Vahid 92 Flashcards

(6 cards)

1
Q

✅ Alquilamos un velero para navegar por el Mediterráneo.
✅ Me encantaría aprender a manejar un velero.
✅ El velero se movía lentamente con el viento.

A

Velero در زبان اسپانیایی یک اسم مذکر (el velero) است و به معنی قایق بادبانی یا کشتی بادبانی می‌باشد.

ویژگی‌های زبانی:
• نوع کلمه: اسم (sustantivo masculino)
• جمع: veleros
• ریشه: از «vela» (بادبان) + پسوند -ero (نشان‌دهنده ابزار یا وسیله)
• مترادف‌ها: barco de vela، nave de vela

مثال‌ها:
1. Alquilamos un velero para navegar por el Mediterráneo.
(یک قایق بادبانی برای گشت‌زنی در دریای مدیترانه کرایه کردیم.)
2. Me encantaría aprender a manejar un velero.
(خیلی دوست دارم یاد بگیرم چطور یک قایق بادبانی را هدایت کنم.)
3. El velero se movía lentamente con el viento.
(قایق بادبانی به‌آرامی با باد حرکت می‌کرد.)
4. Participaron en una regata con su nuevo velero.
(در یک مسابقه قایق‌رانی با قایق بادبانی جدیدشان شرکت کردند.)
5. El velero tiene espacio para seis personas.
(این قایق بادبانی گنجایش شش نفر را دارد.)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

Gastronomía
Gastronómica

Para comunicar

→ Se puede practicar turismo de aventura.

→ Es ideal para viajar con la familia / en pareja.

→ Es ideal para viajeros/as aventureros.

→ Tiene mucha oferta gastronómica / cultural.

A
  1. Se puede practicar turismo de aventura.
    می‌توان گردشگری ماجراجویانه انجام داد.
    (ساختار: ساخت مجهول با “se puede + infinitivo”)
    1. Es ideal para viajar con la familia / en pareja.
      برای سفر با خانواده / به صورت زوجی ایده‌آل است.
      (ساختار: ser + adjetivo + para + infinitivo)
    2. Es ideal para viajeros/as aventureros/as.
      برای مسافران ماجراجو ایده‌آل است.
      (ساختار: ser + adjetivo + para + sustantivo)
    3. Tiene mucha oferta gastronómica / cultural.
      پیشنهادهای فراوانی در زمینه غذا / فرهنگ دارد.
      (ساختار: tener + sustantivo + adjetivo calificativo)

کلمات کلیدی + نقش + ساختار:
• Se puede – فعل در ساختار مجهول انعکاسی (forma impersonal)
• practicar – مصدر فعل (verbo en infinitivo)
• turismo de aventura – اسم + مضاف‌الیه (sustantivo + complemento)
• es – صرف فعل “ser” در زمان حال مفرد سوم شخص
• ideal – صفت (adjetivo)
• viajar – مصدر (verbo en infinitivo)
• la familia / en pareja – گروه اسمی و عبارت قیدی (sintagma nominal / sintagma preposicional)
• viajeros/as aventureros/as – اسم + صفت (sustantivo + adjetivo)
• tiene – صرف فعل “tener” در زمان حال
• mucha oferta – گروه اسمی (cuantificador + sustantivo)
• gastronómica / cultural – صفات توصیفی (adjetivos calificativos)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

¿Ah, sí? ¡Qué rabia!, ¿no?

A

¿Ah, sí? ¡Qué rabia!, ¿no?
ـ «آهان، واقعاً؟ چه اعصاب‌خردکنی! نه؟»

تحلیل زبانی و ساختاری:
1. ¿Ah, sí?
ـ «آهان، واقعاً؟»
جمله تعجبی + سوالی برای ابراز شگفتی یا تأیید (معمولاً در پاسخ به اطلاعات منفی یا ناراحت‌کننده)
2. ¡Qué rabia!
ـ «چه عصبانیتی!» / «چه اعصاب‌خردکن!»
ساختار تعجبی با qué + اسم
rabia به‌معنای خشم یا ناراحتی شدید در زبان محاوره‌ای
3. ¿no?
ـ «نه؟»
سوال تگ برای گرفتن تأیید از مخاطب

کلمات کلیدی:
• qué – ضمیر تعجبی (pronombre exclamativo)
• rabia – اسم مؤنث (sustantivo femenino), در اینجا به معنی “خشم / ناراحتی شدید”
• ah – کلمه‌ی صوتی برای واکنش (interjección)
• sí – قید تأیید (adverbio de afirmación)
• ¿no? – پرسش کوتاه برای تأیید (interrogación confirmativa)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

Ya, claro. Eso o ir desnuda.

A

جمله‌ی “Ya, claro. Eso o ir desnuda.” کاملاً درست و محاوره‌ای است و معمولاً با لحنی کنایه‌آمیز یا طنزآلود استفاده می‌شود.

ترجمه دقیق:

“Ya, claro. Eso o ir desnuda.”
ـ «آره، معلومه. اون یا اینکه لخت برم!»

(یعنی: انتخاب دیگه‌ای ندارم؛ یا همون کار رو بکنم، یا کاملاً بی‌لباس بمونم. برای تأکید روی نبود گزینه‌های مناسب استفاده می‌شه.)

تحلیل ساختاری و دستوری:
1. Ya, claro.
• «آره، معلومه.» / «باشه، حتماً.»
هر دو قید هستند:
• ya = قید تأیید یا کلافگی
• claro = قید تأکید (به‌معنای “واضحه” یا “البته”)

2. Eso o ir desnuda.
• «اون (کار) یا اینکه لخت برم.»
جمله‌ای دو‌گزینه‌ای (oración disyuntiva)
• eso = ضمیر اشاره به یک پیشنهاد یا گزینه قبلی
• ir = مصدر فعل “رفتن”
• desnuda = صفت مؤنث (به‌معنای «برهنه» یا «بی‌لباس»)

کلمات کلیدی:
• ya – قید (adverbio): گاهی نشانه‌ی خستگی یا تأیید تلخ
• claro – قید تأکید (adverbio de afirmación)
• eso – ضمیر اشاره (pronombre demostrativo)
• o – حرف ربط برای گزینه‌ها (conjunción disyuntiva)
• ir – مصدر (verbo en infinitivo)
• desnuda – صفت مؤنث (adjetivo femenino)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

ibas todo el día disfrazada, ¿no? ¡Menos mal!

A

بله، جمله “Ibas todo el día disfrazada, ¿no? ¡Menos mal!” هم از نظر گرامری کاملاً درسته و محاوره‌ایه، و در موقعیت‌هایی به کار می‌ره که گوینده داره با طنز یا شوخی (و گاهی طعنه) حرف می‌زنه.

ترجمه دقیق:

“Ibas todo el día disfrazada, ¿no? ¡Menos mal!”
ـ «تمام روز با لباس مبدل بودی، نه؟ خدا رو شکر!»

(این جمله معمولاً با لحن کنایه‌آمیز یا طنز برای اشاره به ظاهر یا لباس عجیب کسی گفته می‌شه، مثل اینکه طرف لباس عجیبی پوشیده و گوینده می‌گه “خدا رو شکر که فقط برای امروز بود!” یا “خدا رو شکر که فقط یه لباس مبدل بوده!”)

تحلیل دستوری و ساختاری:
1. Ibas
• فعل صرف‌شده از ir در گذشته ناقص (pretérito imperfecto)، دوم‌شخص مفرد
• معنی: «تو می‌رفتی / بودی»
• در اینجا با حالت استمراری استفاده شده (یعنی: «داشتی می‌گشتی» یا «کل روز این شکلی بودی»)
2. todo el día
• عبارت زمانی به‌معنای «تمام روز»
3. disfrazada
• اسم مفعول مؤنث از فعل disfrazar به معنی «لباس مبدل پوشیدن»
• اینجا: «در لباس مبدل»، «با لباس عجیب»
4. ¿no?
• سوال تأییدی برای گرفتن پاسخ یا تأیید
5. ¡Menos mal!
• اصطلاح رایج به‌معنای «خدا رو شکر!» یا «خوشبختانه!»

کلمات کلیدی و نقش‌ها:
• ibas – فعل صرف‌شده از ir (pretérito imperfecto, tú)
• todo el día – عبارت قیدی
• disfrazada – صفت مؤنث (participio pasado de disfrazar)
• ¿no? – تگ سوالی
• ¡Menos mal! – اصطلاح برای ابراز آسودگی یا خوشحالی

لباس مبدل یعنی لباسی که برای تغییر ظاهر یا شناسایی نشدن پوشیده می‌شود. این نوع لباس معمولاً برای اهداف خاصی استفاده می‌شود، مثل:
• جشن‌ها یا کارناوال‌ها (مثلاً لباس دلقک، شاهزاده، حیوانات و…)
• پنهان‌کاری یا جاسوسی
• نقش‌آفرینی یا تئاتر
• شوخی یا تقلید از دیگران

در زبان اسپانیایی به لباس مبدل می‌گویند:
• disfraz (اسم)
مثال: Me puse un disfraz de pirata.
ـ «لباس دزد دریایی پوشیدم.»
• disfrazarse (فعل به معنای «لباس مبدل پوشیدن»)
مثال: Me disfracé de Batman para la fiesta.
ـ «برای مهمانی لباس بتمن پوشیدم.»

دوست داری مثال‌های بیشتری با “disfraz” یا “disfrazarse” برات بیارم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

✅ El interlocutor no entendía mi punto de vista.
✅ La interlocutora estaba muy bien informada.
✅ El interlocutor no aceptó mi propuesta.
✅ El interlocutor mostró mucho interés durante la conversación.

A

کلمات interlocutor و interlocutora هر دو به معنی طرف مکالمه، شریک گفت‌وگو هستند.

تفاوت‌شان فقط در جنسیت است:
• interlocutor = طرف گفت‌وگو مذکر
• interlocutora = طرف گفت‌وگو مونث

ترجمه فارسی برای هر دو:

interlocutor / interlocutora = مخاطب، شریک مکالمه، طرف گفت‌وگو

مثال‌ها:
• El interlocutor no entendía mi punto de vista.
مخاطب (مرد) منظورم را نمی‌فهمید.
• La interlocutora estaba muy bien informada.
طرف گفت‌وگو (زن) خیلی آگاه بود.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly