Vahid 81 Flashcards

(12 cards)

1
Q

✅ La sinopsis de este libro me hizo querer leerlo.
✅ ¿Has leído la sinopsis de la nueva serie?
✅ El director escribió la sinopsis de la película.

A

‎1. ساختار زبانی “sinopsis”

‎کلمه‌ی “sinopsis” یک اسم (sustantivo) است. در زبان اسپانیایی، اسم‌ها می‌توانند نقش‌های مختلفی در جمله داشته باشند، و در این مورد، “sinopsis” نقش مفعول یا موضوع را در جمله ایفا می‌کند.

‎2. نقش کلمه در جمله
• “Sinopsis” معمولاً به‌عنوان مفعول در جملات به کار می‌رود، زیرا اطلاعاتی که در خلاصه ارائه می‌شود به‌طور مستقیم به چیزی اشاره دارد (مثل فیلم، کتاب، یا مقاله).

‎مثال:
• La sinopsis de la película es intrigante.
‎خلاصه‌ی فیلم جذاب است.
‎(در این جمله، sinopsis نقش مفعول را دارد.)

‎همچنین، “sinopsis” می‌تواند به‌عنوان موضوع در جمله‌های دیگر استفاده شود.

‎مثال:
• La sinopsis de la novela fue escrita por el autor.
‎خلاصه‌ی رمان توسط نویسنده نوشته شده است.
‎(در این جمله، sinopsis نقش فاعل را دارد.)

‎3. مترادف‌ها (Sinónimos)

‎کلمه “sinopsis” در اسپانیایی مترادف‌هایی دارد که هر کدام به نوعی به معنای خلاصه یا توضیح مختصر اشاره دارند:
• Resumen (خلاصه): این کلمه به معنای خلاصه‌کردن مطلب به‌طور کلی است.
‎ • مثال: El resumen del libro es muy interesante. (خلاصه‌ی کتاب خیلی جالب است.)
• Extracto (مقطع): به معنی بخشی از متن یا مقاله است که نمایانگر کلیت آن باشد.
‎ • مثال: El extracto de la obra me dejó pensando. (مقطع از اثر باعث شد که من فکر کنم.)
• Sumario (خلاصه یا چکیده): این واژه معمولاً در متون رسمی‌تر به‌کار می‌رود.
‎ • مثال: El sumario de la reunión fue presentado al final. (چکیده‌ی جلسه در انتها ارائه شد.)

‎4. گرامر و ویژگی‌های زبان‌شناسی
‎ • جنس (Género): کلمه‌ی sinopsis در زبان اسپانیایی مؤنث است.
‎ • مثال: La sinopsis es breve. (خلاصه کوتاه است.)
‎ • عدد (Número): Sinopsis معمولاً در مفرد به کار می‌رود. در زبان اسپانیایی، معادل جمع آن sinopsis نخواهد بود، اما می‌توان برای چندین اثر از عبارت‌هایی مثل sinopsis de libros استفاده کرد.
‎ • مثال جمع: Las sinopsis de las películas son muy largas. (خلاصه‌های فیلم‌ها خیلی طولانی هستند.)

‎5. کاربرد در جملات:

✅ La sinopsis de este libro me hizo querer leerl

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

Mujeres al borde de un ataque de nervios”Pepa e Iván son pareja y se dedican al doblaje de películas. Iván la deja y ella, como no quiere estar rodeada de recuerdos, decide alquilar la casa en la que vivían. Sin embargo, no sabe que los inquilinos serán Carlos, el hijo de Iván tuvo con su exmujer -Lucía-, y su novia Marisa. Pepa recibe la visita de su amiga Candela, que llega a su casa en busca de ayuda, y también aparece en su vida Lucía, la expareja de Iván, que se ha escapado de un psiquiátrico.

A

‎زنانی در آستانه‌ی یک حمله‌ی عصبیپِپا و ایوان یک زوج هستند و به دوبله‌ی فیلم‌ها مشغول‌اند.
‎ایوان او را ترک می‌کند و پپا، چون نمی‌خواهد در میان خاطرات باقی بماند، تصمیم می‌گیرد خانه‌ای را که در آن زندگی می‌کردند، اجاره دهد.
‎با این حال، او نمی‌داند که مستأجران جدید، کارلوس (پسر ایوان از همسر سابقش - لوسیا) و نامزدش ماریسا خواهند بود.
‎پپا با بازدید دوستش کاندِلا مواجه می‌شود که برای کمک به خانه‌اش آمده است. همچنین لوسیا، همسر سابق ایوان، که از یک بیمارستان روانی فرار کرده، نیز وارد زندگی او می‌شود.

• pareja: زوج، شریک عشقی
• dedicarse a: مشغول بودن به، کار کردن در زمینه‌ای
• doblaje: دوبله
• dejar: ترک کردن
• rodeada: احاطه‌شده، در محاصره
• recuerdos: خاطرات
• alquilar: اجاره دادن
• casa: خانه
• vivir: زندگی کردن
• inquilinos: مستأجران
• hijo: پسر
• exmujer: همسر سابق
• novia: نامزد، دوست دختر
• visita: دیدار، ملاقات
• amiga: دوست (مونث)
• buscar: جستجو کردن
• ayuda: کمک
• aparecer: ظاهر شدن
• vida: زندگی
• expareja: شریک عشقی سابق
• psiquiátrico: بیمارستان روانی
• escaparse: فرار کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

Primos

Diego se va con sus primos al pueblo donde de pequeños pasaban las vacaciones porque Yolanda, su novia, lo ha dejado poco antes de la boda. En el pueblo, Diego intenta recuperar a Martina, su primer amor, pero todavía quiere a Yolanda… Aunque el plan es olvidarlo todo y pasarlo bien, este viaje les hará replantearse el sentido de su vida.

A

“Primos”
‎دیگو همراه با پسرعموهایش به دهکده‌ای می‌رود که زمانی در دوران کودکی تعطیلات خود را در آنجا می‌گذراندند، چرا که یولاندا، نامزدش، کمی پیش از مراسم عروسی از او جدا شده است. در دهکده، دیگو سعی می‌کند تا مارتینا، نخستین عشق خود را دوباره به دست آورد، اما هنوز هم به یولاندا علاقه دارد… اگرچه برنامه‌شان این است که همه چیز را فراموش کرده و خوش بگذرانند، این سفر به آنها کمک می‌کند تا درباره‌ی معنای زندگی‌شان بازنگری کنند.

• primos: پسرعموها
• pueblo: دهکده
• vacaciones: تعطیلات
• novia: نامزد، دوست‌دختر
• dejar: ترک کردن، جدا شدن
• boda: عروسی
• intentar: تلاش کردن
• recuperar: دوباره به دست آوردن
• primer amor: نخستین عشق
• todavía: هنوز
• pasarlo bien: خوش گذراندن
• viaje: سفر
• replantearse: بازنگری کردن، تجدید نظر کردن
• sentido: معنا، مفهوم
• vida: زندگی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

✅El próximo fin de semana será la despedida de soltero de Juan.
✅Organizaron una despedida de soltero con una fiesta en un bar.
✅La despedida de soltero de Pablo fue muy divertida.
✅Mi amiga va a tener su despedida de soltera este fin de semana.

A

Despedida de soltera
‎ • ساختار زبانی:
• despedida: اسم، مونث
• de: حرف اضافه
• soltera: صفت، مونث (به معنی مجرد)
‎شرح:
‎این عبارت به معنی “جشن وداع با مجردی” است که به طور سنتی توسط زنان قبل از ازدواج برگزار می‌شود.
‎ • مترادف‌ها:
• fiesta de despedida (جشن وداع)
• última noche de soltera (آخرین شب مجردی)
• fiesta de soltera (جشن مجردی)
‎ • ترجمه دقیق به فارسی:
‎”جشن وداع با مجردی” یا “جشن پیش از عروسی” (برای زنانی که قرار است ازدواج کنند)

Despedida de soltero
‎ • ساختار زبانی:
• despedida: اسم، مونث
• de: حرف اضافه
• soltero: صفت، مذکر (به معنی مجرد)
‎ • مترادف‌ها:
• fiesta de despedida (جشن وداع)
• última noche de soltero (آخرین شب مجردی)
• fiesta de soltero (جشن مجردی برای مردان)
‎ • ترجمه دقیق به فارسی:
‎”جشن وداع با مجردی” یا “جشن پیش از عروسی” (برای مردانی که قرار است ازدواج کنند)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

✅Siempre me gusta pasarla bien durante las vacaciones.
✅La pasamos muy bien en las vacaciones.
✅Quiero pasarme bien en el concierto.
✅Nosotros nos lo pasamos genial en la fiesta.

A

‎عبارت‌های “pasarlo bien” و “pasárselo bien” در اسپانیایی هر دو به معنی “خوش گذراندن” هستند و به طور مشابه در مکالمات استفاده می‌شوند، اما تفاوت‌های جزئی در ساختار دارند.

  1. Pasarlo bien
    ‎ • ساختار زبانی:
    • pasar: فعل (به معنی گذراندن، سپری کردن)
    • lo: ضمیر مفعولی (به صورت جمع یا مفرد استفاده می‌شود)
    • bien: قید (به معنی خوب، به خوبی)
    ‎این عبارت به معنای “خوب گذراندن” یا “خوش گذراندن” است و معمولاً بدون اینکه ضمیر مستقیم آورده شود، به کار می‌رود. در این ساختار، lo به‌طور ضمنی به تجربه یا زمان گذرانده شده اشاره دارد.
    ‎ • مثال‌ها:
  2. Nos lo pasamos bien en la fiesta.
    ‎(ما در مهمانی خوش گذراندیم.)
  3. Siempre me gusta pasarla bien durante las vacaciones.
    ‎(همیشه دوست دارم تعطیلات را به خوبی بگذرانم.)

  1. Pasárselo bien
    ‎ • ساختار زبانی:
    • pasarse: فعل انعکاسی (به معنی گذراندن)
    • lo: ضمیر مفعولی (به صورت جمع یا مفرد استفاده می‌شود)
    • bien: قید (به معنی خوب، به خوبی)
    ‎این شکل، به‌طور خاص با pasarse (فعل انعکاسی) استفاده می‌شود و معنی “خوش گذراندن” را می‌دهد. در اینجا se به فعل انعکاسی بودن اشاره می‌کند که نشان می‌دهد انجام عمل به صورت شخصی و فعال است.
    ‎ • مثال‌ها:
  2. La pasamos muy bien en las vacaciones.
    ‎(ما در تعطیلات خیلی خوش گذراندیم.)
  3. Quiero pasarme bien en el concierto.
    ‎(می‌خواهم در کنسرت خوش بگذرانم.)
  4. Nosotros nos lo pasamos genial en la fiesta.
    ‎(ما در مهمانی خیلی خوش گذراندیم.)

‎نتیجه‌گیری:
• “Pasarlo bien” به طور غیررسمی و بدون استفاده از ضمیر انعکاسی آمده و بیشتر به شکل عمومی و ساده برای اشاره به خوش گذراندن به کار می‌رود.
• “Pasárselo bien” با استفاده از ضمیر انعکاسی “se” به نظر می‌رسد که حالت فعال‌تر و شخصی‌تر از خوش گذراندن را نشان می‌دهد، که در اینجا به فرد اشاره دارد که شخصاً تجربه‌ی خوش گذراندن را دارد.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

✅La película va de una familia que se enfrenta a muchos problemas.
✅Este libro va de la historia de un hombre que quiere cambiar su vida.
✅La charla va de cómo mejorar la productividad en el trabajo.

A

Va de …

‎توضیح:
‎این عبارت به معنی “مربوط به چیزی است” یا “در مورد چیزی است” استفاده می‌شود. معمولاً برای اشاره به موضوع یا محتوای اصلی یک داستان، فیلم، یا بحث به کار می‌رود.

‎مثال‌ها:
• La película va de una familia que se enfrenta a muchos problemas.
‎(فیلم در مورد یک خانواده است که با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شود.)
• Este libro va de la historia de un hombre que quiere cambiar su vida.
‎(این کتاب در مورد داستان مردی است که می‌خواهد زندگی‌اش را تغییر دهد.)
• La charla va de cómo mejorar la productividad en el trabajo.
‎(این صحبت در مورد چگونگی افزایش بهره‌وری در کار است.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

✅La película es de tema histórico, se trata de la Revolución Francesa.
✅Este libro es de tema científico, explora la teoría de la relatividad.
✅El documental es de tema ecológico, habla sobre el cambio climático.

A

Es de tema …

‎توضیح:
‎این عبارت به معنی “موضوعش … است” به کار می‌رود و برای توصیف نوع یا مضمون چیزی (فیلم، کتاب، بحث و غیره) استفاده می‌شود.

‎مثال‌ها:
• La película es de tema histórico, se trata de la Revolución Francesa.
‎(فیلم در مورد تاریخ است و در مورد انقلاب فرانسه است.)
• Este libro es de tema científico, explora la teoría de la relatividad.
‎(این کتاب در مورد علم است و نظریه نسبیت را بررسی می‌کند.)
• El documental es de tema ecológico, habla sobre el cambio climático.
‎(مستند در مورد موضوعات زیست‌محیطی است و در مورد تغییرات اقلیمی صحبت می‌کند.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

✅La historia se desarrolla en un pequeño pueblo en las montañas.
✅La trama se desarrolla en los años 80 en Nueva York.
✅La novela se desarrolla en un futuro distópico.

A

La historia se desarrolla en …

‎توضیح:
‎این عبارت به معنی “داستان در جایی اتفاق می‌افتد” است و برای اشاره به مکان یا زمان وقوع یک داستان استفاده می‌شود.

‎مثال‌ها:
• La historia se desarrolla en un pequeño pueblo en las montañas.
‎(داستان در یک دهکده کوچک در کوه‌ها رخ می‌دهد.)
• La trama se desarrolla en los años 80 en Nueva York.
‎(داستان در دهه ۸۰ میلادی در نیویورک اتفاق می‌افتد.)
• La novela se desarrolla en un futuro distópico.
‎(رمان در یک آینده‌ی دیستوپیایی رخ می‌دهد.)
‎یعنی به جایی از خلاف و بی ثبات میرسه که دیگه ادامه زندگی تو اون جامعه برای انسان ها غیر ممکن میشه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

✅La película está ambientada en la década de los 60 en París.
✅La serie está ambientada en un mundo post-apocalíptico.
✅El libro está ambientado en una ciudad ficticia llamada Zolan.

A

Está ambientada en …

‎توضیح:
‎این عبارت به معنی “محیط یا فضای داستان در … قرار دارد” است و برای توصیف محیط یا فضای زمانی و مکانی داستان به کار می‌رود. معمولاً برای آثار ادبی یا سینمایی استفاده می‌شود.

‎مثال‌ها:
• La película está ambientada en la década de los 60 en París.
‎(فیلم در دهه ۶۰ میلادی در پاریس رخ می‌دهد.)
• La serie está ambientada en un mundo post-apocalíptico.
‎(سریال در یک دنیای پس از آخرالزمان قرار دارد.)
• El libro está ambientado en una ciudad ficticia llamada Zolan.
‎(کتاب در یک شهر خیالی به نام زولان قرار دارد.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

✅Sale un actor famoso, que hace el papel de un detective privado.
✅En la película sale un niño que hace el papel de un superhéroe.
✅Sale un personaje que hace el papel de un villano en la trama.

A

Sale alguien, que hace el papel de …

‎توضیح:
‎این عبارت به معنی “شخصی ظاهر می‌شود که نقش … را ایفا می‌کند” است و معمولاً برای معرفی شخصیت‌های اصلی یا مهم در فیلم‌ها، سریال‌ها یا تئاتر به کار می‌رود.

‎مثال‌ها:
• Sale un actor famoso, que hace el papel de un detective privado.
‎(یک بازیگر مشهور ظاهر می‌شود که نقش یک کارآگاه خصوصی را ایفا می‌کند.)
• En la película sale un niño que hace el papel de un superhéroe.
‎(در فیلم یک بچه ظاهر می‌شود که نقش یک ابرقهرمان را بازی می‌کند.)
• Sale un personaje que hace el papel de un villano en la trama.
‎(یک شخصیت ظاهر می‌شود که نقش یک شرور را در داستان ایفا می‌کند.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

✅La película trata de una niña que vive en un mundo mágico.
✅Este libro trata de la historia de la Segunda Guerra Mundial.
✅La charla trata de cómo mejorar la productividad.
🔶Se trata de un malentendido, creo.
🔶Se trata de un problema muy complejo.
🔶Se trata de una cuestión de justicia.

A
  1. Trata de
    ‎ • توضیح:
    ‎عبارت “trata de” به معنی “صحبت می‌کند از”، “در مورد است” یا “در مورد چیزی است” است. این عبارت برای اشاره به موضوع یا محتوای چیزی استفاده می‌شود. معمولاً در این ساختار، به چیز یا موضوعی که در مورد آن صحبت می‌شود، اشاره داریم.
    ‎ • ساختار:
    ‎فعل “tratar” (صحبت کردن) به همراه “de” برای معرفی موضوع به کار می‌رود.
    ‎ • مثال‌ها:
  2. La película trata de una niña que vive en un mundo mágico.
    ‎(فیلم در مورد یک دختر بچه است که در یک دنیای جادویی زندگی می‌کند.)
  3. Este libro trata de la historia de la Segunda Guerra Mundial.
    ‎(این کتاب در مورد تاریخ جنگ جهانی دوم است.)
  4. La charla trata de cómo mejorar la productividad.
    ‎(این صحبت در مورد چگونگی بهبود بهره‌وری است.)

  1. Se trata de
    ‎ • توضیح:
    ‎عبارت “se trata de” به معنی “مربوط به”، “موضوع آن است” یا “این است که” است و برای توصیف یا توضیح دادن یک موضوع یا وضعیت به کار می‌رود. این عبارت معمولاً برای معرفی چیزی استفاده می‌شود که در آن، چیزی به عنوان موضوع یا وضعیت اصلی در نظر گرفته می‌شود.
    ‎ • ساختار:
    ‎این عبارت از فعل “tratar” در فرم انعکاسی (با “se”) استفاده می‌کند و معمولاً برای توضیح و معرفی مفهوم یا وضعیت به کار می‌رود.
    ‎ • مثال‌ها:
  2. Se trata de un malentendido, creo.
    ‎(این مربوط به یک سوءتفاهم است، فکر می‌کنم.)
  3. Se trata de un problema muy complejo.
    ‎(این یک مشکل بسیار پیچیده است.)
  4. Se trata de una cuestión de justicia.
    ‎(این یک مسأله عدالت است.)
    ‎تفاوت‌های کلیدی:
    • “Trata de” بیشتر برای بیان موضوع یا محتوای یک چیز (فیلم، کتاب، صحبت و غیره) به کار می‌رود.
    • La película trata de la amistad. (فیلم در مورد دوستی است.)
    • “Se trata de” برای توضیح یا معرفی وضعیت یا مفهوم یک چیز استفاده می‌شود و به مفهوم یا وضعیت اشاره دارد.
    • Se trata de una cuestión importante. (این یک مسأله مهم است.)

‎در کل، “trata de” به محتوا و “se trata de” به ماهیت یا وضعیت چیزی اشاره دارد.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

✅La tubería de agua está rota y necesita ser reparada.
✅La tubería de gas debe ser revisada regularmente para evitar fugas.
✅El sistema de tuberías de la casa es antiguo y necesita una actualización.

A

“Tubería” یک اسم است که به معنی لوله‌کشی یا سیستم لوله‌ها استفاده می‌شود. این واژه معمولاً برای اشاره به لوله‌ها یا شبکه‌ای از لوله‌ها که برای انتقال مایعات، گازها یا حتی برق (در برخی موارد) به کار می‌روند، استفاده می‌شود.

‎توضیح:
• Tubería به لوله‌ها و سیستم لوله‌کشی در کاربردهای مختلف اشاره دارد.
‎ • این واژه می‌تواند به لوله‌کشی‌های آب، گاز، فاضلاب یا سایر مایعات باشد.

‎ساختار زبانی:
• Tubería: اسم، مونث (La tubería)

‎مثال‌ها:
1. La tubería de agua está rota y necesita ser reparada.
‎(لوله‌کشی آب شکسته است و نیاز به تعمیر دارد.)
2. La tubería de gas debe ser revisada regularmente para evitar fugas.
‎(لوله‌کشی گاز باید به طور منظم بررسی شود تا از نشت جلوگیری شود.)
3. El sistema de tuberías de la casa es antiguo y necesita una actualización.
‎(سیستم لوله‌کشی خانه قدیمی است و نیاز به به‌روزرسانی دارد.)
4. Se ha bloqueado la tubería del desagüe y el agua no puede salir.
‎(لوله‌کشی فاضلاب مسدود شده است و آب نمی‌تواند خارج شود.)

‎مترادف‌ها:
• Conducto (لوله، مسیر)
• Cañería (لوله‌کشی، شبکه لوله‌ها)

‎توجه:
‎ • در برخی از موارد، از “tubería” برای اشاره به لوله‌های صنعتی یا لوله‌کشی‌های بزرگ نیز استفاده می‌شود.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly