Vahid 40-49 Flashcards
(124 cards)
1-La tumba del faraón es muy antigua.
2-Visitamos las tumbas de nuestros antepasados.
3-En el cementerio hay muchas tumbas decoradas con flores.
Tumba (اسم)
مفاهیم و توضیحات:
کلمه “tumba” در زبان اسپانیایی یک اسم است و به معنای “قبر” یا “آرامگاه” میباشد. این کلمه برای اشاره به محل دفن شخص یا حیوان استفاده میشود.
جمع:
• Las tumbas (قبرها)
مترادفها:
• Sepulcro (آرامگاه)
• Mausoleo (مقبره)
• Túmulo (تپه دفن)
معادل انگلیسی: Tomb - آرامگاه
1-El sepulcro del rey está lleno de joyas antiguas.
2-Dejaron flores en el sepulcro de su abuelo.
3-El sepulcro tenía una inscripción کتیبه en latín muy interesante.
Sepulcro (اسم)
مفاهیم و توضیحات:
کلمه “sepulcro” در زبان اسپانیایی یک اسم است و به معنای “مقبره” یا “آرامگاه” میباشد. این کلمه معمولاً برای اشاره به یک ساختار سنگی یا بنای یادبود که برای دفن افراد مهم یا مقدس استفاده میشود، به کار میرود.
جمع:
• Los sepulcros (مقبرهها)
مترادفها:
• Tumba (قبر)
• Mausoleo (آرامگاه بزرگ)
• Panteón (مقبره خانوادگی)
معادل انگلیسی: Tomb - آرامگاه / Grave - قبر
1-En el cementerio hay tumbas muy antiguas.
2-Prefiero no caminar solo por el cementerio de noche.
3-Los cementerios suelen معمولا ser lugares tranquilos y llenos de historia.
Cementerio (اسم)
مفاهیم و توضیحات:
کلمه “cementerio” در زبان اسپانیایی یک اسم است و به معنای “قبرستان” یا “آرامستان” میباشد. این مکان جایی است که مردم برای دفن عزیزان خود استفاده میکنند و معمولاً شامل قبرها، مقبرهها و یادبودهای مختلف است.
جمع:
• Los cementerios (قبرستانها)
مترادفها:
• Camposanto (قبرستان مقدس)
• Necrópolis (گورستان تاریخی)
• Panteón (مقبره خانوادگی)
معادل انگلیسی: Cemetery - قبرستان
1-Siempre me quejo del tráfico en la ciudad.
2-Mi hermano se quejó del mal servicio en el restaurante.
3-¿Por qué siempre te quejas de todo?
Quejarse (فعل بازتابی - Reflexivo)
مفاهیم و توضیحات:
فعل “quejarse” در زبان اسپانیایی یک فعل بازتابی است و به معنای “شکایت کردن”، “گله کردن” یا “اعتراض کردن” میباشد. این فعل زمانی استفاده میشود که فرد نارضایتی یا ناخشنودی خود را نسبت به یک وضعیت، شخص یا چیزی بیان کند.
صرف در زمانهای مختلف:
• Presente (حال ساده):
• Yo me quejo (من شکایت میکنم)
• Tú te quejas (تو شکایت میکنی)
• Él/Ella/Usted se queja (او شکایت میکند)
• Nosotros nos quejamos (ما شکایت میکنیم)
• Vosotros os quejáis (شما شکایت میکنید)
• Ellos/Ellas/Ustedes se quejan (آنها شکایت میکنند)
• Pretérito perfecto compuesto (ماضی نقلی):
• Yo me he quejado (من شکایت کردهام)
• Tú te has quejado (تو شکایت کردهای)
• Él/Ella/Usted se ha quejado (او شکایت کرده است)
• Nosotros nos hemos quejado (ما شکایت کردهایم)
• Vosotros os habéis quejado (شما شکایت کردهاید)
• Ellos/Ellas/Ustedes se han quejado (آنها شکایت کردهاند)
• Pretérito indefinido (ماضی ساده):
• Yo me quejé (من شکایت کردم)
• Tú te quejaste (تو شکایت کردی)
• Él/Ella/Usted se quejó (او شکایت کرد)
• Nosotros nos quejamos (ما شکایت کردیم)
• Vosotros os quejasteis (شما شکایت کردید)
• Ellos/Ellas/Ustedes se quejaron (آنها شکایت کردند)
اسم و صفت مرتبط:
• Queja (اسم): شکایت
• Quejoso/a (صفت): شکایتکننده
مترادفها:
• Reclamar (اعتراض کردن)
• Protestar (اعتراض کردن)
• Lamentarse (ابراز نارضایتی کردن)
معادل انگلیسی: To complain - شکایت کردن
1-Vivimos en una buhardilla con vistas a la ciudad.
2-La buhardilla es un lugar perfecto para trabajar en tranquilidad.
3-En la buhardilla guardamos cosas que no usamos a menudo.
Buhardilla (اسم)
مفاهیم و توضیحات:
کلمه “buhardilla” در زبان اسپانیایی یک اسم است و به معنای “اتاق زیرشیروانی” یا “شیروانی” میباشد. این اتاق معمولاً در بالاترین طبقه ساختمان، زیر سقف شیبدار قرار دارد و میتواند به عنوان فضای ذخیرهسازی یا محل زندگی مورد استفاده قرار گیرد.
جمع:
• Las buhardillas (اتاقهای زیرشیروانی)
مترادفها:
• Ático (پنتهاوس یا اتاق زیرشیروانی)
• Desván (انباری زیر سقف)
• Altillo (بالاخانه)
معادل انگلیسی: Attic - اتاق زیرشیروانی
1-Encendimos la chimenea porque hacía mucho frío.
2-La casa tiene una chimenea antigua de ladrillo.
3-Anoche cenamos junto a la chimenea.
Chimenea (اسم)
مفاهیم و توضیحات:
کلمه “chimenea” در زبان اسپانیایی به معنای “شومینه” یا “دودکش” است. این واژه میتواند به بخشی از ساختمان اشاره داشته باشد که برای هدایت دود ناشی از آتش به بیرون استفاده میشود یا به ساختاری درون خانه که برای گرم کردن محیط از آن استفاده میکنند.
جمع:
• Las chimeneas (شومینهها / دودکشها)
مترادفها:
• Hogar (آتشدان)
• Fogón (اجاق یا شومینه)
• Conducto de humo (مجرای دود)
معادل انگلیسی: Fireplace / Chimney - شومینه / دودکش
1-No quiero matar insectos en casa.
2-La contaminación está matando la vida marina.
3-No debes matar tus sueños por miedo.
Matar (فعل)
مفاهیم و توضیحات:
فعل “matar” در زبان اسپانیایی به معنای “کشتن” است و به عملی اشاره دارد که باعث از بین رفتن یا پایان دادن به زندگی فردی یا چیزی میشود. این فعل میتواند به معنای واقعی (مانند کشتن یک فرد یا حیوان) یا به صورت
مجازی (مانند کشتن زمان یا کنجکاوی) به کار رود
اسم مرتبط:
• Matanza - کشتار
• Asesinato - قتل (رسمیتر)
صفت مرتبط:
• Mortífero/a - کشنده
مترادفها:
• Asesinar (قتل کردن)
• Eliminar (از بین بردن)
• Acabar con (پایان دادن به زندگی کسی)
معادل انگلیسی: To kill - کشتن
1-Me gusta la mermelada de fresa.
2-¿Quieres mermelada o mantequilla en tu pan?
3-La mermelada de ciruela es mi favorita.
کلمه “Mermelada” یک اسم مؤنث است و در جمله معمولاً با حرف تعریف مؤنث “la” همراه میشود. در اسپانیایی، اسمهای مؤنث معمولاً با حرف “-a” پایان مییابند (البته استثناهایی هم وجود دارد).
### نقش در جمله:
- اسم مؤنث: “la mermelada”
(مربا)
1-Los fideos están calientes.
2-¿Has probado los fideos chinos?
3-Los fideos integrales son más saludables.
کلمه “Fideos” به معنی “رشته فرنگی” یا “نودل” در زبان اسپانیایی است. این کلمه یک اسم جمع است و معمولاً به صورت جمع استفاده میشود (اگرچه شکل مفرد آن “fideo” هم وجود دارد). در اسپانیایی، اسمهای جمع معمولاً با حرف تعریف “los” (برای اسامی مذکر) یا “las” (برای اسامی مؤنث) همراه میشوند. “Fideos” یک اسم مذکر جمع است.
### نقش در جمله:
- اسم مذکر جمع: “los fideos”
(رشته فرنگیها / نودلها)
### ۱. جمع و مفرد:
- مفرد: “fideo” (یک رشته فرنگی).
- جمع: “fideos” (رشته فرنگیها).
مثال:
- El fideo está cocido.
(این رشته فرنگی پخته شده است.)
- Los fideos están listos.
(رشته فرنگیها آماده هستند.)
1-Nosotros solemos ir al cine los viernes.
2-Tú sueles comer mucho dulce.
3-¿Ustedes suelen tomar café por la mañana?
در زبان اسپانیایی، فعل “soler” به معنای “عادت داشتن” یا “معمولاً انجام دادن” است و همیشه با یک مصدر (infinitivo) همراه میشود. این فعل یک فعل کمکی (verbo auxiliar) محسوب میشود و برای بیان عادتها یا کارهایی که به طور معمول انجام میشوند، استفاده میشود.
### ساختار گرامری:
Soler + infinitivo
(عادت داشتن به انجام کاری / معمولاً کاری را انجام دادن)
### صرف فعل “soler” در زمان حال (presente):
- Yo suelo (من معمولاً…)
- Tú sueles (تو معمولاً…)
- Él/Ella/Usted suele (او/شما معمولاً…)
- Nosotros/Nosotras solemos (ما معمولاً…)
- Vosotros/Vosotras soléis (شماها معمولاً…)
- Ellos/Ellas/Ustedes suelen
(آنها/شماها معمولاً…)
### نکته:
فعل “soler” فقط در زمانهای حال (presente) و ناقص (imperfecto) استفاده میشود. در زمانهای دیگر (مثل گذشته ساده یا آینده) از عبارتهای جایگزین استفاده میکنیم.
1-¿Has probado el paraguayo?
2-Compré unos paraguayos en el mercado.
3-Me encanta el sabor del paraguayo.
کلمه “paraguayo” یک معنای دیگر هم داره. در برخی کشورهای اسپانیاییزبان (مثل اسپانیا)، “paraguayo” به یک نوع میوه اشاره میکنه که شبیه هلو هست و پوست نرمی داره. این میوه به انگلیسی “Saturn peach” یا “doughnut peach” هم نامیده میشه.
هلو انجیری
—
### نقش در جمله:
- اسم مذکر: “el paraguayo”
(میوه پاراگوئهای / هلو صاف)
1-En esta tienda venden frutos secos a granel.
2-Vender a granel es más ecológico.
3-Compré nueces a granel porque son más baratas.
عبارت “Vender a granel” به معنی “فروش فلهای” در زبان اسپانیایی است. این عبارت معمولاً برای اشاره به فروش محصولات بدون بستهبندی (مثل غلات، حبوبات، خشکبار، یا مواد غذایی دیگر) استفاده میشود.
### نقش در جمله:
- عبارت فعلی: “vender a granel”
(فروش فلهای کردن)
PESOS, MEDIDAS Y ENVASES
1 kg(un kilo) de arroz
1/2 kg(medio kilo) de azúcar
1/4 kg( un cuarto de kilo ) de café
200 g( gramos) de harina
1 l (un litro) de aceite
1/2 l (medio litro ) de agua
Pesos, medidas y envases به معنای «وزنها، اندازهها و بستهبندیها» است.
• Pesos (وزنها): به واحدهای اندازهگیری وزن مانند کیلوگرم، گرم و تن اشاره دارد.
• Medidas (اندازهها): به اندازهگیری ابعاد یا حجم مانند متر، لیتر و سانتیمتر گفته میشود.
• Envases (بستهبندیها): به ظرفها یا بستههایی که برای نگهداری یا حمل کالا استفاده میشوند، مانند بطری، قوطی و کیسه گفته میشود.
Envases
Un cartón:
1-Compré un cartón de leche en el supermercado.
2-Hay un cartón de jugo de naranja sobre la mesa.
Una botella:
1-Compré una botella de agua de un litro.
2-Necesito una botella de aceite de oliva para la ensalada.
Una caja:
1-He recibido una caja de bombones como regalo.
2-Hemos comprado una caja de cereales para el desayuno.
Una lata:
1-Compramos una lata de atún para la ensalada.
2-Hay una lata de tomate en la despensa.
Una bolsa:
1-Necesito una bolsa de plástico para llevar las compras.
2-He comprado una bolsa de manzanas en el mercado.
1-Cartón (کارتن - Carton/ Cardboard box):کارت آبمیوه ۱ لیتری
2-Botella (بطری - Bottle): شیشه مشروب
3-Caja (جعبه - Box): مثل جعبه شکلات هدیه
4-Bolsa (کیسه، پاکت - Bag): کیسه پلاستیکی خرید یا مثلا توری پیاز یک کیلیویی
5-Lata (قوطی - Can):مثل نوشابه قوطی یا ظرف آلومینیومی خورشت آماده
Envases2
paquete:
1-Hay un paquete de azúcar en la cocina.
2-El supermercado vende paquetes de pasta de un kilo.
3-Hay un paquete de café en la cocina.
Un bote:
1-Compramos un bote de miel en el mercado.
2-María trajo un bote de crema hidratante.
3-Necesito un bote de aceitunas para la ensalada.
Una docena:
1-Marta ha traído una docena de rosas para su madre.
2-En la caja hay una docena de lápices de colores.
3-Compré una docena de huevos en la tienda.
Una bandeja:
1-Compramos una bandeja de dulces para la fiesta.
2-En la nevera hay una bandeja de carne lista para cocinar.
3-Compré una bandeja de sushi para la cena.
Una tarrina:
1-Compré una tarrina de helado de vainilla.
2-Juan ha comprado una tarrina de queso crema.
۱-Paquete (بسته، پکیج - Package):مثل پاکت شل قهوه استارباکس ۲۰۰ گرمی یا بسته شکر
2-Bote (قوطی، شیشه - Jar/Can): قوطی شیشه ای مربا ۲۰۰ گرمی. واین ها
3-Docena (دوجین - Dozen): مثل تخم مرغ ۶ تایی یا ۱۰ تایی و گل و اینا ..
4-Bandeja (سینی - Tray): سینی مثل این گوجه ها که ۸ تایی تو یه نیم کارتن و روکش سلفون هست اونا
5-Tarrina (ظرف پلاستیکی کوچک - Tub):ظرف پنیر پلاستیکی هست در دار مثل پگاه با فلوریدا ا
1-Los dátiles son muy dulces.
2-Compré un kilo de dátiles en el mercado.
3-Los dátiles son ricos en fibra.
کلمه “Dátil” به معنی “خرما” در زبان اسپانیایی است. این کلمه یک اسم مذکر است و معمولاً با حرف تعریف “el” همراه میشود.
### نقش در جمله:
- اسم مذکر: “el dátil”
(خرما)
1-Me encantan los huevos estrellados con jamón.
2-¿Sabes hacer huevos estrellados?
3-Voy a preparar huevos estrellados para la cena.
عبارت “Huevos estrellados” به معنی “تخممرغ شکسته” یا “تخممرغ نیمرو” در زبان اسپانیایی است. این عبارت معمولاً به یک غذای ساده و محبوب اشاره میکند که در آن تخممرغها در تابه شکسته میشوند و به صورت نیمرو پخته میشوند. این غذا در اسپانیا بسیار رایج است و گاهی با سیبزمینی سرخشده یا ژامبون سرو میشود.
### نقش در جمله:
- عبارت اسمی: “los huevos estrellados”
(تخممرغهای شکسته / نیمرو)
1-Las patatas bravas son mi tapas favorito.
2-¿Has probado las patatas bravas?
3-Voy a pedir unas patatas bravas para compartir.
عبارت “Patatas bravas” به معنی “سیبزمینی تند” در زبان اسپانیایی است. این غذا یکی از معروفترین تاپاس (غذاهای کوچک اسپانیایی) است و شامل تکههای سرخشده سیبزمینی میشود که با یک سس تند و گاهی مایونز سرو میشود. این غذا در اسپانیا بسیار محبوب است.
### نقش در جمله:
- عبارت اسمی: “las patatas bravas”
(سیبزمینیهای تند)
1-El pulpo a la gallega es un plato tradicional de Galicia.
2-¿Has probado el pulpo a la gallega?
3-El pulpo a la gallega es perfecto para una ocasión especial.
عبارت “Pulpo a la gallega” به معنی “اختاپوس به سبک گالیسیایی” در زبان اسپانیایی است. این غذا یک غذای سنتی از منطقه گالیسیا (Galicia) در شمال غربی اسپانیا است و شامل اختاپوس پختهشده، سیبزمینی، پاپریکا، نمک و روغن زیتون میشود. این غذا معمولاً روی یک صفحه چوبی سرو میشود و بسیار محبوب است.
### نقش در جمله:
- عبارت اسمی: “el pulpo a la gallega”
(اختاپوس به سبک گالیسیایی)
1-Las patatas hervidas son muy saludables.
2-¿Te gustan las patatas hervidas con mantequilla?
3-Las patatas hervidas son un plato básico en muchas cocinas.
عبارت “Patatas hervidas” به معنی “سیبزمینی آبپز” در زبان اسپانیایی است. این یک روش ساده و سالم برای پخت سیبزمینی است که معمولاً به عنوان یک غذای جانبی یا پایه برای غذاهای دیگر استفاده میشود.
### نقش در جمله:
- عبارت اسمی: “las patatas hervidas”
(سیبزمینیهای آبپز)
1-A los que optan por el vegetarianismo, les recomiendo esta receta.
2-A los que optan por viajar, les esperan grandes aventuras.
3-A los que optan por trabajar desde casa, les ofrecemos flexibilidad.
عبارت “A los que optan por” به معنی “برای کسانی که انتخاب میکنند” یا “به کسانی که انتخاب میکنند” در زبان اسپانیایی است. این عبارت معمولاً برای اشاره به افرادی که یک گزینه خاص را انتخاب میکنند، استفاده میشود.
### نقش در جمله:
- عبارت حرف اضافهای: “a los que optan por”
(برای کسانی که انتخاب میکنند)
1-De vez en cuando voy al cine.
2-De vez en cuando llueve en el desierto.
3-De vez en cuando es necesario cambiar de rutina.
عبارت “De vez en cuando” به معنی “گاهی اوقات” یا “هر از گاهی” در زبان اسپانیایی است. این عبارت برای بیان کارهایی که به طور منظم انجام نمیشوند، بلکه فقط گاهی اتفاق میافتند، استفاده میشود.
### نقش در جمله:
- عبارت قیدی: “de vez en cuando”
(گاهی اوقات)
1-Después de pensarlo mucho, se decidieron por comprar la casa.
2-¿Te decidiste por algún restaurante?
3-¿Os decidís por el plan A o el plan B?
عبارت “Se deciden por” به معنی “تصمیم میگیرند برای” یا “انتخاب میکنند” در زبان اسپانیایی است. این عبارت معمولاً برای بیان این که شخص یا اشخاصی بین چند گزینه، یکی را انتخاب میکنند، استفاده میشود.
### ساختار گرامری:
Se deciden por + [گزینه]
(تصمیم میگیرند برای… / انتخاب میکنند…)
خب! حالا به ساختار فعل “decidirse” (تصمیم گرفتن / انتخاب کردن) میپردازیم. این فعل یک فعل انعکاسی (reflexive) است، یعنی همیشه با یک ضمیر انعکاسی (me, te, se, nos, os, se) همراه میشود. فعل “decidirse” معمولاً با حرف اضافهی “por” استفاده میشود تا نشان دهد شخص برای چه چیزی تصمیم گرفته است.
### ۱. صرف فعل “decidirse” در زمان حال (Presente):
- Yo me decido (من تصمیم میگیرم)
- Tú te decides (تو تصمیم میگیری)
- Él/Ella/Usted se decide (او/شما تصمیم میگیرد)
- Nosotros/Nosotras nos decidimos (ما تصمیم میگیریم)
- Vosotros/Vosotras os decidís (شماها تصمیم میگیرید)
- Ellos/Ellas/Ustedes se deciden (آنها/شماها تصمیم میگیرند)
1-Ella alimenta a su bebé con leche materna.
2-Ellos alimentan a los niños en la escuela.
3-La madre alimenta a su hijo con mucho amor.
فعل “Alimentar” به معنی “غذا دادن” یا “تغذیه کردن” در زبان اسپانیایی است. این فعل برای اشاره به عمل دادن غذا به کسی یا چیزی (مثل انسانها، حیوانات یا حتی ماشینها) استفاده میشود. بیا بیشتر توضیح بدهم و مثالهایی بزنم تا کاملاً متوجه بشی. 😊
### ۱. معنی و کاربرد:
- معنی: غذا دادن، تغذیه کردن.
- کاربرد: این فعل برای اشاره به عمل دادن غذا یا انرژی به کسی یا چیزی استفاده میشود. میتواند به معنای واقعی (مثل غذا دادن به یک کودک) یا مجازی (مثل تغذیه کردن یک ماشین با سوخت) باشد.
### ۲. صرف فعل “alimentar” در زمان حال (Presente):
- Yo alimento (من غذا میدهم)
- Tú alimentas (تو غذا میدهی)
- Él/Ella/Usted alimenta (او/شما غذا میدهد)
- Nosotros/Nosotras alimentamos (ما غذا میدهیم)
- Vosotros/Vosotras alimentáis (شماها غذا میدهید)
- Ellos/Ellas/Ustedes alimentan (آنها/شماها غذا میدهند)