Vahid 82 Flashcards
(6 cards)
Un día, Jaimito y su abuelo salen a pasear. De repente, Jaimito ve un chicle en el suelo y le pregunta a su abuelo:
—¿Lo puedo coger?
—No, Jaimito, las cosas del suelo no se cogen —responde el abuelo.
Siguen paseando y Jaimito se encuentra un euro.
—Abuelito, abuelito, ¿lo puedo coger?
—No, Jaimito, te he dicho que las cosas del suelo no se cogen —insiste.
Siguen andando y, de pronto, el abuelo resbala y se cae al suelo:
—¡Ay! Jaimito, ayúdame.
Y va y dice Jaimito:
—No, abuelo, las cosas del suelo no se cogen.
روزی، خایمیتو و پدربزرگش برای قدمزدن بیرون میروند. ناگهان، خایمیتو یک آدامس روی زمین میبیند و از پدربزرگش میپرسد:
ـ میتونم برش دارم؟
ـ نه، خایمیتو، چیزهایی که روی زمین هستن رو نباید برداشت — پدربزرگ جواب میده.
به راه رفتن ادامه میدن و خایمیتو یک یورو پیدا میکنه.
ـ پدربزرگ جون، پدربزرگ جون، میتونم برش دارم؟
ـ نه، خایمیتو، بهت گفتم که چیزهای روی زمین رو نباید برداشت — پافشاری میکنه.
به راه رفتن ادامه میدن و ناگهان پدربزرگ لیز میخوره و میافته روی زمین:
ـ آی! خایمیتو، کمکم کن!
و خایمیتو میره و میگه:
ـ نه، پدربزرگ، چیزهای روی زمین رو نباید برداشت!
⸻
کلمات مهم با ترجمه:
• Un día - اسم - یک روز
• Jaimito - اسم خاص - خایمیتو (نام شخص)
• abuelo - اسم - پدربزرگ
• salen - فعل - بیرون میروند - مصدر: salir
• pasear - فعل (مصدر) - قدم زدن
• de repente - قید - ناگهان
• ve - فعل - میبیند - مصدر: ver
• chicle - اسم - آدامس
• suelo - اسم - زمین
• pregunta - فعل - میپرسد - مصدر: preguntar
• ¿Lo puedo coger? - جمله فعلی - میتونم برش دارم؟ - مصدرها: poder / coger
• coger - فعل (مصدر) - برداشتن
• cosas - اسم جمع - چیزها
• responde - فعل - جواب میدهد - مصدر: responder
• siguen - فعل - ادامه میدهند - مصدر: seguir
• paseando - فعل (حال استمراری) - در حال قدم زدن - مصدر: pasear
• se encuentra - فعل بازتابی - پیدا میکند / برمیخورد به - مصدر: encontrarse
• un euro - اسم + عدد - یک یورو
• abuelito - اسم تحبیبی - پدربزرگ جون
• te he dicho - عبارت فعلی - بهت گفتم - مصدر: decir
• insiste - فعل - پافشاری میکند - مصدر: insistir
• andan - فعل - راه میروند - مصدر: andar
• resbala - فعل - لیز میخورد - مصدر: resbalar
• se cae - فعل بازتابی - میافتد - مصدر: caerse
• ¡Ay! - بیناوی (حرف ندا) - آی!
• ayúdame - فعل امری - کمکم کن - مصدر: ayudar
• dice - فعل - میگوید - مصدر: decir
• las cosas del suelo - عبارت اسمی - چیزهای روی زمین
Resulta que un día, Jaimito y su amigo Benito llegan tarde al colegio. Al entrar, la profesora les pregunta:
—¿Por qué habéis llegado tarde hoy?
Va Benito y responde:
—Es que anoche soñé que iba a la Polinesia y, como el viaje era tan largo, me he despertado tarde.
Entonces la maestra le pregunta a Jaimito:
—¿Y tú, Jaimito? ¿Por qué has llegado tarde?
Jaimito se queda pensando y, al final, responde:
—Es que he ido a esperar a Benito al aeropuerto.
ماجرا از این قراره که یک روز، خایمیتو و دوستش بنیتو دیر به مدرسه میرسن. وقتی وارد میشن، معلم ازشون میپرسه:
ـ چرا امروز دیر رسیدید؟
بنیتو جلو میاد و جواب میده:
ـ آخه دیشب خواب دیدم که داشتم میرفتم پولینزیا، و چون سفر خیلی طولانی بود، دیر از خواب بیدار شدم.
بعد معلم از خایمیتو میپرسه:
ـ و تو، خایمیتو؟ چرا دیر رسیدی؟
خایمیتو کمی فکر میکنه و در نهایت جواب میده:
ـ آخه رفته بودم منتظر بنیتو بمونم توی فرودگاه!
⸻
3. لیست کلمات مهم با نقش و مصدر (در صورت فعل بودن):
• Resulta que - عبارت فعلی - معلوم میشه که / ماجرا از این قراره
• un día - اسم - یک روز
• Jaimito - اسم خاص - خایمیتو
• amigo - اسم - دوست
• Benito - اسم خاص - بنیتو
• llegan - فعل - میرسند - مصدر: llegar
• tarde - قید - دیر
• colegio - اسم - مدرسه
• entrar - فعل (مصدر) - وارد شدن
• profesora - اسم - معلم (مونث)
• pregunta - فعل - میپرسد - مصدر: preguntar
• ¿Por qué…? - عبارت پرسشی - چرا…؟
• habéis llegado - فعل مرکب (pretérito perfecto) - رسیدهاید - مصدر: llegar
• hoy - قید - امروز
• va - فعل - میرود - مصدر: ir
• responde - فعل - پاسخ میدهد - مصدر: responder
• anoche - قید - دیشب
• soñé - فعل - خواب دیدم - مصدر: soñar
• que iba - فعل - که میرفتم - مصدر: ir
• Polinesia - اسم خاص - پولینزیا
• viaje - اسم - سفر
• era - فعل - بود - مصدر: ser
• tan largo - صفت + قید - اینقدر طولانی
• me he despertado - فعل بازتابی (pretérito perfecto) - بیدار شدم - مصدر: despertarse
• maestra - اسم - معلم (مونث، مترادف profesora)
• ¿Y tú? - عبارت - و تو؟
• has llegado - فعل مرکب - رسیدهای - مصدر: llegar
• se queda - فعل بازتابی - میماند / باقی میماند - مصدر: quedarse
• pensando - وجه حال استمراری - در حال فکر کردن - مصدر: pensar
• al final - قید - در نهایت
• he ido - فعل مرکب - رفتهام - مصدر: ir
• esperar - فعل (مصدر) - منتظر ماندن
• aeropuerto - اسم - فرودگاه
✅Ese chiste no me hace gracia.
✅Me hace gracia cómo habla ese niño.
✅No te rías, que no tiene gracia.
عبارت “hacerse gracia” یک اصطلاح عامیانه در زبان اسپانیاییه و معنیاش بسته به زمینه (context) کمی فرق میکنه، اما رایجترین معناش اینه:
⸻
معنی:
“Hacerse gracia” معمولاً یعنی:
• باعث خنده یا خندهدار بودن برای کسی
• برای کسی جالب یا بامزه بودن (معمولاً نه لزوماً خندهدار)
⸻
مثالها با ترجمه:
1. Ese chiste no me hace gracia.
اون جوک برام خندهدار نیست.
2. Me hace gracia cómo habla ese niño.
برام بامزهست که اون بچه چطور صحبت میکنه.
3. No te rías, que no tiene gracia.
نخند، چون خندهدار نیست.
⸻
نکته زبانی:
• فعل “hacer” اینجا به صورت بازتابی “hacerse” اومده، ولی خیلی وقتها بدون بازتاب هم استفاده میشه:
مثلا: “me hace gracia” (باعث میشه بخندم / برام بامزهست
✅El niño está chupando un helado.
✅No chupes los dedos, es de mala educación.
✅El perro chupa el plato después de comer.
🔶¿Dónde está el chupete del bebé?
🔶Le compramos un chupete nuevo.
🔶El bebé no se duerme sin su chupete.
- Chupete
• نقش: اسم (sustantivo)
• معنی: پستانک (اون وسیلهای که نوزاد برای مکیدن استفاده میکنه)
• جمع: chupetes
مثال:
• El bebé no puede dormir sin su chupete.
نوزاد بدون پستانکش نمیتونه بخوابه.
⸻
- Chupar
• نقش: فعل (verbo)
• مصدر: chupar
• معنی: مکیدن، لیسیدن، یا کشیدن چیزی با دهان
• صرف در حال ساده (Presente):
• yo chupo
• tú chupas
• él/ella chupa
• nosotros chupamos
• vosotros chupáis
• ellos chupan
مثال:
• A los niños les gusta chupar caramelos.
بچهها دوست دارن آبنبات بمکن.
• El bebé chupa el chupete.
نوزاد پستانک رو میمکه.
✅El bebé necesita que le cambien el pañal.
✅Compramos un paquete de pañales en el supermercado.
✅¿Sabes cómo ponerle el pañal al bebé?
Pañal
• نقش: اسم (sustantivo)
• جمع: pañales
• معنی: پوشک (برای نوزاد یا گاهی سالمندان)
⸻
چند مثال با pañal (پوشک):
1. El bebé necesita que le cambien el pañal.
نوزاد نیاز داره که پوشکش عوض بشه.
2. Compramos un paquete de pañales en el supermercado.
یه بسته پوشک از سوپرمارکت خریدیم.
3. ¿Sabes cómo ponerle el pañal al bebé?
بلدی چطور برای بچه پوشک ببندی؟
4. Los pañales ecológicos son reutilizables.
پوشکهای سازگار با محیط زیست قابل استفاده مجدد هستن.
5. El pañal está sucio, hay que cambiarlo.
پوشک کثیفه، باید عوضش کرد.
✅No me sale esta fórmula de matemáticas.
✅No me sale cantar esta canción.
✅No me sale hacer este ejercicio.
عبارت “No me sale” در اسپانیایی به معنای “برام نمیاد” یا “نمیتونم انجامش بدم” است. این عبارت معمولاً زمانی به کار میرود که فرد از انجام کاری ناتوان است یا نمیتواند کاری را به درستی انجام دهد. به طور کلی، میتوان گفت که این عبارت برای بیان عدم توانایی در انجام چیزی استفاده میشود.
ترجمه و کاربرد:
• معنی دقیق:
• برام نمیاد.
• نمیتوانم این کار رو انجام بدم.
• نمیتونم این کار رو درست انجام بدم.
چند مثال با عبارت “No me sale” (برام نمیاد):
1. No me sale esta fórmula de matemáticas.
این فرمول ریاضی برام نمیاد.
2. No me sale cantar esta canción.
من نمیتونم این آهنگ رو بخونم / نمیتونم این آهنگ رو بخونم درست.
3. No me sale hacer este ejercicio.
من نمیتونم این تمرین رو انجام بدم.
4. A veces no me sale hablar en público.
بعضی وقتها نمیتونم در جمع صحبت کنم.
⸻
این عبارت میتونه در موقعیتهای مختلف به کار بره، مثلاً وقتی میخواهید بگید که یه کار سخت براتون هست یا از پس انجامش برنمیاید