم‌شخص مفرد
• معنی: سفر می‌کردی
• en tu coche
• حرف اضافه en (در / با وسیله) + tu (ضمیر ملکی) + coche (ماشین)
• معنی: با ماشینت / در ماشینت
• con un desconocido
• حرف اضافه con + un + desconocido (شخص ناشناس)
• معنی: با یه غریبه
• creo que…
• فعل creer (باور داشتن، فکر کردن)
• ساختار: creo que + oración
• معنی: فکر می‌کنم که…
• a mí no me gustaría
• تأکید با a mí + فعل gustar در condicional → gustaría
• معنی: از این خوشم نمی‌اومد / فکر نکنم دوستش داشته باشم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

Y mira esto. ¿Tú usarías algo así?

o Pues sí, ¿por qué no? Parecen prácticas. Si son resistentes…

A
  1. بررسی نگارشی

تمام جملات از نظر نگارشی و گرامری صحیح و طبیعی هستند:
• Y mira esto.
• جمله‌ی امری کوتاه و رایج برای جلب توجه (مثل «ببین اینو»).
• ¿Tú usarías algo así?
• ساختار درست پرسشی با فعل در زمان condicional simple.
• استفاده از ضمیر فاعلی tú (برای تأکید) مجازه.
• Pues sí, ¿por qué no?
• عبارت بسیار رایج برای تأیید پیشنهاد یا ایده.
• Parecen prácticas.
• جمله با فعل parecer در زمان حال، سوم‌شخص جمع (اشاره به «اشیاء»).
• Si son resistentes…
• جمله‌ی شرطی ساده با زمان حال در هردو بخش، کاملاً درست و رایج.

نتیجه: جمله‌ها طبیعی، محاوره‌ای و کاملاً صحیح هستند.

  1. ترجمه دقیق به فارسی

Y mira esto. ¿Tú usarías algo así?
و ببین اینو. تو از همچین چیزی استفاده می‌کردی؟

Pues sí, ¿por qué no? Parecen prácticas. Si son resistentes…
خب آره، چرا که نه؟ به نظر می‌رسن کاربردی باشن. اگر مقاوم باشن که…

  1. واژگان و عبارات مهم (با ساختار زبانی)

Y mira esto
• y
• حرف ربط
• معنی: و
• mira
• فعل mirar (نگاه کردن)، صرف شده به‌صورت امری (tú)
• معنی: نگاه کن / ببین
• esto
• ضمیر اشاره‌ی خنثی (اشاره به چیزی نزدیک)
• معنی: این

¿Tú usarías algo así?
• tú
• ضمیر فاعلی دوم‌شخص مفرد (برای تأکید)
• معنی: تو
• usarías
• فعل usar (استفاده کردن)
• صرف زمان condicional simple، دوم‌شخص مفرد
• معنی: استفاده می‌کردی
• algo así
• ترکیب: algo (چیزی) + así (اینجوری / این‌طور)
• معنی: همچین چیزی / چیزی مثل این

Pues sí, ¿por qué no?
• pues
• قید، برای شروع یا پاسخ مثبت/تأملی
• معنی: خب / پس
• sí
• قید تأیید
• معنی: بله / آره
• ¿por qué no?
• ساختار پرسشی
• معنی: چرا که نه؟

Parecen prácticas
• parecen
• فعل parecer (به نظر رسیدن)، صرف حال ساده، سوم‌شخص جمع
• معنی: به نظر می‌رسند
• prácticas
• صفت مؤنث جمع از práctico (کاربردی)
• معنی: کاربردی / به‌دردبخور

Si son resistentes…
• si
• حرف ربط شرطی
• معنی: اگر
• son
• فعل ser (بودن)، صرف حال ساده، سوم‌شخص جمع
• معنی: هستند
• resistentes
• صفت جمع از resistente (مقاوم)
• معنی: مقاوم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

A mí, lo de estudiar en grupo…
- me parece buena idea.

A mí, lo de comer comida picante…
- me parece fatal.

A

این جمله‌ها در زبان اسپانیایی برای بیان نظر یا احساس شخصی درباره چیزی استفاده می‌شوند. در اینجا توضیح کامل هر بخش را ارائه می‌دهم:

  • معنی: “راجع به… از نظر من” یا “در مورد… به نظر من”
  • کاربرد: این عبارت برای اشاره به یک موضوع خاص استفاده می‌شود. “lo de” به معنی “راجع به آن” یا “آن چیز درباره” است.
  • مثال:
    • A mí, lo de viajar solo… → “راجع به سفر کردن به تنهایی، از نظر من…”
  • معنی: “به نظرم… می‌آید” (برای بیان نظر یا احساس)
  • صفت‌های رایج:
    • raro (عجیب)
    • interesante (جالب)
    • bien (خوب)
    • fatal (افتضاح/خیلی بد)
    • buena idea (ایده خوبی)
    • mala idea (ایده بدی)
  • مثال‌ها:
    • Me parece raro. → “به نظرم عجیب می‌آید.”
    • Me parece interesante. → “به نظرم جالب است.”
    • (No) me parece buena idea. → “به نظرم (این) ایده (خوبی) نیست.”
  • اضافه کردن “A mí” در ابتدا تأکید بیشتری روی نظر شخصی شما می‌گذارد (مثل “از نظر من…”).
  • مقایسه:
    • Me parece bien. → “به نظرم خوب است.” (عمومی)
    • A mí, me parece bien. → “از نظر من، خوب است.” (تأکید بیشتر)
  • برای بیان نظر منفی، “no” قبل از “me parece” می‌آید.
    • No me parece bien. → “به نظرم خوب نیست.”
    • A mí, no me parece interesante. → “از نظر من، جالب نیست.”

۱. A mí, lo de estudiar en grupo…
- me parece buena idea. → “راجع به مطالعه گروهی، به نظرم ایده خوبی است.”
- no me parece práctico. → “به نظرم عملی نیست.”

۲. A mí, lo de comer comida picante…
- me parece fatal. → “راجع به خوردن غذای تند، به نظرم افتضاح است.”

  • “A mí” اختیاری است، اما برای تأکید روی نظر شخصی مفید است.
  • “lo de” را می‌توان با موضوعات مختلف جایگزین کرد (مثلاً lo de trabajar remotamente → “راجع به دورکاری”).
  • این ساختار غیررسمی نیست و در مکالمات روزمره و رسمی کاربرد دارد.
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

✅ Lo de viajar es interesante.
🔶 Lo de la fiesta fue un éxito.
🔷 Lo de que vengas tarde no me gusta.

‼️❗️‼️ C. Fíjate en las estructuras en negrita de B y marca la opción correcta para completar la regla.

1.	para introducir un tema nuevo en una conversación.
2.	para introducir un tema familiar para las personas que hablan o que ha sido mencionado.
A

۱. توضیح ساختارهای مطرح شده

ساختارها:
• lo / esto / eso + de + infinitivo
• lo / esto / eso + de + el (del) / la / los / las + sustantivo
• lo / esto / eso + de que + verbo

کاربردها و معنی کلی هر کدوم:
• lo / esto / eso + de + infinitivo:
برای اشاره کلی به یک عمل یا وضعیت (با مصدر)
مثال:
• Lo de viajar es interesante. (موضوع سفر کردن جالبه.)
• lo / esto / eso + de + el/la/los/las + sustantivo:
برای اشاره به یک موضوع مشخص یا موقعیت با اسم
مثال:
• Lo de la fiesta fue un éxito. (موضوع مهمونی موفقیت‌آمیز بود.)
• lo / esto / eso + de que + verbo:
برای بیان یک موضوع یا مسئله که با یک جمله فعل‌دار توضیح داده می‌شود
مثال:
• Lo de que vengas tarde no me gusta. (موضوع دیر آمدنت رو دوست ندارم.)

۲. معنی کلی ساختارها در مکالمات

این ساختارها معمولاً برای معرفی یا اشاره به موضوعات خاص در صحبت‌ها استفاده می‌شوند، بسته به موقعیت:
• برای معرفی موضوعی جدید در گفت‌وگو:
وقتی می‌خواهیم یک بحث تازه را وارد کنیم.
• برای اشاره به موضوعی که قبلاً شناخته شده یا گفته شده:
یعنی موضوعی آشنا برای کسانی که صحبت می‌کنند یا پیش‌تر به آن اشاره شده.

۳. پاسخ سؤال و توضیح گزینه‌ها

سؤال:

C. Fíjate en las estructuras en negrita de B y marca la opción correcta para completar la regla.

گزینه‌ها:
1. para introducir un tema nuevo en una conversación.
2. para introducir un tema familiar para las personas que hablan o que ha sido mencionado.

جواب درست:

گزینه دوم:

para introducir un tema familiar para las personas que hablan o que ha sido mencionado.

دلیل:

ساختارهای «lo/esto/eso + de +…» معمولاً برای اشاره به موضوعی است که:
• قبلاً در گفت‌وگو مطرح شده، یا
• برای طرفین گفتگو شناخته شده است.

مثلاً وقتی می‌گوییم:
• Lo de la reunión
یعنی «همان موضوع مربوط به جلسه» که قبلاً مورد بحث بوده.

در حالی که برای معرفی یک موضوع کاملاً جدید، معمولاً از این ساختار استفاده نمی‌کنیم.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

¿Es lógico que en los supermercados españoles encontremos a precios bajísimos legumbres producidas en Estados Unidos? ¿Es sostenible que en los restaurantes de Singapur se sirva agua embotellada en los Alpes? Para los creadores del movimiento slow food, la respuesta es no.

A

۱. بررسی نگارشی

جمله‌ها از نظر گرامری و نگارشی کاملاً درست و ساختار آن‌ها طبیعی و رسمی است:
• استفاده از ساختار ¿Es lógico que…? و ¿Es sostenible que…? کاملاً صحیح است. این ساختارها برای ابراز نظر یا قضاوت درباره یک واقعیت فرضی به کار می‌روند و بعد از آن‌ها معمولاً subjuntivo (وجه التزامی) استفاده می‌شود، که در اینجا رعایت شده:
• encontremos ← فعل encontrar در وجه التزامی
• se sirva ← فعل servir در وجه التزامی مجهول
• جمله‌ی پایانی هم ساختار خبری ساده‌ای دارد:
Para los creadores del movimiento slow food, la respuesta es no.
(فاعل + فعل ser + متمم)

نتیجه: از نظر گرامر و رسم‌الخط، جمله‌ها بدون ایراد هستند.

۲. ترجمه دقیق به فارسی

¿Es lógico que en los supermercados españoles encontremos a precios bajísimos legumbres producidas en Estados Unidos?
آیا منطقی‌ست که در سوپرمارکت‌های اسپانیا، حبوباتی که در ایالات متحده تولید شده‌اند را با قیمت‌های بسیار پایین پیدا کنیم؟

¿Es sostenible que en los restaurantes de Singapur se sirva agua embotellada en los Alpes?
آیا پایدار است که در رستوران‌های سنگاپور، آبی که در کوه‌های آلپ در بطری بسته‌بندی شده سرو شود؟

Para los creadores del movimiento slow food, la respuesta es no.
برای بنیان‌گذاران جنبش غذای آهسته (Slow Food)، پاسخ منفی‌ست.

۳. واژگان و عبارات مهم (لیست‌وار با ساختار)

ساختارها و افعال کلیدی:
• ¿Es lógico que + subjuntivo…?
• ساختار قضاوت یا نظر
• es lógico = منطقی است
• فعل بعدی به صورت subjuntivo می‌آید
• ¿Es sostenible que + subjuntivo…?
• ساختار مشابه بالا
• es sostenible = پایدار است
• فعل بعدی subjuntivo
• la respuesta es no
• جمله خبری ساده
• معنی: پاسخ «نه» است

کلمات و عبارات مهم:
• supermercados
• جمع اسم supermercado
• معنی: سوپرمارکت‌ها
• españoles
• صفت نسبی → توصیف‌کنندهٔ supermercados
• معنی: اسپانیایی
• encontremos
• فعل encontrar (پیدا کردن)، صرف شده در subjuntivo، اول‌شخص جمع
• معنی: پیدا کنیم
• a precios bajísimos
• a + قیمت = نشان دادن قیمت فروش
• bajísimos = بسیار پایین (صفت در حالت عالی)
• معنی: با قیمت‌های بسیار پایین
• legumbres
• اسم جمع، معنی: حبوبات
• producidas en Estados Unidos
• participio pasado مؤنث جمع از producir
• معنی: تولیدشده در ایالات متحده
• se sirva
• فعل servir، وجه subjuntivo، مجهول
• معنی: سرو شود
• agua embotellada
• embotellada = بسته‌بندی‌شده در بطری
• معنی: آب بطری‌شده
• en los Alpes
• مکان → کوه‌های آلپ
• los creadores del movimiento slow food
• creadores = بنیان‌گذاران / سازندگان
• movimiento = جنبش
• slow food = جنبش تغذیه‌ای در برابر فست‌فود، تأکید بر بومی، سالم، محلی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

LOS PLATOS Y LOS RESTAURANTES KM 0

¿Qué es un plato Km 0? Para recibir el sello “Km 0”, es necesario que:
1. El ingrediente principal del plato y el 40% de los ingredientes sean locales.
2. El restaurante debe comprarlos directamente al productor.
3. Los productos deben estar producidos a menos de cien kilómetros del restaurante.

Muchos restaurantes en España y en toda América Latina forman parte de esta red. Jóvenes cocineros y cocineras con enorme talento, a menudo en zonas rurales, llevan a la mesa las recetas de las abuelas y usan productos “de toda la vida”. Pero además tienen un buen ejemplo que seguir: el mejor restaurante del mundo en los años 2011, 2012 y 2013 fue el danés Noma, un restaurante Km 0.

A

غذاها و رستوران‌های کیلومتر صفر

یک غذای “کیلومتر صفر” چیست؟ برای دریافت مهر “کیلومتر صفر”، لازم است که:
1. ماده اصلی غذا و ۴۰٪ مواد تشکیل‌دهنده آن محلی باشند.
2. رستوران باید آن‌ها را مستقیماً از تولیدکننده بخرد.
3. محصولات باید در فاصله کمتر از صد کیلومتری رستوران تولید شده باشند.

بسیاری از رستوران‌ها در اسپانیا و سرتاسر آمریکای لاتین بخشی از این شبکه هستند. آشپزهای جوان و بااستعداد، اغلب در مناطق روستایی، دستورالعمل‌های مادربزرگ‌ها را به میز غذا می‌آورند و از محصولات “سنتی و دیرینه” استفاده می‌کنند. اما علاوه بر این، الگوی خوبی برای دنبال کردن دارند: “نوما”، بهترین رستوران دنیا در سال‌های ۲۰۱۱، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳، یک رستوران کیلومتر صفر دانمارکی بود.

۱. Plato Km 0 (غذای کیلومتر صفر) → Sustantivo + adjetivo
۲. Sello (مهر/گواهی) → Sustantivo masculino
۳. Ingrediente principal (ماده اصلی) → Sustantivo + adjetivo
۴. Local (محلی) → Adjetivo
۵. Productor (تولیدکننده) → Sustantivo masculino
۶. Zonas rurales (مناطق روستایی) → Sustantivo + adjetivo
۷. Recetas de las abuelas (دستورالعمل‌های مادربزرگ‌ها) → Sustantivo + preposición + sustantivo
۸. Productos “de toda la vida” (محصولات سنتی/دیرینه) → Expresión coloquial

۱. Comprar directamente al productor (خرید مستقیم از تولیدکننده) → Verbo + adverbio + preposición + sustantivo
۲. A menos de cien kilómetros (در فاصله کمتر از صد کیلومتر) → Preposición + adjetivo + sustantivo
۳. Llevar a la mesa (به میز غذا آوردن) → Verbo + preposición + sustantivo
۴. Tener un ejemplo que seguir (الگویی برای دنبال کردن داشتن) → Verbo + sustantivo + relativo + infinitivo

  • “Km 0” همیشه با حروف بزرگ و عدد ۰ نوشته می‌شود (نه “O”).
  • “Cocineros y cocineras” → استفاده از دو جنس برای اشاره به همه (مذکر + مؤنث).
  • “Fue” (بود) → فعل ماضی برای اشاره به رستوران Noma در گذشته.
  • این مفهوم به محصولات محلی و کاهش ردپای کربن اشاره دارد.
  • رستوران‌های Km 0 از زنجیره تأمین کوتاه و پایدار استفاده می‌کنند.
  • مثال: Noma (دانمارک) با استفاده از مواد محلی به شهرت جهانی رسید.
How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

EL ORIGEN: SLOW FOOD. En 1986, Carlo Petrini crea slow food en

Italia para defender la cocina local en todo el mundo. Para los seguidores de este movimiento, la alimentación debe ser buena, limpia y justa. Los alimentos deben tener buen gusto, deben ser producidos sin dañar el medioambiente ni nuestra salud, y los productores deben ser pagados de manera justa. El slow food se basa en la idea de la “ecogastronomía”; es decir, la conexión entre la comida, el paisaje local y el planeta. Y por eso apoya a productores de alimentos locales en todo el mundo.

Apoyar a los productores locales es una manera de que las materias primas no viajen miles de kilómetros, pero también de que sobrevivan variedades de vegetales y animales autóctonos. Es la manera de conservar para nuestros hijos el aceite de oliva producido a partir de olivos milenarios en Castellón o el amaranto de México.

KM 0. Esta idea de conservar los productos y las recetas tradicionales ha atraído en los últimos años a cocineros de todo el planeta, que han creado una red de restaurantes y de cocineros slow food. Para formar parte de la red es necesario que en la carta haya al menos cinco platos Km O, que el restaurante separe y recicle los residuos y que el chef comparta las ideas del movimiento slow food.

A

ریشه‌ها: اسلو فود (غذای آهسته)

در سال ۱۹۸۶، کارلو پترینی جنبش اسلو فود را در ایتالیا بنیان گذاشت تا از آشپزی محلی در سراسر جهان دفاع کند. برای پیروان این جنبش، تغذیه باید:
- خوب،
- پاک،
- و منصفانه باشد.

مواد غذایی باید:
۱. طعم خوبی داشته باشند،
۲. بدون آسیب رساندن به محیط زیست یا سلامت انسان تولید شوند،
۳. و به تولیدکنندگان به صورت عادلانه پرداخت شود.

اسلو فود بر اساس مفهوم “اکوگاسترونومی” شکل گرفته است؛ یعنی ارتباط بین:
- غذا،
- چشمانداز محلی،
- و کره زمین.

به همین دلیل از تولیدکنندگان مواد غذایی محلی در سراسر جهان حمایت می‌کند.

حمایت از تولیدکنندگان محلی راهی است برای:
- جلوگیری از حمل مواد اولیه در مسافت‌های هزاران کیلومتری،
- و همچنین حفظ گونه‌های بومی گیاهان و حیوانات.
این راهی است برای حفظ میراثی مانند:
* روغن زیتون حاصل از درختان هزارساله در کاستلون،
* یا دانه‌های آمارانت مکزیک،
برای نسل‌های آینده.

کیلومتر صفر (Km 0)

این ایده حفظ محصولات و دستورالعمل‌های سنتی در سال‌های اخیر توجه آشپزها از سراسر جهان را جلب کرده است، که شبکه‌ای از رستوران‌ها و آشپزهای اسلو فود را ایجاد کرده‌اند. برای عضویت در این شبکه لازم است که:
- منو شامل حداقل پنج غذای کیلومتر صفر باشد،
- رستوران زباله‌ها را تفکیک و بازیافت کند،
- و سرآشپز ایده‌های جنبش اسلو فود را تبلیغ کند.

واژگان کلیدی:

۱. Slow Food (اسلو فود) - اسم خاص
۲. Ecogastronomía (اکوگاسترونومی) - اسم مرکب
۳. Cocina local (آشپزی محلی) - اسم + صفت
۴. Alimentación (تغذیه) - اسم
۵. Medioambiente (محیط زیست) - اسم
۶. Productores locales (تولیدکنندگان محلی) - اسم + صفت
۷. Materias primas (مواد اولیه) - اسم جمع
۸. Variedades autóctonas (گونه‌های بومی) - اسم + صفت
۹. Olivos milenarios (درختان زیتون هزارساله) - اسم + صفت
۱۰. Amaranto (آمارانت) - اسم
۱۱. Residuos (زباله/پسماند) - اسم جمع

عبارات مهم:

۱. Defender la cocina local (دفاع از آشپزی محلی) - فعل + اسم + صفت
۲. Dañar el medioambiente (آسیب به محیط زیست) - فعل + اسم
۳. Pagar de manera justa (پرداخت عادلانه) - فعل + حرف اضافه + صفت
۴. Basarse en (استوار بودن بر) - فعل + حرف اضافه
۵. Apoyar a productores (حمایت از تولیدکنندگان) - فعل + حرف اضافه + اسم
۶. Conservar para nuestros hijos (حفظ برای فرزندانمان) - فعل + حرف اضافه + صفت + اسم
۷. Formar parte de (عضویت در) - فعل + اسم + حرف اضافه
۸. Separar y reciclar (تفکیک و بازیافت) - فعل + حرف ربط + فعل

ساختارهای دستوری مهم:

۱. “Debe ser + adjetivo” (باید … باشد) - فعل کمکی + صفت
۲. “Deben + infinitivo” (باید … کنند) - فعل کمکی + مصدر
۳. “Es necesario que + subjuntivo” (لازم است که …) + التزامی
۴. “Para que + subjuntivo” (برای اینکه …) + التزامی
۵. “Sin + infinitivo” (بدون … کردن) - حرف اضافه + مصدر
۶. “Tener buen gusto” (طعم خوب داشتن) - فعل + اسم + صفت

نکات نگارشی مهم:

۱. Slow Food همیشه با حروف بزرگ نوشته می‌شود
۲. Km 0 با عدد صفر نوشته می‌شود (نه حرف O)
۳. Ecogastronomía با اکسان روی حرف o نوشته می‌شود
۴. در اسپانیایی از علامت سوال وارونه (¿) در ابتدای سوالات استفاده می‌شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

VITORIA GASTEIZ

ciudad verde

Vitoria se preocupa de manera especial por el medioambiente y el paisaje.

Tanto que en 2012 la Comisión Europea le otorgó el Premio Capital Verde Europea.

Descubre por qué.

A

۲. ترجمه دقیق فارسی

ویتوریا-گاستِیـث
شهر سبز

ویتوریا به‌طور ویژه‌ای به محیط زیست و مناظر طبیعی اهمیت می‌دهد.
آن‌قدر که در سال ۲۰۱۲، کمیسیون اروپا جایزه‌ی «پایتخت سبز اروپا» را به این شهر اعطا کرد.
کشف کن چرا.

۳. واژگان و عبارات مهم همراه با ساختار زبانی
• Vitoria Gasteiz – (اسم خاص) نام شهری در شمال اسپانیا، پایتخت ایالت باسک
• ciudad verde – (اسم+صفت) شهر سبز
• se preocupa (de) – (فعل pronominal: preocuparse de) نگران بودن، اهمیت دادن
• de manera especial – (عبارت قیدی) به‌طور ویژه
• el medioambiente – (اسم) محیط زیست
• el paisaje – (اسم) منظره، چشم‌انداز
• tanto que… – (عبارت تأکیدی) آن‌قدر که…
• la Comisión Europea – (اسم خاص) کمیسیون اروپا
• le otorgó – (verbo otorgar, pretérito perfecto simple, 3ra pers. sing.) به او اهدا کرد
• el Premio Capital Verde Europea – جایزه‌ی پایتخت سبز اروپا
• descubre por qué – (فعل descubrir, imperativo) کشف کن چرا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

TRANSPORTE URBANO SOSTENIBLE

Vitoria ha cambiado la manera de moverse de sus ciudadanos mediante una red de autobuses más eficaz y varias líneas de tranvía. Así ha conseguido aumentar en un 44% los viajes en transporte urbano.

A

۲. ترجمه دقیق فارسی

حمل‌ونقل شهری پایدار
شهر ویتوریا شیوه‌ی جابه‌جایی شهروندانش را با راه‌اندازی شبکه‌ای مؤثرتر از اتوبوس‌ها و چند خط تراموا تغییر داده است.
به این ترتیب توانسته است تعداد سفرهای حمل‌ونقل شهری را ۴۴٪ افزایش دهد.

۳. واژگان و عبارات مهم همراه با ساختار زبانی
• transporte urbano sostenible – (ترکیب اسمی) حمل‌ونقل شهری پایدار
• Vitoria – (اسم خاص) شهر ویتوریا
• ha cambiado – (pretérito perfecto del verbo cambiar) تغییر داده است
• la manera de moverse – (عبارت فعلی) شیوه‌ی جابه‌جایی / رفت‌وآمد
• sus ciudadanos – (اسم جمع) شهروندانش
• mediante – (حرف اضافه) از طریق، به‌وسیله‌ی
• una red de autobuses – یک شبکه‌ی اتوبوس
• más eficaz – (مقایسه‌ی برتر از eficaz) مؤثرتر
• varias líneas de tranvía – چند خط تراموا
• así – (قید) به این ترتیب
• ha conseguido – (pretérito perfecto del verbo conseguir) موفق شده است / به‌دست آورده است
• aumentar en un 44% – افزایش دادن به میزان ۴۴٪
• los viajes en transporte urbano – سفرها در حمل‌ونقل شهری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

AIRE PURO

La calidad del aire es muy alta y la ciudad cuenta con varias estaciones que controlan a diario esa calidad.

A

ترجمه دقیق فارسی

هوای پاک

کیفیت هوا بسیار بالاست و شهر دارای چند ایستگاه است که این کیفیت را به‌صورت روزانه پایش می‌کنند.

۳. واژگان و عبارات مهم همراه با ساختار زبانی
• aire puro – (ترکیب اسمی) هوای پاک
• la calidad del aire – کیفیت هوا
• es muy alta – (فعل ser + صفت) بسیار بالاست
• la ciudad cuenta con… – (فعل contar con) شهر دارای … است / در اختیار دارد
• varias estaciones – چند ایستگاه
• controlar – کنترل کردن، پایش کردن
• a diario – به‌صورت روزانه، هر روز
• esa calidad – آن کیفیت (ضمیر اشاره به “la calidad del aire”)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

AHORRO DE AGUA

El ayuntamiento ha impulsado un plan para ahorrar agua y está concienciando a Los ciudadanos para que la usen de manera eficaz.

A

۲. ترجمه دقیق فارسی

صرفه‌جویی در مصرف آب

شهرداری یک برنامه برای صرفه‌جویی در مصرف آب به اجرا گذاشته و در حال آگاه‌سازی شهروندان است تا آن را به‌شیوه‌ای مؤثر مصرف کنند.

۳. واژگان و عبارات مهم همراه با ساختار زبانی
• ahorro de agua – صرفه‌جویی در آب (اسم مرکب)
• el ayuntamiento – شهرداری
• ha impulsado – (فعل impulsar, pretérito perfecto) به اجرا گذاشته / به‌راه انداخته
• un plan para ahorrar agua – برنامه‌ای برای صرفه‌جویی در آب
• ahorrar – صرفه‌جویی کردن
• está concienciando – (فعل concienciar, presente progresivo) در حال آگاه‌سازی است
• a los ciudadanos – شهروندان را
• para que la usen – تا آن را مصرف کنند (ساختار para que + فعل در subjuntivo)
• de manera eficaz – به‌شکلی مؤثر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

“ANILLO VERDE”

Alrededor de la ciudad hay una serie de parques de gran valor ecológico y paisajístico que están conectados entre ellos.

A

ترجمه دقیق فارسی

حلقه‌ی سبز
دور تا دور شهر، مجموعه‌ای از پارک‌ها با ارزش بالای زیست‌محیطی و منظری وجود دارد که به یکدیگر متصل هستند.

. واژگان و عبارات مهم همراه با ساختار زبانی
• anillo verde – (ترکیب اسمی) حلقه‌ی سبز (اشاره به کمربند سبز اطراف شهر)
• alrededor de la ciudad – اطراف شهر
• hay – (فعل haber) وجود دارد
• una serie de parques – مجموعه‌ای از پارک‌ها
• de gran valor ecológico y paisajístico – با ارزش زیاد زیست‌محیطی و منظری
• valor ecológico – ارزش زیست‌محیطی
• valor paisajístico – ارزش زیبایی‌شناختی / منظری
• que están conectados entre ellos – که به یکدیگر متصل هستند
• conectados – (اسم مفعول از conectar) متصل
• entre ellos – میان آن‌ها / بینشان

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

“PACTO VERDE”

Muchas de las empresas situadas en la ciudad han firmado un “pacto verde” y se han comprometido a ahorrar energía, reciclar, reutilizar material y generar menos residuos.

A

ترجمه دقیق فارسی

پیمان سبز
بسیاری از شرکت‌هایی که در این شهر مستقر هستند، «پیمان سبز» را امضا کرده‌اند و متعهد شده‌اند که در مصرف انرژی صرفه‌جویی کنند، بازیافت کنند، مواد را دوباره مورد استفاده قرار دهند، و زباله‌ی کمتری تولید کنند.

۳. واژگان و عبارات مهم همراه با ساختار زبانی
• pacto verde – (ترکیب اسمی) پیمان سبز
• muchas de las empresas – بسیاری از شرکت‌ها
• situadas en la ciudad – مستقر در شهر (اسم مفعول از situar)
• han firmado – (pretérito perfecto del verbo firmar) امضا کرده‌اند
• se han comprometido a – متعهد شده‌اند به
• ahorrar energía – صرفه‌جویی در انرژی
• reciclar – بازیافت کردن
• reutilizar material – استفاده‌ی دوباره از مواد
• generar menos residuos – تولید زباله‌ی کمتر
• generar – تولید کردن
• residuos – پسماندها / زباله‌ها

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly